کد خبر: 812735
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۲
نويسنده تحسين شده داستان‌هاي كودك‌و‌نوجوان در گفت‌وگو با «جوان»:
محمود پوروهاب، نويسنده و شاعر خوب كودك و نوجوان در جشنواره كتاب سال رضوي...
صديقه رضواني‌نيا

محمود پوروهاب، نويسنده و شاعر خوب كودك و نوجوان است. او اواخر مردادماه در اختتاميه جشنواره كتاب سال رضوي بهخاطر تأليف داستانهايي درباره زندگي امام موسي كاظم(ع) تجليل شد هر چند اين نويسنده برجسته آثار ديگري با مضامين ديني در كارنامه كارياش دارد. با او در جوار بارگاه امام رضا(ع)، درباره ادبيات رضوي به گفتوگو نشستيم كه در ادامه ميخوانيد.

قالب رمان و داستان خيلي جذاب است؛ به خصوص براي مخاطب. چون او دوست دارد با زبان هنر و با لطايف و ظرايف هنري با او ارتباط برقرار شود. ولي واقعيت اين است كه درباره ائمه از جمله امام رضا(ع) ما خيلي در زمينه داستان و رمان كمبود و خلأ داريم و نتوانستهايم آنطور كه شايسته است كار كنيم.

كار شده و نبايد آن زحمات را ناديده بگيريم. منتها بايد سرمايهگذاري كنيم. بايد پايگاهي در اين زمينه داشته باشيم. در همين مشهد و در جوار حرم امام رضا(ع) بايد افرادي باشند براي اينكه نويسندههاي خوب را شناسايي كنند، با آنها تماس بگيرند و سفارشي كار بدهند. ببينيد بعضي كارهاي سفارشي را نميتوان عنوان بازاري بر آن گذاشت. چيزي كه متأسفانه در ذهن بعضي از ماست. چطور يك هنرپيشه سينما دعوت به كار ميشود او نقش را بازي ميكند وكسي هم نميگويد بازاري كار كرده، ولي در مورد نويسندهها متأسفانه اين را ميگويند كه مثلاً فلاني سفارشينويس است. اين درست نيست.

تأثير داستان و رمان آنقدر است كه من به عنوان يك مخاطب كه نه نويسندهام و نه رماننويس وقتي ميبينم يك مفهوم ناب انساني، يك نكته اخلاقي، از زبان امام رضا(ع)، يا يك فرازي از زندگي ايشان با زبان جذاب و در قالب داستان و رمان نوشته شده، من را به عنوان يك مخاطب مدهوش ميكند و حيرتانگيز است.

بله اين قدرت داستان و ادبيات است. دنيا هم قدرت داستان را پذيرفته. اين جمله مشهور خيلي از بزرگان داستاننويسي دنياست كه ميگويند: چه گفتن مهم نيست، چگونه گفتن مهم است.

اينكه چگونه يك مفهوم ناب را باورپذير كنيم خيلي مهم است و ادبيات اين قدرت جادويي را دارد و ما بايد ياد بگيريم از توان داستان و رمان چگونه استفاده كنيم.

رمان و داستان نوشتن هم قواعد خاص خودش را دارد.

همين طور است. امام صادق(ع) خطاب به فردي كه از تجارتي سود صددرصد بهدست آورده بود ميگويند: «بهدست آوردن مال حلال از شمشير زدن سختتر است». اين حرف خيلي تكاندهنده است. شما ببينيد شمشير زدن چقدر سخت است. انسان با جان خودش بايد بازي كند آن وقت امام ميفرمايند: به دست آوردن مال حلال سختتر از شمشير زدن است. واقعاً الان چقدر در جامعه ما اين نكته رعايت ميشود. بعضي در كشور ما يك شبه ميلياردر ميشوند آن هم از هر راهي.

حالا ما اگر اين نكتهها را در قالب داستان و رمان با زباني بيان كنيم كه در ذهن بچه يا بزرگسال بماند آن وقت خواهيم ديد ما با جامعهاي روبهرو هستيم كه توانستهايم آدمهاي بزرگ به لحاظ اخلاقي پرورش دهيم. اين حرفها خيلي مهم است اما ما طوري مينويسيم كه مخاطب پس ميزند. اين همه كتاب در اين كشور چاپ شده اما نتوانستهايم مخاطب را جذب و راضي كنيم پس بايد چگونه بيان كردن را بياموزيم. انشاي ما بايد خيلي دقيق باشد تا بتوانيم مفهوم و جذابيت مفهوم را برسانيم تا وقتي مخاطب ميخواند لذت ببرد. درسي از آن بگيرد و برايش آموزنده باشد.

سؤال مهم اين است كه براي رسيدن به اين جايگاه چه بايد كرد؟

بايد سرمايهگذاري و هزينه مادي و معنوي كنيم. بدون هزينه كردن، بدون سرمايهگذاري و بدون برنامهريزي اتفاقي نميافتد. راهي كه ما داريم ميرويم درست نيست. آستان حضرت امام رضا(ع) بايد در اين زمينه پيشگام شود و به نويسندگان بهخصوص داستاننويسان سفارش اثر بدهد تا نويسنده دغدغه مالي نداشته باشد، از او حمايت كند، منابع بدهد. آن وقت شما ميبينيد كه آن نويسنده وقت ميگذارد و كارهاي خوبي ارائه ميدهد بهخصوص كه همه ما به اين آقاي بزرگوار علاقه داريم و جزو آرزوهاي زندگيمان است كه درباره ايشان قلمفرسايي كنيم.

اگر به 20 نويسنده سفارش نگارش بدهند ممكن است همه آثار عالي نباشد ولي در ميان آنها حتماً كارهاي خوب خلق خواهد شد. ما نويسندههاي بسيار خوب، مستعد و خلاقي داريم كه ميتوانند كار كنند.

قبول داريد كه خلاقيت و نوآوري درحوزه ادبيات رضوي كمرنگ است؟

فقط در حوزه ادبيات رضوي نيست. ما هميشه منتظريم جاهاي ديگر و كشورهاي ديگر، كارهايي را انجام دهند بعد ما سراغش برويم در حالي كه اين مضامين و حتي قالبها در ذهن ما هست، وجود دارد و ميدانيم كه ميتوان آنطور هم كار كرد ولي منتظر ديگران ميشويم و وقتي ديگران انجام دادند آن وقت شروع به پيروي ميكنيم. در حالي كه اين ايده سالها در ذهن ما بوده ولي خودمان انجام نداديم، جسارت لازم را نداشتيم و ديگران انجام دادهاند. بهخصوص در حوزه مذهبينويسي كه اشكالات ما خيلي بيشتر است. الان زمانه عوض شده، خيلي از كارهاي مذهبي ما قبلاً روايينويسي بود. داستانهاي روايي بود كه گاهي به گزارش نزديك ميشدند. الان بايد با زاويه ديدهاي جديد، با نگاههاي تازهتر اين مسيردنبال شود. اينجا نقش ناشران خيلي مهم است.

براي جذب مخاطب و براي خوب نوشتن بايد هزينه كرد كه ناشران ما هزينهاي نميكنند. سالهاست در كشور ما دارد اين اتفاق ميافتد و هنوز هم درست نشده است. كسي كه يك هفتهاي كتابي را نوشته با مثلاً من كه حداقل شش ماه براي كتابم زحمت كشيدهام، حق تأليف يكسان دريافت ميكنيم. اين روش درست نيست.

درباره امام رضا(ع) چه كارهايي ميشد در دنياي ادبيات انجام داد كه بهدليل اين عدم جسارت و خلاقيت انجام نشده؟

مثلاً براي من سؤال است چرا در حوزه شعر رضوي ما ترانه كار نميكنيم. اتفاقاً ترانه قالب خوبيست. جذاب و مخاطبپسند است. شما ببينيد بعضيها حتي از اسم ترانه ميترسند ميگويند: سرود.

در حالي كه در گذشته ادبيات ما ترانه وجود داشته؛ ترانههاي عمر خيام نيشابوري. بچهها به قالب ترانه علاقه دارند. چرا در اين زمينه كار نميشود؟ اينها جسارت ميخواهد كه بعضيها ميترسند.

چون محتوا مذهبي است ميترسند؟

شايد از اسمش ميترسند به محتوا ربطي ندارد.

چطور ميتوان آثار بهتري در حوزه ادبيات رضوي خلق كرد؟

بهنظرم بايد نويسندههاي خبره شناسايي شوند نه فقط افرادي كه مثلاً در اين جشنواره برگزيده شدهاند بلكه هر نويسنده توانمندي كه در اين كشور زندگي ميكند و حتماً هم امام رضا(ع) جزو علايق اوست بايد شناسايي بشود و به او سفارش توليد اثر داده شود. من نويسندهاي را ميشناسم كه روي شاهنامه فردوسي كار ميكند، ايشان به من ميگفت: «كشور سوئد به من پيشنهاد كرده يا بروم آنجا زندگي كنم، يا همين ايران باشم ولي آنها تمام حقوق و هزينههاي زندگي من را بدهند تا درباره اسطورههاي كشورشان كار مكتوب انجام دهم.» دوست نويسنده من ميگفت: «سوئديها اسطورههايشان مكتوب نشده و از اين جهت نگرانند و به من كه تجربه كار و نوشتن درباره اسطورههاي ايراني را دارم پيشنهاد كردند كه اسطورههاي آنها را مكتوب كنم.» ببينيد سوئديها از يك نويسنده ايراني ميخواهند كه اين كار را انجام دهد چون ديدهاند او در اين زمينه تجربه دارد. پس اين توان در نويسندههاي ما هست كه البته دوست من آن پيشنهاد وسوسهكننده را قبول نكرد. حالا من ميخواهم بگويم امام رضا(ع) اسطوره ديني ماست.

ما يكسري اسطورههاي پهلواني داريم. يكسري اسطورههاي مذهبي و آييني داريم كه اينها هم اسطورهاند ولي معرفي نشدهاند.

خب حالا، اين اسطوره را ما چطور ميتوانيم به مخاطب امروز، آن هم با زبان روز معرفي كنيم كه به قول شما، اطلاعات ما فقط در ذهنها نماند. آن هم به مخاطبي كه قرنها از امام رضا(ع) فاصله دارد و حالا نويسندههاي ما ميخواهند با قدرت ادبيات او را به علاقهمندانش معرفي كنند. واقعيت اين است كه همه ما امام رضا(ع) را دوست داريم اما خيلي اطلاعات قابل توجهي در موردش نميدانيم...

امام رضا(ع) يعني همه ائمه. ايشان در دلها، قلبها و ذهنهاي همه ما جا دارند. اسطوره مگر چيست؟ دقيقاً همين است. هرچقدر سطح آگاهي ما نسبت به يك نفر زيادتر باشد، تفاهم فكري و عاطفي بيشتري با او پيدا ميكنيم. گاهي اوقات اين دوست داشتن از روي احساس است، ولي گاهي اين احساس همراه با تفكر و انديشه است. اين اسمش معرفت است كه خيلي هم مهم است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار