لیگ امسال از دو جنبه قابل بررسی است، یکی نحوه برگزاری مسابقات و دیگری گزینش تیمها. در باره نحوه برگزاری، رقابتها طبق روال گذشته انجام شد و کیفیت مسابقات امسال از سالهای گذشته خیلی بهتر بود، به خاطر اینکه درست است دو تیم بانک سرمایه و تیم پیکان بازیکنهای خوبی را در اختیار داشتند، ولی همانطور که در مسابقات شاهد بودیم این دو تیم هم حاشیه امنیت نداشتند.
هم خوب بازی میکردند و هم خوب بازیکن گرفته بودند. مثل شهرداری ارومیه و حتی کاله مازندران که با تیم جوانانش شرکت کرد و جزو هشت تیم راهیافته به پلیآف شد. همچنین تیمهایی همچون صالحین ورامین، سایپا و شهرداری تبریز راحت تسلیم سایر تیمها نشدند و همین کیفیت مسابقات را بهتر کرد. از این نظر مسابقات امسال خیلی خوب بود، ولی اشکالاتی داشت.
در مورد نحوه گزینش تیمها متأسفانه مشکلات مالی در مملکتمان و اکثر جاها هست و به تیمهای ورزشی هم لطمه زیادی وارد کرده است. بر همین اساس میبینیم تیمهایی مثل پارسه و حتی صالحین ورامین در نیمفصل اول و شهرداری ارومیه با سابقه دیرینهای که دارد اکثراً مبلغ قراردادهایی را که بسته بودند به بازیکنانشان ندادند و همین باعث شد یک مقدار تصمیمگیری سازمان لیگ را دچار مشکل کند. مثلاً اول گفته بودند تیم گنبد یا تیم پارسه باشد و اینها هم آمدند و تعهد دادند و پولشان را به حساب ریختند و کارشان را هم انجام دادند، ولی متأسفانه وسط سال به تعهداتشان عمل نکردند. به سازمان لیگ ایراد میگیرند که البته بعضیهایشان بیراه هم نمیگویند، ولی از آن طرف باید حق بدهیم وقتی تیمی به سازمان لیگ میگوید امسال به تعهداتم عمل میکنم و مبلغ ورودیه مسابقات را هم به حساب میریزم و واقعاً میپردازد و بازیکنان هم با رضایت وارد تیم میشوند، قرارداد را امضا و بازی میکنند و اذعان دارند که تیم خوبی است و سر تمرین حاضر میشوند، سازمان لیگ چه میخواهد؟ اینکه باشگاهی به تعهداتش عمل کند و بازیکنان هم راضی باشند تا مسابقات خوب برگزار شود. وقتی میبیند ده پانزده بیست بازیکن رفته و قرارداد بستهاند و تیم پول ورودیهاش را هم پرداخت کرده است، آن تیم را در مسابقات ثبتنام میکند. با مدیرانش هم که صحبت میکنند میگویند آمده و در والیبال سرمایهگذاری کردهایم که در آینده هم در والیبال باشیم. با این اوصاف سازمان لیگ قبول میکند این تیم در مسابقات شرکت کند. سه چهار هفته که از مسابقات میگذرد تازه معلوم میشود تیم به تعهداتش عمل نکرده است و آن موقع وسط مسابقات کاری از دست سازمان لیگ ساخته نیست. اکثراً میگویند چرا ساخته نیست، خب تیم را منحل کند. اگر این کار را بکند، کل مسابقات لیگ زیر سئوال میرود. اینکه وسط مسابقات بگویند تیم پارسه که چهار پنج هفته بازی کرده است حالا دیگر در مسابقات شرکت نمیکند و اگر بخواهند اوتش کنند پس آن پنج هفتهای که شرکت کرده است چه میشود؟ همه مسابقات به هم میخورد.
یا مثلاً تیم گنبد به تعهداتش عمل نکرده است و بازیکنانش شکایت کردهاند. یا مربی تیم صالحین ورامین وسط مسابقات قهر کرده و رفته است. از یک منظر اینها ضعفهای لیگ هستند که به سازمان لیگ برنمیگردد. الان برای سازمان لیگ تجربه شد که اول کار وقتی ثبتنام میکنند تعهدات سفت و محکمی از اسپانسر یا مدیر باشگاه بگیرند که به چنین مشکلاتی برنخورند، والا نمیتوانند وسط مسابقات تیم را اوت کنند و بگویند نیا و مسابقات را به هم بریزند.
علیرغم این مشکلات الحق و الانصاف ما مشکل آنچنانی نداشتیم، مخصوصاً استقبال از تیم ما که اکثراً ملیپوش هستند در خور توجه بود. مثلاً باورم نمیشد در اراک جمعیت زیادی بیایند که دو برابرش پشت درهای بسته سالن بمانند و پس از برگزاری مسابقه تا پنج کیلومتر بیرون از شهر ما را دنبال کنند تا با بازیکنان ما عکس و از آنها امضا بگیرند. یا روز قبل از مسابقه وقتی به سالن رفتیم دیدیم خانوادگی همه منتظرند تیم ما بیاید که بازیکنان با آنها عکس گرفتند و به آنها امضا دادند. تیم ما وقتی این علاقمندیها را میبیند دلگرم میشود. بعد هم در سالن مسابقه میدیدیم وقتی تیم خودشان بد بازی میکند تیم ما را تشویق میکنند. لیگ از این نظر خوب بود و در شهرستانهایی رفتیم که تماشاچیهای دو آتشه داشتند، ولی اذیت نکردند، برخلاف سالهای گذشته که اذیت میکردند و کار به کمیته انضباطی میکشید. خوشبختانه از این نظر از سالهای گذشته خیلی بهتر بود.
دوازده سالی که آقای داورزنی در فدراسیون والیبال بودهاند با ایشان بودهام. شانزده هفده سال هم با آقای یزدانیخرم بودم و با این دو فدراسیون از نزدیک کار کردهام. نظر شخصیم این است که آقای داورزنی الان تا اینجا خوب است، اگر از اینجا بالاتر... ضمن اینکه آقای یزدانیخرم هم این کار را انجام داد و بعد از هفده سال که تیمهای ما داشت در جوانان و نوجوانان موفق میشد ایشان تشریف بردند. خوشبختانه آقای داورزنی آمدند و با درایتشان برنامهریزی کامل و خوبی انجام دادند. همیشه همه جا هم گفتهام وقتی آقای داورزنی آمدند و گفتند باید به المپیک برویم؛ در آسیا اول شویم و در جهانی شرکت کنیم، شخصاً فکر میکردم ایشان دارد شعار میدهد، ولی پای حرفش ایستاد و الحق و الانصاف هم کار کرد، ادامه داد و پیگیری کرد و یکییکی به اهدافش رسید، تا الان که تیم به المپیک رفته است. در حال حاضر که با ایشان صحبت میکنید میگویند در المپیک 2020 تیمم باید جزو چهار تیم اول یا روی سکو باشد. مطمئنم اگر ایشان در فدراسیون والیبال بماند به آن جایگاه میرسیم، ولی اگر از اینجا بروند هم والیبال ما خراب میشود و دیگر چنین موفقیتهایی را در والیبال نخواهیم داشت و هم مثل آقای یزدانیخرم که از فدراسیون والیبال به فدراسیون کشتی رفت بعید میدانم در آنجا هم موفق باشد.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.