جوان آنلاین: سوم خرداد سالروز پیروزی در عملیاتی است که شاید بتوان آن را درخشانترین پیروزی سالهای جنگ قلمداد کرد؛ پیروزیای که بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ جنگ ثبت شد و تاریخ گواه آن است که بسیاری از روندها در سالهای بعد به واسطه آن دچار تغییر شد. عملیات بیتالمقدس اما یک ویژگی بارز دیگر هم دارد. فتح خرمشهر در شرایطی اتفاق افتاد که وضع کشور در شاخصهای نظامی، اقتصادی و سیاسی در شرایطی نامساعد و به تعبیر دقیقتر بحرانی قرار داشت و به تعبیر محمدعلی صمدی، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، در آن مقطع اساسا چیزی وجود نداشت که بتوانیم آن را قضاوت کنیم و بگوییم خوب بود یا بد.
صمدی با بیان اینکه عملیات بیتالمقدس روند جنگ و موازنه نظامی طرفها را تا حد زیادی تغییر داد، در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «با این عملیات قدرت ایران به دشمن ثابت شد و بعد از یک سال و نیم از آغاز جنگ ورق برگشت.»
وی افزود: «این موضوع در موازنه سیاسی نیز تحولی اساسی در پی داشت. آزادسازی خرمشهر فتح بزرگی به شمار میآمد و یک انقلاب را به تثبیت رساند. بعد از این عملیات حرف ایران در صحنه بینالملل با صدایی رساتر شنیده میشد.»
این پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در ادامه یادآور شد: «در اینباره مهمترین چیزی که باید مد نظر قرار گیرد، شرایط خاص آن مقطع است. جمهوری اسلامی ایران در بدترین وضعیت اقتصادی و مادی خود توانست یکی از بزرگترین و بینظیرترین فتوحات نظامی خود را به دست بیاورد و عملیات بیتالمقدس باید از این منظر بیشتر بررسی شود، والا ما بعد از بیتالمقدس هم فتوحاتی داشتیم، اما در آنها دیگر به جایی رسیده بودیم که نظام تثبیت شده بود، درآمد نقدی در سالهای بعد به جای معقولی رسیده و همه چیز روی روال خود افتاده بود. اما در زمان عملیات بیتالمقدس ما با تمام استانداردهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فاصله داشتیم و صرفا از انسجام اجتماعی منحصربهفردی در بخشهای عمدهای از کشور برخوردار بودیم.»
صمدی خاطرنشان کرد: «ما به خاطر تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا بعد از انقلاب و بعد از ماجرای فتح لانه جاسوسی، به لحاظ اقتصادی در وضعیت بسیار بدی قرار داشتیم. به لحاظ سیاسی نیز نخستین رئیسجمهور کشور به دلیل عدم کفایت سیاسی معزول شد و رئیس جمهور بعدی نیز به شهادت رسیده بود و قوه مجریه از ثبات مشخصی برخوردار نبود. فاصله عملیات بیتالمقدس تا شهادت رئیسجمهور 6 ماه بود و نیروهای نظامی هنوز قوت نگرفته بودند. ارتش بعد از انقلاب تقریبا متلاشی شده بود و به دلیل حذف بنیصدر و نفوذی که او روی ارتش داشت، این نهاد با ضربهای جدی مواجه شده بود و بهطور کلی نیز چیز چندان قابلارائهای نداشت. سپاه نیز بهشدت محدود بود و از سوی بنیصدر ضعیف نگه داشته شده بود.»
وی ادامه داد: «این وضع عمومی توان کشور بود و جمهوری اسلامی ایران با این توان بر ارتشی که بعد از مصر ارتش دوم عربی محسوب میشد و در منطقه نیز سوم و چهام به شمار میآمد، پیروز شد.»
صمدی افزود: «طبق استاندارد، اسرائیل ارتش اول منطقه بود؛ اگر در ایران انقلاب نمیشد ایران ارتش دوم، مصر سوم و عراق به لحاظ توان و میزان نیروی انسانی چهارمین ارتش منطقه بود. آن موقع عراق ذخایر ارزیاش 30 میلیارد دلار بود. ما اصلا چنین ذخایر ارزیای در اختیار نداشتیم و پول روزمرهمان هم کفاف نمیداد، اما در همین وضعیت پیروزی به دست آمد.»
این پژوهشگر تاریخ جنگ با بیان آنکه فتح خرمشهر پیروزی سختی بود، گفت: «ما در عملیات بیتالمقدس 6 هزار شهید دادیم و این در حالی بود که در عملیاتهای بعدی تا عملیات کربلای 5 که در آن نزدیک به 9000 نفر شهید شدند، هیچگاه این حجم شهید نداشتیم.»
وی افزود: «طبق محاسبات عقلانی چیزی وجود نداشت که بخواهیم به اتکای آن مقابل عراق بایستیم. مردم با پوست و گوشت و خونشان ایستادگی کردند و عراق را عقب راندند. علاوهبر آن، پیروزی در عملیات بیتالمقدس تا حد زیادی با خلاقیت جوانهایی به دست آمد که به دلیل حضور بنیصدر و نظام کلاسیک فرسودهای که حس میکرد میتواند انقلاب را هم با روشهای فرسوده و کلاسیک جلو ببرد، تا آن موقع کسی حسابشان نمیکرد؛ جوانهایی که پیرترینشان آقای محسن رضایی بود که با حدود 25 سال سن فرماندهی سپاه راه به عهده داشت و سایر جوانهایی که با سنین 18 تا 24 سال فرماندهان بدنه سپاه بودند. در ارتش نیز وضع چندان متفاوت نبود. آقای صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش 26 سال سن داشت. چنین چیزی اصلا در ارتش موضوعیت ندارد و کسی در سن 36 سالگی به سمت فرماندهی نیرو نمیرسد، اما به دلیل شرایط انقلابی آن روز، همه چیز شدنی بود.»
صمدی با تاکید بر اینکه وضعیت فعلی قطعا بدتر از وضعیت سال 61 نیست، یادآور شد: «ما امروز در بدترین وضعیتمان از بهترین وضعیت سال 61 جلوتریم. چه به لحاظ انسجام اجتماعی، چه در حوزه بنیه، تجربه و قدرت نظامی و چه حتی از منظر اقتصادی از سال 61 وضعیت مطلوبتری داریم. در آن مقطع اساسا چیزی وجود نداشت که بگوییم خوب بود یا بد. ساختار اقتصادی نظام قبل منهدم شده بود و اجازه هم پیدا نکرده بود که طی سه سال بعد از انقلاب خود را بازسازی کند.»