کد خبر: 766469
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۳
به بهانه انتشار اثر تحليلي «قاديانيه، سرسپرده استعمار»
عبدالله اميني‌پور

بررسي تاريخ مجد و عظمت اسلام آخرين دين آسماني بيان‌كننده واقعيتي است كه با ظهور حضرت محمد‌مصطفي(ص) خاتم پيامبران آغاز شده است. در عصر امامان براي پيشوايان آسماني و در عدم حضور آن ذوات مقدسه رهبران ديني را با مشكلات عديده‌اي از جمله مسلك‌سازي مواجه كرده و كج‌راهه‌هايي گمراه‌كننده را در صراط مستقيم دين مبين به وجود آورده است.

يهود و نصارا منافقان را كه هميشه بوده‌اند و هستند به لحاظ‌هايي غير از اعتقاد و ايمان اسلام را پذيرفته‌اند، وسيله‌اي براي اغوا و فريب ساده‌لوحان و ناآگاهان قرار داده‌اند. آنچه بايد در اين زمينه توجه شود تا بيش را گذشته بدان پرداخت، همان مهمي است كه موجب شرارت و دشمني با اسلام شده است.

دقت به حركت‌هاي خزنده ضد‌اسلامي نتيجه مي‌دهد. هدف، دو اصل تمامي اصول اعتقادي زيربنايي اسلام كه جز خاتميت و امامت خاصه مهدويت نهايتاً مرجعيت نواب فقيه مجتهد دوران غيبت است كه زمام امور ديني امت اسلامي را به ايشان محول كرده‌اند، بوده است؛ دو اصل اصولي كه نه فقط اساس اديان نسخ‌شده ما قبل اسلام را وادار به پيامبرسازي كرد تا شايد با چنين شيطنتي از خطر خاتميت در امان‌خانه تصور خام خود از اضمحلال محفوظ بمانند. در كنار اين دشمني نسبت به امامت كه ادامه‌دهنده رسالت حضرت ختمي مرتبت است، مهم‌ترين تعريف‌كننده آن است، زيرا تنها اصلي كه ثابت‌كننده خاتميت حضرت محمد مصطفي(ص) است، مسئله امامت ائمه اثني‌عشر(ع) است كه جامعه را از بعثت پيامبري جديد بي‌نياز مي‌كند، به همين دليل امامت بيش از خاتميت پيامبر اكرم(ص) و قائميت بيش از هر دو اصل دين مبين اسلام هدف قرار گرفته است، زيرا حضور حضرت امام قائم غايب موجود موعود «ارواحنا فداه» براي ادياني كه تاريخ مصرف آنان سر آمده است، خطري همچون خاتميت و امامت دارد.

آنچه به اثر تحليلي «قاديانيه، سرسپرده استعمار» مربوط مي‌شود، مسئله حائز اهميت قائميت است كه حافظ آسماني خاتميت و امامت ائمه طاهرين(ع) است، لذا در طول تاريخ به ‌وسيله ادعاي نيابت خاصه، بابيت و قطبيت كه در عصر زعامت هر امامي به آن امام مربوط مي‌شود، فتنه‌اي را به راه انداخته‌اند كه در كنار قطب‌سازي صوفيه با تعريف نيابت امام زمان(عج) با به راه‌اندازي ركن رابع كه اختراع شيخ احمد احسايي بود، طرح ضد نيابت نواب عامه دوران غيبت كبري كه مقدمه‌اي براي نايب و باب‌سازي است ريخته شد و ادعا كردند معرفت به اين ركن تحقق نيابد، معرفت به سه ركن امامت، نبوت و ربوبيت غيرممكن است؛ عيناً همان سخني كه صوفيه براي موقعيت‌سازي قطبيت رواج داده‌اند.

اين طرح ابليسانه كه با همكاري، همفكري و همداستاني سه امپراتوري روس تزار، عثماني و بريتانيا شكل گرفته بود، نخست مردمان ساده را كه در‌صدد وسيله‌يابي براي ارتباط با حضرت بقيه‌الله الاعظم «ارواحنا فداه» بودند فريب داد و سپس چون آهنربا آنهايي را كه مبتلا به فساد عقيده بودند، در كنار علي محمد شيرازي مدعي بابيت جمع كرد، سپس فتنه بابيت را به مهدويت و عاقبت خدايي كردن ترقي داد و مقدمه‌اي بر مسلك گمراه‌كننده بهائيت به سركردگي حسينعلي نوري جاسوس سفارت روس در ايران شدند. بعد از ساخت و ساز بابيت و مهدويت بدلي، انگليس مسلك‌ساز از هرز پريدن‌هاي عبدالبها و شوقي افندي كه هر زمان در خدمت اربابي بودند به تنگ آمد و درصدد بر‌آمد براي تأمين مقاصد استعماري ضد‌بشري خود وسيله‌اي در كشورهاي اسلامي داشته باشد، لذا غلام احمد قادياني را وادار به ادعاي قائميت كرد كه رؤساي آن تا به امروز بر سر راه ايمان و اعتقاد مؤمنين به قائميت، دام اغوا گسترده به عنوان خلفاي امام قائم غايب موجود موعود «ارواحنا فداه» به فريب ناآگاهان مشغولند؛ عيناً اسماعيليه كه امامت را با امام‌تراشي ادامه داده است. اثر تحليلي «قاديانيه، سرسپرده استعمار»تحقيقي است پيرامون اين شيطنت انگليسي كه اميدوارم نشر آن كمكي به آگاهي از فرقه‌سازي و فريب‌هاي بيگانگان مذهبي و ملي ما باشد.

به گيتي مزن جز به نيكي نفس

قدم زن تو در راه نيكان و بس

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار