وزیر راه و شهرسازی در آیین اختتامیه روز ملی راهیان نور از کمک به ایجاد بستر راهیان نور دریایی با هماهنگی سازمان بنادر و دریانوردی خبر داد.
گفت‌و‌گوی «جوان» با خانواده شهید جمعلی اکبری‌آری
مادرمان مرحومه نوش‌آفرین محمودی‌عالمی سال ۱۳۹۲ وقتی ۱۱۴ ساله بود از دنیا رفت. این مادر پیر سال‌ها در فراق یوسفش مدام مویه می‌کرد و به زبان مازنی شعر می‌گفت. ۱۴ سال آخرعمرش نابینا شده بود. تا بود یاد جمعلی را فراموش نکرد
۲ خاطره زیبا از دفاع‌مقدس با نگاهی به کتاب «پله‌پله تا ملکوت»
ایلخان با همان خونسردی و آرامش عجیب گفت: «پدرم به فدای امام حسین (ع) مگه خون پدرم از خون شهدای دیگر رنگین‌تر است؟» از این همه آرامش ایلخان واقعاً تعجب کردم و خودم هم نفس راحتی کشیدم، چراکه بعد از ۲۴ ساعت توانسته بودم بار سنگین‌دادن خبر شهادت پدر به پسر را از روی شانه‌هایم بردارم و مأموریتم را انجام بدهم
مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری ورزشی و سیاحتی کوثر:
جامعه هدف بنیاد شهید ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است، اما تنها ۴۰۰۰ تخت شب امکان داریم و طبیعی است که نمی‌توانیم همه را پاسخ بدهیم.
بیانیه «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس» به مناسبت روز ملی راهیان نور؛
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در بیانیه‌ای با گرامیداشت بیستم اسفند «روز ملی راهیان نور»؛ این رویداد را فرصتی ستودنی برای تکریم ارزش‌های معنوی و انقلابی هشت سال دفاع مقدس و پشتوانه قدرت ملی در مسیر تحقق ایران قوی و تمدن سازی اسلامی دانست.
خاطراتی از شهیدحسین‌رضایی  برگرفته از کتاب راه‌ستاره
شهید‌رضایی به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و از این طریق همواره اطلاعاتش را در زمینه مسائل جنگی و آخرین پیشرفت‌های جنگ افزار‌های دنیا به‌روز می‌کرد. همیشه می‌گفت: یک تکاور نیروی مخصوص همواره باید اطلاعاتش را در خصوص تمامی جنگ‌افزار‌ها و فنون‌رزمی دنیا در بالاترین و به‌روزترین سطح ممکن نگه دارد
سردار کارگر در اختتامیه جایزه کتاب سال دفاع مقدس:
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با تاکید بر اینکه می‌توانیم به تعداد شهدا، رزمندگان، جانبازان و آزادگان کتاب داشته باشیم، گفت: امیدواریم همه کشور در راستای تحقق مطالبه رهبری مبنی بر رشد ۱۰۰ برابری تولیدات دفاع مقدس پای کار بیایند.
گفت‌وگوی «جوان» با برادر شهید جهادگر مسعود رحیمیان که در عملیات والفجر ۸ آسمانی شد
خبر شهادتش نه تنها برای خانواده‌اش که برای بسیاری تلخ بود. دوستانش با شنیدن خبر شهادتش خیلی متأثر شدند؛ مردم هم همین طور. او کمک‌رسان و خیرخواه مردم بود. بعد از شهادتش پیرزنی را دیدم که گریه می‌کرد. گفتم: «چرا گریه می‌کنی؟» گفت: «شهید مسعود خیلی به ما کمک می‌کرد. با ماشین خودش برای ما نفت می‌آورد و مایحتاج‌مان را تأمین می‌کرد.»
گفت‌وگوی «جوان» با برادر شهید عباس گوهری از شهدای عملیات بدر
عباس تک‌تیرانداز بود و در عملیات بدر شرکت کرد. وقت اعزامش گفتم: «خوش به حالت داداش!» خیلی زود منظورم را متوجه شد و گفت: «ناراحت نباش! من به جای تو هم جبهه هستم، تو باش و به مادر و خواهر رسیدگی کن!»
گفت‌وگوی «جوان» با خواهر ۲ شهید که هر دو در عملیات بدر مفقودالاثر شدند
مهم نبود که چند نفر باشیم. باید سروقت انجام می‌شد. فرمانده عباسعلی به من گفت در میان دشت عباس اذان بگویم. دوست داشت صدای اذان آنقدر بلند باشد که تمام دشت عباس را پر کند. می‌گفت: اذان را بلند بگو تا هر دو طرف خط متوجه شوند. میان گلریزان بعثی‌ها به نماز ایستادیم. عباسعلی جلوی‌مان بود. عراقی‌ها تا رکعت آخر از ما پذیرایی کردند
۳