به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از اوايل تابستان سال۹5 با سرقت خودروي206 در محله يافتآباد آغاز شد. بعد از طرح شكايت و ثبت مشخصات خودرو، تحقيقات فني در اين زمينه آغاز شد تا اينكه بعد از گذشت چند هفته، خودروي سرقت شده حوالي غرب تهران كشف شد و سارق كه مردي 22ساله به نام جعفر بود، بازداشت شد. متهم در جريان بازجوييها گفت: «قمار باز هستم و از آنجائيكه درآمدي ندارم براي پرداخت خسارت باخت سرقت ميكنم.» متهم در ادامه گفت: «چند هفته قبل بعد از سرقت خودرويي حوالي يافتآباد، زن جواني را به عنوان مسافر سوار كردم و بعد از طي مسافتي از او خواستم پول نقد و تلفن همراهش را در اختيارم بگذارد. آن زن از ترس لوازمش را تحويل داد و پياده شد.» با اقرارهاي متهم، زن جوان شناسايي شد و او نيز از متهم به اتهام آدمربايي و سرقت شكايت كرد. بنابراين متهم به اتهام سرقت، آدمربايي، قمار و فحاشي روانه زندان شد و پرونده به شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. روز گذشته متهم در همان شعبه به رياست قاضي بابايي محاكمه شد. بعد از اعلام رسميت جلسه، زن جوان در جايگاه قرار گرفت و در طرح شكايتش گفت: «روز حادثه در خيابان ايستاده بودم كه متهم با خودروياش توقف كرد. سوار شدم، اما بعد از مسافتي متوجه شدم او از مسيرش منحرف شده است. اعتراض كردم اما او با تهديد چاقو و فحاشي مرا مجبور كرد همه لوازم و پول نقدي كه همراه دارم را در اختيارش بگذارم. از ترس قبول كردم و بعد از آن متهم مرا در خيابان خلوتي رها كرد و گريخت. اين حادثه تأثير بدي در روحيهام گذاشته و براي متهم اشد مجازات را ميخواهم.»
در ادامه متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: «قبول دارم كه اين زن را سوار كردم و اموالش را سرقت كردم اما چارهاي نداشتم. بازي قمار را باخته و مجبور بودم پول آنرا بپردازم. پشيمانم و حرف ديگري ندارم.» در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.