با چنین پیشفرضی بهراحتی میتوان دریافت که افزایش قیمت سکه در مدت اخیر، تابع دو مولفه است. نخست اینکه افزایش و نوسان نرخ ارز، ریسک سرمایهگذاری در این بازار را کاهش داده است و در نتیجه صاحبان سرمایه ترجیح میدهند نقدینگی خود را روانه بازار ارز نکنند بنابراین به بازار دیگری نیاز است تا پذیرای حجم بالای نقدینگی باشد، لذا مسکن، فضای مناسبی برای سرمایهگذاری صاحبان سرمایه شد. دوم اینکه ورود صاحبان سرمایه به بازار مسکن، چیزی از حجم نقدینگی را کاهش نداد و بنابراین لازم بود تا بازار دیگری برای سرمایههای سرگردان در نظر گرفته شود.
انتخاب بازار طلا و سکه میتوانست برای سرازیر شدن سرمایههای باقیمانده، گزینه مناسبی باشد. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که سرمایهگذاری در بازار سکه و طلا به دلایلی برای صاحب سرمایه، سودآوری بیشتری دارد. دلیل اول اینکه خواب سرمایه در بازار مسکن طولانیتر است. به عبارت دیگر، قدرت نقدینگی در بازار مسکن در مقایسه با بازار سکه و طلا کمتر است بنابراین بازار مسکن برای صاحبان سرمایه در حکم یک سرمایهگذاری میانمدت یا بلندمدت را دارد. در حالی که سرمایهگذاری در بازار سکه و طلا، قدرت نقدینگی پول را افزایش میدهد و در عین حال، خروج سرمایه یا پنهان کردن یا نگهداری آن در بازار سکه در مقایسه با بازار مسکن، سهولت بیشتری دارد.
به هر حال آنچه مسلم است هر چه به پایان دوره زمانی تعیینتکلیف برجام از سوی اروپا، بازگشت دوران تحریم و خروج شرکتهای خارجی از ایران نزدیکتر میشویم، وضعیت کنونی تشدید خواهد شد. طبیعی است که ریلگذاری مسئولان در اقتصاد کشور، بروز چنین شرایطی را قابل پیشبینی میکند.