کد خبر: 828853
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۶
کارگردان تئاتر تبریز:
بودجه تعلق می‌گیرد اما به حساب کسانی ریخته می‌شود که ذی‌نفع تئاتر نیستند و عقیده دارند تئاتر اهمیتی ندارد.

این روزها زمانی که از کنار تئاتر شهر تبریز می‌گذریم، با بنرهایی از نمایش‌های مختلف روبه‌رو هستیم که هر کدام به نوعی در جذب مخاطبان خود موفق عمل می‌کنند. تئاتر به ‌واسطه رابطه‌ تنگاتنگی که با تماشاگر دارد، هنری پویاست؛ شاید پویاترین هنر. این ویژگی خاص هنر نمایش است که هر عکس‌‌العمل تماشاگر، از دید دقیق کارگردان پوشیده نمی‌ماند. کارگردانی خود نیز یک هنر است و هر کارگردان سازنده قوانین خود است.

در این خصوص به سراغ یکی از کارگردانان و بازیگران موفق تبریزی خانم نازیلا ایرانزاد رفتیم.

 وی متولد 1356 و دارای مدرک کارشناسی کارگردانی تئاتر و نیز زبان و ادبیات محض است. اولین کار هنری خود را سال 71 در قالب بازیگری شروع کرده است. از کارهای این هنرمند می‌توان به بازی در نمایش‌های طوقی، مردان بیوه، توقف در ایستگاه 4 و بازی و کارگردانی نمایش‌نامه‌های خواب رویا، سوته‌دل، او اولماسین بو اولسون، آرشین مال‌آلان، شب سیزدهم و نویسندگی و کارگردانی بیشه‌‌مون و سوته‌دل و... اشاره کرد. وی جایزه بهترین کارگردان و موسیقی متن از جشنواره نمایشگران فردا با نمایشنامه «مترسک و کلاغ» در سال 1379 را نیز کسب کرده است.

اخیراً نیز شاهد نمایش «پنچری» فریدریش دورنمات به کارگردانی این هنرمند فعال هستیم. شما را دعوت به خواندن این گفت‌وگوی جذاب می‌کنیم.

 

- خانم ایرانزاد کمی از سابقه بازیگری و کارگردانی خود برایمان بگویید.

تقدیر طوری رقم خورد که در زمان محصلی کارم را با بازیگری آغاز کردم. اولین کارم را با آقای محمد رمضانی آغاز و سپس با آقای اکبر صفدری همکاری کردم. در سال 76 به تهران رفته و کارم را در آنجا ادامه دادم. سیزده سال بعد به تبریز برگشتم و با انرژی بیشتر کارهای جدیدم را به نمایش گذاشتم.

 

- اولین کار کارگردانی‌تان در چه سالی و با کدام نمایش‌نامه بود؟

در چند نمایش دستیار کارگردانی را هم تجربه کرده‌ام اما رسماً کار کارگردانی را در سال 79 با متن «مترسک کلاغ» آقای محمد رمضانی آغاز کردم.

 

- کدام کارتان را بیشتر از همه می‌پسندید؟

هیچ کدام از کارهایم احساس رضایت نمی‌کنم مگر اینکه بعد از گذشت یکی دو سال که درباره تفاوت بین متن اجرا و فیلم را  که مرور می‌کنم بهتر می‌توانم تصمیم بگیرم. کارگردان یک مترجم است  که ترجمه اثر نویسنده را به صحنه ترجمه می کند. در این مورد بهتر است که مخاطب نظر دهد تا منِ کارگردان.

 

- کدام یک را ترجیح می‌دهید؟ کارگردانی یا بازیگری؟

من بیشتر بازیگر و کارگردانم تا کارگردان و بازیگر. هر چند بیشتر سعی می‌کنم که در کارهای خودم بازی نکنم تا با دیدِ از بیرون بهتر بتوانم کارها را روتوش کنم. هر کدام جای خودش را برایم دارد. هر کدام دنیای جدایی برای من است. دوست دارم گاهی دنیایم را تغییر دهم و تنوعی در زندگی کاریم ایجاد کنم. ولی باید بگویم که واقعاً عاشق هر دو هستم.

 

ـ کمی از نمایشنامه پنچری برایمان بگویید.

حدود 8، 9 ماه پیش استارت این کار زده شد. با آقای رمضانی، دراماتورژ نمایش، پس از بررسی متن‌های زیاد به تفاهم رسیدیم که «پنچری» را انتخاب کنیم. پس از گذر مراحل انتخاب بازیگر و مجوز و بازبینی، الان به مرحله اجرا رسیدیم، ناگفته نماند آقای اکبر شریعت نیز جلساتی جهت مشاوره در کنار گروه بودند.

شخصیت محوری آلفردو ترابس است که در سن پایین ثروتی کلان به دست آورده است. روزی که می‌خواهد از شهر خود به شهر دیگر برای کاری برود، ماشینش در میانه راه خراب شده و مجبور به اتراق در دهکده‌ای می‌شود ...

 

- نمایش‌هایتان را از متن خارجی انتخاب می‌کنید یا ایرانی؟

تقریبا از نوادر است که متن غیرایرانی برای اجرا انتخاب کنم. از بین تقریبا 26 نمایش که به اجرا رفته 5 اجرا متن غیر ایرانی داشته است. همیشه گفته ام من هیچگاه متن را انتخاب نکردم و این متن است که مرا انتخاب می‌کند. عقیده دارم که متن باید حرفی برای گفتن به من داشته باشد.

 

- آیا بودجه‌ای به تئاتر تعلق می‌گیرد؟

بودجه تعلق می‌گیرد اما به حساب کسانی ریخته می‌شود که ذی‌نفع تئاتر نیستند و عقیده دارند تئاتر اهمیتی ندارد. تا زمانی که نیروی متخصص تئاتر تأمین مالی نشود چه در نرم افزار و چه سخت افزارش نمی‌تواند روی پای خود بایستد.  تئاتر را هنری لوکس می‌بینند در حالی که اینگونه نیست. ما هنوز جایگاه هنر را قبول نکردیم. مگر هنر دینی و غیردینی داریم؟ مگر ذات هنر می‌تواند با عقاید انسانی مخالف باشد؟ مگر دینی مغایر با آموزه‌های انسانی داریم؟ هنر به معنای واقعی هنر است. هنر نمی‌تواند غیردینی باشد. گاهی سکوت در مقابل این اتفاقات خیانت است.

 

- آیا مجوز کارهایتان را هم خودتان می‌گیرید؟

در تبریز کارگردان در هر سمتی افتخار خدمت دارد!…از اره کردن چوب برای آماده‌سازی دکور تا طی کردن مراحل بروکراسی اجرا.

- در این راه با مشکلاتی هم روبه رو می‌شوید؟

بله. کار با شرایط موجود واقعا سختی‌های خودش را دارد تا به مرحله اجرا برسد. اما وجود صاحب‌فکرانی چون آقای رامین راستی و دکتر فرزاد تقی‌لر در شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر به جهت اهل درد بودن و بار علمی تئاترشان شانس بزرگی است برای اهالی اش. کسی که دغدغه تئاتر ندارد در تصمیم‌گیری‌هایش هم حساس و همه جانبه عمل نخواهد کرد. وجود چنین عزیزانی باعث می‌شود که جلوی تصمیمات غیراصولی گرفته شود.

- بیش‌ترین دغدغه‌ای که در مورد تئاتر دارید، چیست؟

بداخلاقی اهالی تئاتر به همدیگر و مشکلی به نام مسئولان. من تجربه کار در تهران و کرج را هم دارم و با دوستانی از استان‌های مختلف ارتباط دارم اما در تبریز پروسه‌ای است که به بروکراسی فرهنگی و قانون تبدیل شده است. درست است که هر شهر حساسیت‌های عقیدتی و سیاسی خودش را دارد اما این حساسیت در تبریز بیشتر است.

در مورد مشکل دیگر باید اذعان دارم که دیگر صداقت در تئاتر شوخی شده است. تم نمایشی که در صحنه دارم "عدالت" است اما اگر خودم حق کسی را پایمال کنم چه قدر مسخره است پیغام این اجرا برای خودم؟!…مضحک است عقیده ای را در صحنه فریاد بزنم که خودم اصلا به آن مقید نیستم.............تا زمانی که من و شما باورهایمان را انسانی‌تر نکنیم فقط در حد شعار زندگی خواهیم کرد................به عقیده حقیر این یک پز هنری است!

 

- چه حرفی برای مردم دارید؟

 

هنر من از تئاتر حرف می زنم، ژلوفن نیست که تا دقایقی اثرش بگذارد. حداقل پنجاه سالی زمان نیاز است که نمایش بر فرد و جامعه تأثیراتش را نشان دهد. چه در خود فرد چه در نسلی که بر آن تأثیر فکری می‌گذارد. لطفا و لطفا رفتن به تئاتر را تمرین کنند... قول می‌دهم متضرر نشوند! هرچند منظورم از تئاتر و نمایش به معنای اخص آن نمایش و تئاتر است نه نمایش‌های چهار راهی.

امان از دنیای مجازی که پیر و جوان ما را بی‌هدف مشغول کرده و قدرت تفکرشان را به حداقل رسانده...چه می‌شد اتفاق شومی می افتاد و حداقل پنج سالی از دنیای مجازی محروم می‌شدیم.

من اگر مخاطب انگشت شمار هم داشته باشم تا نفس آخر تئاتر را کنار نخواهم گذاشت. هر چند باید آن جنبه از سرگرمی در تئاتر را هم برای جلب و جذب تماشاگر فراموش نکرد اما در حد و حدود و معیارهای درست و نه به هر قیمتی. متاسفانه ما تعداد تماشاگرانمان در تبریز مشخص است. شرایط اقتصادی مردم بی‌ربط نیست به این قضیه اما تأثیر آنچنانی ندارد. بلیت تئاتر باید به اندازه قهوه اسپرسوی تقلبی برای مردم ما باارزش باشد که تلخی اولی طبیعی تر مفیدتر و قابل تأمل تر است!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر