آغاز عمليات
ساعت 24 روز 27 مهرماه بود كه رمز ياالله ياالله ياالله در ميان رزمندگان نويد آغاز عمليات والفجر4 را داد. در مرحله اول عمليات، رزمندگان از دو محور بانه و بلنديهاي «لري»، «گرمك»، «كنگرك» و در محور مريوان و بلنديهاي پنجوين به نام «زله»، «مارو» و «خلوزه» به پيشروي پرداختند. به دليل سرعت عمل فوقالعاده نيروها ارتفاعات لري، گرمك و كنگرك در محور بانه و مارو، خلوزه 1، بلاله، سربلاله، تخم مرغي، سه درختي، پادگان گرمك، شهرك هرگنه و تپه شهدا در محور مريوان، آزاد شد.
پس از گذشت دو روز مرحله دوم والفجر4 آغاز شد كه طي آن، ارتفاعات خلوزه 2، كلو، هفت توانا، ارتفاعات اطراف پنجوين، يال شرقي ارتفاع زله و ارتفاعات 1672 شرق سنگ معدن در محور مريوان و شاخ نالشكينه در محور بانه، تصرف شدند و نيروهاي خودي به طور كامل بر شهر پنجوين تسلط يافتند، اما به دليل عدم سقوط كامل ارتفاع زله، تصرف كامل شهر ميسر نشد.
مرحلهاي از پيش تعيين نشده
با مقاومت شديد دشمن كه تا حدودي رزمندگان ما را غافلگير كرده بود، سپاه پاسداران كه با هشت تيپ و دو گردان به همراه يك لشكر از ارتش شركت كرده بود، مرحله سوم والفجر4 را با 25 گردان آغاز كرد كه در مجموع هر سه مرحله عمليات والفجر4، 1000 كيلومتر مربع شامل 300 كيلومتر مربع از اراضي ايران و 700 كيلومتر مربع از اراضي عراق آزاد شد. همچنين معابر نفوذي گروهكهاي ضد انقلاب به داخل ايران در دره شيلر مسدود گرديد و شهر و پادگان پنجوين به تصرف نيروهاي ايراني درآمد. هرچند كه دشمن پيش از تخليه شهر، آن را به كلي ويران ساخته بود.
اما نتيجه مقاومت شديد عراقيها تنها دستاوردهاي ذكر شده نبود. ارتش بعث در طول اين عمليات 10 فروند هواپيما، يك فروند هليكوپتر، بيش از 90 دستگاه تانك و نفربر زرهي، 200 دستگاه خودرو و انبوهي از سلاح و مهمات خود را از دست داد. همچنين رزمندگان توانستند 20 نفر از اسراي ايراني در دست ضد انقلاب را رهايي بخشند.
روايت يك فرمانده
شهيد مهدي باكري فرمانده توانمند لشكر 31 عاشورا پس از انجام عمليات والفجر4 طي مصاحبهاي گفته بود: مواضع از قبل آماده شده عراقيها و آمادگي رژيم صدامي عراق چه از بابت ادوات جنگي و مواد غذايي و مهماتي كه دارند و در مقابل آن شجاعت و شهامت بچههاي رزمنده ما قابل مقايسه نيست و زحماتي كه اين شهدا در جنگ كشيدهاند قابل بيان نيست و ضربهاي كه به دشمن زدند و خود شهيد شدند اين را بدانند كه قبل از شهادت چندين افراد صدامي را به درك واصل كردند. بار ديگر اين رزمندهها با قدرت خود نشان دادند كه رژيم صدام در حال از بين رفتن است و اين كشتهها و اسرا و محاصره نيروهاي عراقي در بخش حمزه، كه با دست خود، شهر خود را ويران كردند همان طور كه خرمشهر ما را خونينشهر كردند و شهرهاي ديگر ما را، حال شهر خودشان (پنجوين) را با دست خودشان بمباران كردند و آنجا را ترك كردند اين نشانه ضعف رژيم صدام و شجاعت رزمندگان ما بود.