به گزارش جوان آنلاین، عالم عامل و عارف کامل مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی(ره) در کتاب بیبدیل و ارزشمند المراقبات در خصوص ملاکهای تشخیص روزه خالص از روزه ریایی، آورده است:
مولای ما الگوی اهل مراقبت در کتاب اقبال ملاکهایی جهت شناخت روزه خالص و تمیز آن از روزه ریایی و شبهه دار بیان نموده که به جهت تیمن و تبرک آنها را نقل کرده و سپس آنچه را که خداوند بر زبانم جاری کند خواهم گفت.
1- اگر موقعی که روزه مستحبی گرفته و در حضور جمعی از نیکان روزه دار قرار دارد، ببیند از شکستن روزه خود شرم میکند، بداند که در روزه او شبههای است که همان نزدیک شدن به دلهای مردم است.
2- اگر دوست داشته باشی غیر خدا نیز از روزه تو آگاه شود کسانی که گمان میکنی اگر اطلاع پیدا کنند خیر دنیایی برای تو دارند؛ اگر چه این خیر، مدح و ستایش و احترام بیشتر آنان به تو باشد یا این که میل به اطلاع دیگران به اندازهای نباشد که در رغبت به روزه تأثیر بگذارد ولی در عین حال دوست داری علاوه بر خدا مردم هم از روزه تو آگاه شوند در هر دو صورت روزه تو بیمار و بنده پستی خواهی بود.
3- اگر هنگامی که با روزه داران زیادی روزه میگیرد، به نشاط میآید و هنگامی که به تنهایی روزه میگیرد، کسل میشود، معلوم میشود زیادی روزه داران در قصد و عمل او تأثیر دارد. بنابراین به مقدار تأثیر آن در قلب، اخلاص تیره شده و روزه بیمار میگردد.
4- قصدت از روزه، بدست آوردن ثواب است یا به خاطر اینکه خدا میخواهد؟ اگر به خاطر ثواب باشد، بدان که با این عمل میگویی خداوند سزاوار نیست که به خاطر فرمانبرداریش روزه بگیرم و خداوند بخاطر بزرگیش شایسته عبادت نیست و اگر رشوه او نبود او را عبادت نمیکردم، حق خوبیهای گذشته او را رعایت نکرده و احترام مقام بزرگ او را نگه نمیداشتم.
5- اگر رنگین بودن افطار و زیادی غذا و لذت آن نشاط تو را در روزه افزون کرد، معلوم میشود به مقدار زیادی نشاط روزه از اول تا آخر برای غیر خدا بوده است.
تا اینجا ملاکهای شروع روزه را با اخلاص گفتیم، اکنون چند ملاک نیز برای تشخیص به پایان رساندن روزه همراه با اخلاص میگوییم.
1- اگر در اثنای روزه به غذای خوشمزه یا همسر زیبا یا سفری که در آن نفعی باشد، برخورد کردی و نشاط روزه در تو کم و روزه برایت سنگین شده و انتظار رهایی از روزه را کشیدی، باز هم خالص نیستی. زیرا تو نیز از بندهات خدمتی را که بر خود سنگین بداند، قبول نمیکنی بلکه به خاطر آن او را طرد و ترک میکنی.
2- اگر اتفاقی بیفتد که شکستن روزه ات، نزد خدا بر گرفتن آن برتری داشته باشد ولی از شکستن روزه در نزد مردم خجالت کشیدی بدان که مخلص نیستی. زیرا اگر در عمل و قصد خود مخلص برای خواسته خدا بودی ملاحظه هیچکس را نمیکردی.
3- اگر در اثنای روزه دیدی که روزه تو را از انجام بعضی از واجبات یا اموری که نزد خدا اهمیت بیشتری دارد ناتوان نموده است ولی با این حال روزه خود را نشکستی، وارد دسته ریاکاران در عبادت شده و عبادت تو جزو گناهان کبیره میشود. وظیفه تو در اینجا انجام عملی است که نزد خدا مهمتر است و نباید ملاحظه این که مردم عذر تو را نمیدانند، داشته باشی. زیرا این مطالب روزه یا اخلاص تو را از بین میبرد؛ گرچه در اول روزه تو صحیح و مورد رضایت خداوند بود. در صورت پیش آمدن چنین مطلبی باید فوراً آنچه را که نزد خدا مهم است انجام داده و عدم آگاهی مردم به عذر را نباید ملاحظه کرد. و اگر چنین مسألهای اخلاص را از بین برد، باید فوراً از آن توبه نمود. آنچه تو را از خدمت مولا و انجام اعمالی که موجب خشنودی پروردگارت است، باز میدارد، مانند دشمن برای تو و مولایت میباشد و چگونه تو دشمن خود و او را بر او مقدم میکنی در حالی که در حضورش بوده و تو را میبیند. و هنگامی که غیر خدا را بر او مقدم داشتی چه کسی احتیاجات تو را در دنیا و آخرت برطرف میکند؟
این بود خلاصه سخنان صاحب کتاب اقبال که مطالب را به خوبی بیان کرد - خداوند به او جزای خیر دهد - ولی مراتب این آفات را بیان ننمود. بعضی از این آفات موجب بطلان روزه و بعضی دیگر موجب از بین رفتن اخلاص و بعضی باعث نابودی صدق و اخلاص می شود و بعضی فقط مانع رسیدن روزه به عالی ترین درجه می شود، در عین این که صدق و اخلاص آن در درجه عالی است.
برای توضیح مراتب آفات می توان گفت:
اگر انسان از آغاز عبادت - روزه یا سایر عبادات - یا در اثنای آن غیر خدا را در قصد خود وارد کند عبادت او باطل میگردد. و سه مورد از مواردی که صاحب کتاب اقبال فرمود از همین قبیل است:
الف - اگر به جهت عذری در اثنای روزه، گشودن روزه برتر از ادامه آن شود ولی بخاطر جهل مردم به عذر، روزه خود را ادامه داده و مرتکب ریای حرام گردد.
ب - جایی که انسان عمل خود را با نیتی الهی آغاز نماید ولی بر این قصد باقی نماند. یعنی صورتی که در آن گفت: آن مانند دشمن تو و پروردگارت میباشد. حق همین است و بلکه در واقع عبادت دشمن خدا را بر عبادت او برگزیدهای. چون این کار با دستور شیطان میباشد، و در حقیقت عبادت دشمن خدا و و به منزله کفر به خداوند میباشد؛ و در حقیقت عبادت دشمن خدا و به منزله کفر به خداوند میباشد؛ گرچه خداوند بخاطر بردباری و سهل گیری، آن را کفر نشمارد.
ج - جایی که از شکستن روزه خود در میان سایر روزه داران، به گونه ای شرم دارد که در روزه او مؤثر است. یعنی اگر این شرم نبود روزه را میشکست. - گرچه ممکن است بگوییم بخاطر چنین روزهای مجازات نخواهد شد.
اگر از شکستن روزه خود در میان روزه داران شرم نموده و این شرم در روزه او بی تأثیر باشد، روزه او صحیح است؛ گرچه این مطلب باعث میشود روزه او به درجات عالی نرسد - این عمل با چنین شرایطی مانند انجام عمل بقصد رسیدن به پاداش و دوری از مجازات است که گرچه عمل صحیح و نیت نیز عالی است ولی اگر آن را با عمل کسانی که خداوند را بخاطر شایستگیاش برای عبادت و برای بدست آوردن رضایت و نزدیک شدن به او عبادت میکنند، بسنجیم این عمل مانند کار بردگان و مزدوران خواهد بود. و گرچه به دست آوردن رضایت و نزدیک شدن به خداوند نیز نوعی پاداش هستند ولی این پاداش با پاداشهای دیگر تفاوت دارد. زیرا این دو نیت شبیه عبادت برای شایستگی خداوند است.