اگر با اغماض از اختلافات، پنج نهاد اقتصاد، مذهب، سیاست، آموزش و خانواده را اصلیترین نهادهایی بدانیم که در طول تاریخ بشر همواره با او همراه بودهاند، میتوانیم خانواده را به عنوان اصلیترین نهاد در جامعه اسلامی ایرانی تلقی کنیم.
متاسفانه در سالهای اخیر در نهاد خانواده به دلایل و علل مختلف رگههایی از فروپاشی دیده میشود. افزایش آمار طلاق، حتی در شهرهایی با جلوههای مذهبی پر رنگ، گواه این مسئله است. در کنار طلاق، افزایش آمار بیکاری از یک سو و افزایش هزینههای زندگی که شاید مهمترین آنها را بتوان مسئله مسکن دانست سن ازدواج را بالا برده است که این خود موجب مشکلاتی بیش از پیش خواهد شد.
با توجه به آنچه که ذکر گردید لزوم بررسی اوضاع از منظر فرهنگی و جامعهشناختی امری اجتناب ناپذیر است که بایستی بیش از پیش جدی انگاشته شود. در همین راستان آنچه که در ادامه از نظر میگذرد مصاحبه روزنامه خراسان با دکتر ابراهیم فیاض، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در تاریخ 1389/12/16 است که در آن ضمن پرداختن به تاثیر مدرنیته غربی بر خانواده ایرانی، افزایش آمار طلاق و فروپاشی خانواده مورد بحث و بررسی واقع گردیده است. هرچند برخی از مصادیق مطرح شده در این مصاحبه مربوط به همان تاریخ میباشد اما بازخوانی متن ذیل با توجه به شرایط امروز بیش از پیش مهم است.
- دنیای مدرن چه مولفه هایی دارد و چقدر زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است؟
- در دنیای مدرن تبلیغ می شود هر چه میتوانید از زندگی لذت ببرید؛ اگر میتوانید از مالیات فرار کنید، در دنیا جنگ به پا کنید تا مشکلات و بحرانهای اقتصادی خودتان تمام شود. این همه جنگهای پشت سر هم برای این است که اقتصاد جهانی نجات پیدا کند و از بحران خارج شود؛ این همه آدم کشته میشوند تا منافع اقتصادی عدهای تامین شود. در دنیای مدرن اخلاقیات معنا ندارد و خانواده در چنین دنیایی بیارزش است، چون خانواده بر اساس اخلاقیات شکل میگیرد و دو نفر به هم تعهد اخلاقی میدهند تا سالها در کنار هم زندگی کنند، آن هم به طور سالم و کسی هم نباید در این زندگی دخالت کند. ولی در دنیایی که شهوت جایگزین اخلاق میشود، زن و مرد چرا باید به هم وفادار بمانند. آن وقت است که روابط جنسی آزاد شروع میشود و این روابط زمینه حرکت جامعه را به سوی بیاخلاقیها فراهم میکند. در این شرایط جامعه از درون شکسته میشود همان اتفاقی که تا حدی در جامعه ما هم افتاده، یعنی حرمت خانواده شکسته میشود.
- گفته میشود اندیشه مدرن در کشورهایی مثل ایران که سنتها و اصول اخلاقی در آن برجسته است، تاثیر گذاشته، این برداشت تا چه اندازه درست است؟
- وقتی ما مرجعیت غرب و دنیای مدرن را پذیرفتیم آن وقت شروع میکنیم به تقلید از غربیها و میگوییم هر چه آنها میگویند درست است و آن چه در جامعه ما جاری است، خطاست و همین موجب میشود که غرب را با تمام وجود بپذیریم و نتیجه این پذیرش تقلید در همه مسائل است. از لباس و موی سر گرفته تا سبک زندگی.
- مگر غرب چه امتیاز برجستهای دارد که ما این قدر در برابر آن تسلیم هستیم؟
- شهوت در دنیای غرب اصل است و اساس همه مسائل را تشکیل میدهد. بر همین اساس روابط جنسی آزاد در دنیای غرب حرف اول را میزند. نتیجه آن میشود که مردم لذت طلب شوند؛ همان اموری که متاسفانه کم و بیش در جامعه ایران هم رایج شده است. در چنین جوامعی به تدریج دیگر خانوادهای باقی نمیماند.
- این سبک زندگی مدرن در چه بخشهایی با سنتها و اخلاقیات و آموزههای دینی تعارض پیدا میکند؟ در این تعارض غلبه با کدام است؟
- خانواده مهمترین عنصر مذهب است؛ وقتی این مهم ترین عنصر اجتماعی و کوچک ترین واحد اجتماعی از هم بپاشد نتیجه آن میشود که چیزی از اخلاق و مذهب باقی نمیماند.
- پس در این تعارض این اخلاقیات و دین و سنتهاست که کنار گذاشته میشود؟
- دقیقا! مثلا الان در جامعه ایران آمار طلاق افزایش و آمار ازدواج کاهش یافته است. روابط جنسی قبل ازدواج بسیار بالاست. روابط جنسی بعد از ازدواج هم که متاسفانه شروع شده است.
- این موارد در جامعه ایران هم به چشم میخورد؟
- بله! الان شروع شده است! حتی در شهرهای مذهبی هم گزارش هایی را داشته ایم. شما خبرنگارها که باید از این مسائل خوب مطلع باشید. اتفاقا برخی از این مسائل را من از زبان خبرنگارها شنیده ام.
- رسانه ها چقدر در ترویج این سبک زندگی نقش دارند و تاثیرگذارند؟
- الحمدلله و المنة صداوسیما این وظیفه را به بهترین نحو و بسیار شایسته انجام می دهد.
- کدام وظیفه را؟
- رسالت تضعیف خانواده را! به عنوان مثال، رضا میرکریمی در فیلم خود (یه حبه قند)یک خانواده ایرانی - اسلامی را مطرح می کند آن هم به شکل خیلی خوب، ولی این فیلم در جشنواره فجر جایزه نمی گیرد. در مقابل یک فیلم که زندگی غربی را تبلیغ می کند و بحران غرب را نشان می دهد و عملا به صورت غربی خانواده را مطرح می کند، فیلم اول جشنواره فجر می شود.
- منظورتان فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی است؟
- بله! انتخاب این فیلم نشان می دهد که از نظر جشنواره فیلم فجر خانواده های بحران زده اصل است، نه خانواده های اصیل ایرانی که میرکریمی نشان می دهد.
- میرکریمی در فیلم به همین سادگی هم زنی را نشان داد که حاضر بود برای خانواده اش هر کاری بکند و دست آخر هم برای زندگی و همسر و فرزندانش حاضر شد همه مشکلات را تحمل کند.
- بله! اما فیلم یه حبه قند هم به لحاظ فرم و تکنیک و هم از نظر محتوا خیلی کامل تر از به همین سادگی است. به واقع در این فیلم میرکریمی غوغا کرده است. بالاخره میرکریمی یک مسیری را در آثارش دنبال می کند که آن هم خانواده اصیل ایرانی است. ولی متاسفانه بر عکس عمل می شود. یعنی فیلمی جایزه می گیرد که نشان می دهد خانواده بحران زده مثل خانواده های غربی اصل است، نه خانواده ایرانی که بحران در آن نیست. در فیلم ها و سریال ها هم که سیاه نمایی بسیار بالاست. همه خانواده ها با یک بحران رو به رویند. خانواده سالم را کمتر در این فیلم ها شاهدیم. هم اعضای خانواده با هم درگیرند در حالی که این مسائل تا حدی در خانواده طبیعی است چون هیچ انسانی به لحاظ شخصیتی و اخلاقی کامل نیست. ما باید همدیگر را تحمل کنیم و قدرت صبر و تحملمان را بالا ببریم مگر خانواده های قدیمی ما که طلاق در آن ها خیلی کم بود چطوری با هم زندگی می کردند؟ اما صداوسیما این ها را مطرح نمی کند یاد می دهد که چطور می توان با هم درگیر بود.
- راه حل پیش گیری از مفاسد چیست؟
- راه حلش خانواده است، هیچ راهی جز تشکیل خانواده نیست و ساختن خانه مهم ترین مسئله تشکیل خانواده است. حتی اشتغال هم در برابر داشتن خانه آن قدر مهم نیست. متاسفانه در ذهن ما انحراف ایجاد کردند که کار و شغل مهم ترین مسئله است. درحالی که برعکس به قول قدیمی ها پول با خانواده جمع می شود. قدیمی ها می گفتند: اگر کسی زن بگیرد، یک قرانش می شود یک تومان. زن نگیرد برعکس یک تومانش می شود یک قران. یعنی تشکیل خانواده موجب می شود که پول جمع شود. پس در اقتصاد هم خانواده مهم است و بهترین مکان برای خانواده خانه است. اگر خانواده شکل بگیرد، مشکلات اخلاقی کمتر می شود. ما باید سن ازدواج را پایین بیاوریم. وقتی یک فرد ازدواج می کند، خانواده به خویشاوند تبدیل می شود؛ یعنی اگر فردی ۲۰ سالگی ازدواج کند احتمالا تا ۳۰ سالگی بچه دار می شود، ۵۰ ساله که شد بچه هایش در سن ازدواج قرار می گیرند و او پدربزرگ و مادربزرگ می شود. خانواده گسترش پیدا می کند. اما وقتی سن ازدواج بالا می رود، این فرد می میرد در حالی که هنوز بچه اش ازدواج نکرده. پس ما باید سن ازدواج را هم پایین بیاوریم. الان سن ازدواج در جامعه ما بسیار بالاست که باید پایین بیاید. در یک دوره ای جوانان تشویق می شدند که در سن بالا ازدواج کنند. دختری که در مقطع دبیرستان ازدواج می کرد دیگر نمی توانست مدرسه برود. ما باید این قوانین اشتباه را اصلاح کنیم.
ما اصلا از طرح کردن مسائل مربوط به ازدواج و مسائل جنسی می ترسیم این ها جزو مسائل مبهم و سربسته و رازآلود در جامعه ماست، درحالی که این مسائل خیلی مهم است چون اگر کسی ازدواج موفقی داشت، در همه زندگی احساس موفقیت می کند، و اگر کسی ازدواج موفق نداشته باشد، احساس بحران وجودی می کند به خصوص مسائل جنسی باید مطرح شود، الان ۹۰درصد طلاق های جامعه ما مستقیم و ۱۰درصد غیرمستقیم به مسائل جنسی برمی گردد به خصوص زنان جامعه ما اطلاعات لازم را ندارند یا حتی تفکراتی ضد این مسائل دارند. برخی خیال می کنند فقط رابطه عاطفی در زندگی مهم است درحالی که این مسائل اهمیت فراوانی در زندگی دارد در جامعه ایران طرح این مسائل را یک نوع لودگی و پررویی و بی ادبی تلقی می کنند. رعایت نشدن این مسائل به مشکلات و مسائل فراوانی برای خانواده منجر می شود.
- زندگی مدرن چقدر روابط بین والدین و فرزندان را دچار تغییرات کرده است؟
- ببینید در دنیای مدرن، انسان فقط به دنبال لذت است، به همین دلیل زن و مرد هم در ازدواج و زندگی فقط دنبال لذت اند، بچه ها در این خانواده مهم نیستند چون لذت مهم ترین مسئله است و فرزند در چنین خانواده ای مهم نیست. به همین دلیل افراد حتی دنبال ازدواج هم نمی روند و به اموری مثل هم جنس گرایی روی می آورند. متاسفانه الان روابط جنسی لذت گرا در جامعه ما بسیار مطرح است نه روابط اخلاق گرا یا خانواده گرا.
- در خانواده هایی که تحت تاثیر مولفه های زندگی مدرن نبودند یعنی فرزند در این خانواده ها وجود دارد و معمولا سنی از پدر و مادر گذشته، چه تغییراتی ایجاد شده است؟
- بالاخره نوع روابط بین پدر و مادر و فرزندان در جامعه مدرن تغییراتی کرده است. شما می بینید که بچه ها انقطاع نسلی پیدا کردند یعنی بین پدر و مادر و فرزندان کاملا فاصله افتاده، رسانه ها، ماهواره ها و اینترنت مسائلی را مطرح می کنند که تاثیر آن روی بچه ها کاملا ملموس است و برای پدران و مادرانشان کاملا نامحسوس و نامانوس.
- شما بیشتر بحث تان درباره آسیب های ازدواج در دنیای مدرن بود. در بقیه ابعاد زندگی، دنیای مدرن چقدر خانواده های سنتی ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است؟
- خب آن زمان پدر و مادر در خانواده ها حرمت داشتند حرمت پدر در خانواده های ما از بین رفته است. این روابط در حال از بین رفتن و این مرزها و حرمت ها در حال فرو ریختن است. وقتی زندگی بر پایه و اساس لذت شکل می گیرد، این لذت به عنوان یک ارزش تلقی می شود و دیگر پدر و مادر حرمت لازم را ندارند. پدر و مادر افرادی از کار افتاده اند که باید به خانه سالمندان سپرده شوند.
- پس لذت در همه ابعاد زندگی اساس زندگی مدرن است؟
- دقیقا! به همین دلیل است که می گویند چرا ازدواج کنیم و خانواده تشکیل دهیم وقتی انسان می تواند با روابط جنسی آزاد و فحشاء نیازهای خودش را برآورده کند چرا خانواده تشکیل دهد!
- اخلاقیات، اعتقادات، باورهای مذهبی، سنت های بومی و ایرانی ما که همه بر اهمیت و ارزشمندبودن خانواده تاکید می کنند، چرا نتوانسته اند در برابر ورود شتاب آمیز زندگی مدرن مقاومت کنند؟
- اساس مذهب برخانواده است، موقعی که گناه شکل می گیرد ما از مذهب هم می گریزیم و فرار می کنیم حتی خانواده های مذهبی هم از این آسیب ها در امان نیستند. عاقبت کسانی که گناه می کنند تکذیب خداوند است (آیه قرآن)چون زمینه های گناه فراهم است، همه افراد در معرض آن قرار می گیرند. وقتی در یک جامعه قبح گناه ریخت، اعتقادات مذهبی از بین می رود.
- شما چه چشم اندازی برای آینده ترسیم می کنید؟
- به نظر من در دوره هایی خانواده تضعیف شد، به خصوص روابط آزاد در قالب غرب گرایی مطرح می شد. برخی از کرامت انسانی و انسان گرایی سخن می گفتند ولی در لفافه و زیر پوستی کارهای دیگر می کردند و شهوت گرایی را ترویج می کردند؛ آزادی که می گفتند، مفهومش به نظر من آزادی روابط جنسی بود و الان این بحث روابط جنسی آزاد که به وجود آمده ریشه در آن دوران دارد و موجب شده است جامعه ما به شدت دچار بی اخلاقی های بسیار گسترده شود. خب حالا آقای احمدی نژاد با چنین فضایی روبه رو است. ایشان حالا می خواهد مسکن بسازد و مسکن مهر یا وام ازدواج را بالا می برد. برای مقابله با همین وضعیت است.
- و این طرح ها نتیجه بخش است؟ راهکار مناسبی است؟
- بله! امیدواریم در آینده بهتر بشود و ان شاء ا... بهتر خواهد شد یعنی اگر ما خانه بسازیم ازدواج بیشتر می شود. چون ازدواج فطری است عشق بین زن و مرد یک امر فطری است خداوند این را گفته که ما بین زن و مرد عشق و محبت قرار دادیم، عشق در فطرت و در خلقت انسان است.
به همین دلیل است که همه انسان ها دوست دارند که ازدواج کنند چون خداوند این کشش را بین زن و مرد قرار داده است. همه در جهان دنبال ازدواج و تشکیل خانواده اند. اگر شرایط مهیا باشد، همه به سمت تشکیل خانواده حرکت می کنند و قطعا این اقدامات تاثیر دارد.
- خب این عواملی که گفتید بیشتر اقتصادی است به لحاظ فرهنگی چه باید کرد؟
- من باز هم می گویم وقتی خانه باشد، خانواده هم تشکیل می شود. خانه معناساز است. خانه وقتی معنا دارد که خانواده در آن شکل بگیرد در بعد ساختاری این مسئله خیلی مهم است. البته برنامه های فرهنگی جامعه هم باید هم راستا باشد با این راهکارهای اقتصادی، و گرنه ما باز به تعارض می رسیم.
- اقداماتی که برای تحکیم خانواده انجام شده موفق بوده است؟
- نه به نظرم به لحاظ تئوری ضعف داشت، درک حرف هایی که گفتم برای کسانی که مجرد هستند خیلی سخت است ولی کسانی که متاهل اند خوب می فهمند من چه می گویم و این درد ماست که الان چه فاجعه ای در بین خانواده های ما در حال وقوع است و کسی آن ها را درک نمی کند. از دیدگاه مجردی به زندگی متاهلی نگاه کردن خیلی سخت است! من در کلاس هایم بیشتر دوست دارم افراد متاهل حرف بزنند چون می دانم نگاه آن ها واقعی و به حقیقت نزدیک تر است و از آن طرف دانشجویان مجرد من می گویند این افراد متاهل چه حرف هایی می زنند یعنی از این حرف ها تعجب می کنند از حرف هایی که واقعیت دارد.
- یعنی این قدر دنیای ذهنشان از هم فاصله دارد؟
- دقیقا همین طور است به همین دلیل است که اسلام این قدر به ازدواج اهمیت داده و گفته یک رکعت نماز متاهل ۷۰برابر رکعت نماز مجرد است همین عشق و علاقه بین زن و شوهر باعث رشد و تقویت ایمان و تقوا می شود. اسلام روی این مسائل تاکید بسیاری کرده است و لی متاسفانه ما این ها را نمی گوییم و روی آن پافشاری نمی کنیم.