اینک موزه مشروطه تبریز با داشتن مجموعه درخورتوجهی از عکسهای مستند و
تابلوهای نقاشی از تصاویر بزرگان انقلاب مشروطه و اسناد و مدارک و نامهها و
اعلامیههای مربوط به قیام و مبارزات مجاهدان مشروطه، یکی از گنجینههای
منحصربهفرد کشور محسوب میشود.
خانه مشروطه کجاست؟
این خانه در ضلع غربی بازار تبریز و در محلی به نام «راسته کوچه» روبهروی
مسجد جامع این شهر قرار دارد. خانه مشروطه به سبک معماری دوره قاجار و
ازسوی حاجولی، معمار تبریزی، در سال ١٢٤٧ ساخته شده است. این بنا با هزارو
٣٠٠ مترمربع مساحت، در دو طبقه ساخته شده است. از ویژگیهای منحصربهفرد
خانه مشروطه میتوان به پنجرههای اُرسی، درهای منبتکاریشده، غلامگردش،
کلاهفرنگی و نورگیر اشاره کرد. خانه مشروطه همچون سایر خانههای تاریخی
همعصر خودش، با یک درِ کوتاه و کوچک چوبی در نقطه تاریخی تبریز خودنمایی
میکند. برای ورود به این خانه باید سرت را خم کنی و به حیاط وارد شوی،
معماری زیبا و منحصربهفرد این خانه، هر تاریخدوستی را مجذوب خود میکند.
در سالن که قدم میگذاری گویا صدای بزرگان تبریز از آنجا به گوش میرسد،
هنوز نوای صدای کربلایی علیمسیو برای همراهکردن مردم و فریادهای باقرخان
برای سرخمنکردن در مقابل قشون روس به گوش میرسد.
اینجا هنوز خانه سران مشروطه است
علاوه بر معماری زیبا و ستونهای خاص و پنجرههای قدی و اُرسی خانه
حاجمهدی کوزهکنانی، آنچه برای مردم بسیار درخور توجه است، گردهمآمدن
مجسمههای سران مشروطه در این خانه است. مقابل درِ ورودی مجسمه ستارخان و
باقرخان تنومند و باقدرت ایستادهاند تا به بازدیدکنندگان بگویند مجاهدت و
رشادت هنوز در این خانه تازه است و از یاد نرفته؛ داخل سالن مجسمه سران
دیگر همچون حسینخان باغبان، حاجعلی دواچی، ثقةالاسلام تبریزی، حاجعلی
ختایی، هوارد باسکرویل، کربلاییعلیمسیو، شیخعلیاصغر لیلاوایی،
آخوندخراسانی، علیاکبر دهخدا و زینب پاشا (تنها زن در صفوف مشروطهخواهان)
به همراه مهرهای مختلف گروههای انقلابی خودنمایی کرده و حسی ناب از دوران
مشروطه را به انسان القا میکند. از مقابل هر یک از این مجسمهها که
میگذرم، حالوهوای خاصی دارم، اما آنچه مرا بیشتر به فکر وامیدارد، دیدن
مجسمه باسکرویل است...
معلمی که برای تدریس تاریخ به تبریز آمد اما
تحتتأثیر جریان مشروطه قرار گرفت و به صف مشروطهخواهان پیوست تا جایی که
در جواب درخواست جدایی از صفوف مشروطه نوشت: تنها فرق من با این مردم،
زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست.
بوی باروت تپانچه روسی
پس از تأسیس این موزه، یداللهخان سردار ملی (پسر ستارخان) گرانبهاترین
میراث خانوادگیشان را به این موزه اهدا کرد تا یادگار پدرش نهفقط برای
خانواده، بلکه برای مردم یک کشور سند مجاهدت و سربلندی باشد. این اسلحه
کمری با آن غلاف چرمیاش روزی از کمر سردار ملی آویزان بود تا نفس هر
متجاوزی را به شماره اندازد و فقط برای آزادگی به صدا دربیاید. این تپانچه
ماوزر ١٠ تیر روسی، شاید گرانبهاترین یادگار از دوران مشروطه باشد که در
این موزه نگهداری میشود. همانطور که غرق در تماشای اسلحه کمری ستارخان
بودم، صدای راهنمای موزه من را از عالم خیال بیرون کشید؛ خانم احمدی از
راهنمایان تخصصی بود که میگفت اگر از فضای سلاح ستارخان بیرون بیایی،
متوجه اشیا دیگر هم خواهی شد. حق داشت؛ فرش خانه حاجمهدی، دستگاه چاپ
ژلاتینی برای تکثیر شبنامههای دوره مشروطه، عکسهای محمدعلی و
مظفرالدینشاه و تصویر اسناد تاریخی فرمان مشروطیت، جذابیتی کمتر از آن
اسلحه نداشتند.
دو سال پیش در جریان سفر رئیسجمهور به تبریز موزه مشروطه تنها موزهای بود که دکتر روحانی از آن بازدید کرد و دستخطی از خود در دفتر یادبود این موزه به یادگار گذاشت. مدتی پس از آن و در همایش روز مشروطه، جبارزاده، استاندار آذربایجان شرقی، خبر از خریداری خانههای اطراف موزه مشروطه و توسعه این موزه به دستور رئیسجمهور داد ولی امروز پس از گذشت یکسال از دستور رئیسجمهور، هنوز اقدامی عملیاتی برای توسعه این موزه انجام نگرفته است.
این در حالیست که چیزی به رویداد تبریز 2018 نمانده و هنوز از اعتبارات ملی خبری نیست.
------------------------