سبزي درختان و طبيعت با حالِ خوب رزمندگان گره ميخورد و تصويري ماندگار به جا ميگذاشت. فضاي مناطق عملياتي مانند شهرها و پشت جبههها با تغيير مناسبتها رنگ و بوي ديگري به خود ميگرفت و حال و هواي خاصي به رزمندگان ميداد. آمدن نوروز هم يكي از مناسبتهايي بود كه رزمندگان با انداختن سفره هفتسين آن را جشن ميگرفتند. اما سنت برپايي مراسم نوروز در جبهه با جشني كه در نقاط ديگر برگزار ميشد، تفاوتهاي عمدهاي داشت.
خاطره سفره هفتسيني كه به جاي سكه، سماق و سركه، سرنیزه، سیم خاردار و ساچمه در خود داشت، در ذهن رزمندگان بسياري ماندگار شده است. هر «سين» كه روي سفره گذاشته ميشد نشاني از جنگ را با خود به همراه داشت. برخي گردانها براي تكميل هفتسينشان مین سوسکی، مین سبدی و سیم تله انفجاری ميگذاشتند، آنها هر روز با تمام اين «سين»ها زندگي ميكردند. «سين»هايي كه پلي بود براي رسيدن به «شين» شهادت. سفرهاي هم وجود نداشت و رزمندگان با انداختن چفيه و تكه پارچهاي تمام وسايل را روي آن ميگذاشتند و تلاش ميكردند به هر نحو ممکن مراسم نوروز را در جبهه اجرا كنند. سفرههاي ساده و بدون ادعاي نوروز رزمندگان، مملو از عشق، اخلاص و ايثار بود و همگي از اين سفره سيراب ميشدند.
رزمندهاي روايت ميكند:«پيش از تحويل سال نو دستي به سر و روي سنگرهايمان ميكشيديم و در اصطلاح آن روزها «سنگر تکانی» میکرديم. رزمندههاي خوش ذوق سنگرها را با گل و گیاههای اطراف و شقایقهایی که در دشتها روییده بود تزئین میكردند تا نشاني بهار به درستي داده شود. هنگام تحويل سال و زماني كه دعاي «يا مقلب القلوب و الابصار» روي لبان رزمندها جاري ميشد، بچهها در یک سنگر جمع ميشدند و با هم دعای تحویل سال را میخواندند. اگر لحظه تحويل سال بعد از عملیات بود عکس شهدای عملیات سر سفره چیده ميشد، به سر لوله تفنگها پرچم سرخ میزدند، وصیتنامهها یا نوار صدای دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره میگذاشتند و جای شهدا و مفقودالاثرها را خالی میکردند. لحظهاي ناب و خدايي براي شروع سالي جديد، تا بلكه تمام روزهاي سال خدايي شود.»
اين رزمنده در ادامه ميگويد: «در مراسم تحويل سال، بعد از گوش سپردن به نواي همرزمان و جانبازاني که جراحت سطحیتری داشتند و میتوانستند روی پای خود بایستند، در حضور فرمانده، روحانی و طلبه گردان، همه رزمندهها شروع به نوحهخوانی و راه انداختن سینه زنی و تلاوت دعای توسل ميكردند.»
از شايعترين رسوم جبههها اين بود كه با حلول سال جديد نيروهاي حاضر در خط مقدم با شلیک گلوله به سمت دشمن ابراز احساسات میکردند. سکههایی که به دست امام متبرک شده بود دست به دست بين رزمندگان ميچرخيد و همچنین نيروهاي تبلیغات پیامهاي رئیسجمهور و نخستوزیر را در جبههها پخش ميكردند.
دید و بازدید عید و رفتن به سنگرهاي يكديگر رسم ديگري بود كه رزمندگان حاضر در مناطق عملياتي خاطرات شيريني از آن به ياد دارند. سر زدن به گردانهای همجوار و گرفتن سراغ فرماندهان و روبوسی با آنها از جمله سنتهای حسنهای بود که در روزهاي سال نو به ندرت ترک میشد. در روايت يكي از رزمندگان آمده است:«نيروهايي که چهار پنج سال سابقه حضور در منطقه را داشتند جبهه و سنگرها را مثل خانه خود ميدانستند و نميتوانستند نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بیتوجه باشند. گاهي هم مسابقات قرآني و ديني برگزار ميشد و فرد برنده به رسم يادگاري جايزهاي ميگرفت.»
رزمندگان حتی سنت ديرينه عیدی دادن را فراموش نميكردند و به هر طريقي كه ممكن بود به همرزمانشان عيدي و يادگاري میدادند. عیدیها معمولا اسکناس 10 توماني بود که بعضاً روی آن جملاتی هم نوشته شده بود. البته عیدی دادنها هميشه به رد و بدل شدن پول خلاصه نميشد. بعضيها از هم دستخط و چفيه میخواستند و براي هم عبارت «کتب علیکم القتال» را مینوشتند و در پاکتی اهدا ميكردند تا در سال جديد شهادت نصيبشان شود. پخش ميوه و شيريني رواج ميگرفت و هر كس به طريقي سعي ميكرد لحظه تحويل سال را براي همرزمانش شيرينتر كند.