داستان بلند و طولاني جشنواره سينمايي فجر كه سابقهاش به سالهاي آغازين و پرشكوه انقلاب اسلامي قد ميدهد فراز و نشيبهاي بسيار داشته تا توانسته نام و نشاني ارزشمند در ميان دهها فستيوال رنگارنگ در غرب و شرق پيدا كند و فاقد فرش قرمز براي كساني باشد كه از حاشيه آن سياست اسلامستيزي را تبليغ ميكنند، بنابراين حفظ و حراست از ارزشهاي آن هميشه بايد سرلوحه دستاندركاران آن باشد و تلاش نمايند همچون سالهاي آغازين مترصد بر صدور اسلام ناب محمدي باشند و از تشتت در برگزاري آن طي زمانهاي مختلف بپرهيزند. جشنواره در يك زمان به خصوص و ارديبهشت هر سال در يكي از شهرهاي مهد هنر نمايش ازجمله اصفهان، شيراز، آبادان و ديگر مكانهايي كه ميتواند حرف تازهاي درباره آن داشته باشد برگزار گردد، علاوه بر اينكه از يكنواختي خارج ميشود انديشمندان هنر هفتم در جهان را به اينسو جلب میکند تا از وسعت سرزمين و تعدد آداب و سنن آن بهتر و بيشتر آگاه شوند و خواستار استفاده از اين همه ظرفيت براي تهيه و تدوين فيلمهاي سينمايي بينالمللي با بهرهوري از آیين و سنن آن گردند. جدا شدن اين جشنواره كه چهار سال پيش اتفاق افتاد كاري سليقهاي و بس عبث بود كه اينك تعدادي از پيشكسوتان و فرهيختگان را بر آن داشته تا تلاش مضاعف براي يگانگي اين دو را آغاز نمايند. هماكنون حرفوحديثهاي فراواني براي يكي شدن اين دو جشنواره وجود دارد، چنانكه تعداد موافقان با اتحاد مجدد اين رويداد بينالمللي بسيار بيش از مخالفان آن است. خوشبختانه اين اتفاق با تشكيل شوراي عالي بينالمللي سينماي ايران همزمان شده كه براي اين جشنواره ميتواند حرف آخر را بزند. در اين ميان شايع است گروهي از افراد مطرح در عالم سينماي پس از انقلاب اسلامي درصدند ادغام اين دو جشنواره مجدداً كليد بخورد كه اكثراً از دستاندركاران قديمي اين حرفه هستند. ريشه اختلاف اصلي درروند تلاش براي اتحاد اين دو رويداد اتفاقاتي است كه در اين چهار سال ازجمله نفوذ بيشازحد رئيس جشنواره در تصميمگيريهاي حرفهاي آن افتاده است. گروههاي موافق با ادغام معتقدند رياست اين جشنواره تنها سمتي تشريفاتي براي برگزاري اين رويداد است و نبايد در مسائل حرفهاي و انتخابها تصميمگيري نمايد. كتاب ايران كشور تصميمات كوتاه نوشته آقاي كاتوزيان نشان ميدهد چگونه در مسائل جمعي سينما و مديريت آن تغييرات بهسرعت حادث ميشود. همچنان كه پس از گذشت چهار سال از اتفاق تفكيك يك جشنواره واحد مجدداً گروههايي كه تعدادي از آنها برگرفته از موافقان چهار سال قبل هستند اصرار بر مَچ شدن دوباره جشنواره دارند! اين مسئله دال بر آن است كه بيشتر تصميمات قبلي در اين حوزه غيرمنطقي بوده و اساس و فونداسيون لازم را نداشته است. كهنترين سند سينماي ايران از دوران مظفرالدين شاه كه 100 سال از آن ميگذرد و هماكنون در موزه سينماي تهران واقع در باغ فردوس به نمايش گذاشتهشده نشان ميدهد در سال 1287 شمسي و درست در روز ۲۲ بهمن اولين دستگاه نمايش فيلم وارد ايران شده است. با توجه به اين تاريخ ارزشمند يك قرني براي سينماي كشور تشتت آرا براي تصميمگيري پيرامون يك رويداد جهاني جايگاهي نخواهد داشت و بهتر است جشنواره فيلم و سينما در سطح ملي و بينالمللي و بهصورت توأمان در يك زمان برگزار شود تا داوران و علاقهمندان بتوانند فيلمهاي داخلي و خارجي را كنار هم ببینند و مقايسه نمايند. برترين و ارزشمندترين فيلمها در اين 100سال سابقه سينماي ايران مربوط به اتفاقات و حوادث سالهاي 57 تا ۶۷ است كه اوج انقلاب اسلامي و دفاع مقدس را شامل ميشود. اين كارنامه پربار كه با هيچيك از دورانها و فصلهاي سينماي ايران قابل قياس نيست، ميتواند حجيمتر از اين باشد كه هست زيرا اتفاقات تاريخي قابلتوجه آن ازجمله فتح خرمشهر توسط رزمندگان هنوز هم مغبون واقع شده و فيلمي كامل درباره آن ساخته نشده است. معدودي نيز دراينباره روي پرده نمايش رفته كه هيچيك بهخوبي نتوانسته فتح الفتوح و حماسه رادمردان آزاده را آنطور كه بايدوشايد بازگو نمايد. كمتوجهي و دور شدن از فضاي دفاع مقدس يكي از پديدههاي منفي است كه ميتواند باعث شود همچنان اين سينما آنطور كه بايدوشايد شكل نگيرد. اگرچه توسط شهيد آويني سه مجموعه كوچك دراينباره و در آغازين روزها ساخته شده اما ژانرهاي اصلي دفاع مقدس در اين حماسه بزرگ هنوز هم پشت پرده ابهام باقي مانده است. لازم است جشنوارههاي داخلي و خارجي كه ميخواهند فيلمهاي سينمايي ايران را به نمايش بگذارند در آينده شاهد آثاري تازه و باارزش از حماسه دفاع مقدس و به خصوص فتحالفتوح خرمشهر باشند.
*روزنامهنگار پيشكسوت