آخرین روز امتحانات پایانی سال تحصیلی است. پسرم با ذوق و شوق از اینکه آخرین امتحان را هم به خوبی داده است به خانه بر میگردد و تمام کتابها و دفترهای یک سال تحصیلی را در یک کیسه بزرگ میریزد و اتاق خود را خالی از هر کتاب و دفتر درسی میکند. کیسه بزرگ و سنگین را که از کاغذ و کتاب پر شده است کشان کشان از اتاقش خارج میکند و نزدیک در خروجی آپارتمان میگذارد تا در فرصت مناسب به اتاقک دریافت زبالههای خشک، که به تازگی در محله ما قرار دادهاند، تحویل دهد. همیشه در گوشهای از آشپزخانه ما یک سطل جدا برای زبالههای بازیافتی وجود دارد و خانواده ما عادت به تفکیک زبالههای خشک از تر دارد. فرزندم نیز از کودکی عادت به تفکیک زباله دارد. او حتی گاهی با برش و رنگ آمیزی بطریهای نوشابه چیزهای قشنگی مثل جامدادی و گلدان درست میکند.
برای نهادینه کردن یک عمل خوب و نیکو باید آن را از کودکی آموزش داد. همانطور که دوست داریم فرزندمان انسانی صالح و راستگو باشد و برای رسیدن به این مهم، از همان دوران کودکی با تربیت صحیح آن را آموزش میدهیم، بقیه موارد را نیز باید از همان کودکی به فرزندانمان آموزش دهیم. حفاظت از محیط زیست هم از همان مواردی است که باید از کودکی با فرزندانمان تمرین کنیم. تمرین کنیم که کمتر زباله تولید کنند. تمرین کنیم که کاغذهای باطله را در یک سطل جدا بریزند. تمرین کنیم که در پارک و خیابان زباله نریزند. البته اینها در صورتی است که خود مان به حفظ محیط زیست اهمیت دهیم. این نکته را نباید فراموش کنیم که ما الگوی فرزندانمان هستیم. اگر ما همیشه به تولید هرچه کمتر زباله فکر کنیم، به تفکیک زباله اهمیت دهیم، زبالههای خود را از خودرو بیرون نیندازیم در واقع اولین قدم آموزش به فرزندان خود را برداشتهایم. البته برخی شهروندان هستند که هیچ احساس مسئولیتی برای نظافت و تمیزی شهر و محل زندگی خود ندارند که به نظر میآید باید آموزشهای نظافت شهری و محافظت از محیط زیست برای این دسته از شهروندان به صورت جدی برگزار شود و در ابتدای امر این آموزشها برای خانوادهها ضروری است.
خانوادهها و آموزش و پرورش دو کانونی هستند که در کنار هم میتوانند نسل مسئولیتپذیری در برابر محیط زیست برای جامعه تربیت کنند. در واقع برای آشنا کردن کودک با محیط زیست و حفاظت از آن، نکات بسیار سادهای وجود دارد و نیاز به فرمول عجیب و غریب و کارهای دشوار نیست. سادهترین کاری که هر فرد میتواند انجام دهد این است که به تمیزی و چهره زیبای شهر خود اهمیت بدهد، اما برخی والدین در این امر سهل انگاری میکنند و هیچ آموزشی به فرزند خود نمیدهند. در این زمینه رجوعی به چند تحقیق ساده آموزشی و چند سایت داشتم که راهحلهای ساده، اما زیبا و مفیدی ارائه داده بودند که اینجا میآورم.
جدا کردن زبالههای خشک وتر و جمعآوری و دفع زبالهها باید به خوبی به کودک آموخته شود. برای این کار چند کیسه زباله انتخاب کنیم و آن را در محل مناسبی بگذاریم. روی هر کیسه با برچسب، نوع زبالهای را که باید درون آن بریزیم مشخص کنیم. مثلاً مواد پلاستیکی، قوطیهای فلزی، ظرفهای شیشهای و کاغذ (برای جلوگیری از آلودگی بهتر است فقط زبالههای خشک را برای این کار جمع آوری کنیم). سپس از فرزندمان بخواهیم برای جمع آوری و تفکیک زبالهها ما را همراهی کند. به این ترتیب او را با مسئله جمع آوری، تفکیک و دفع صحیح زباله آشنا کردهایم. با جمع آوری وسایل دورریختنی منزل یا وسایل شخصی فرزندمان و استفاده مجدد از آنها مسئله بازیافت و جمع آوری زبالهها را به او بیاموزیم. به طور مثال با کمک فرزندمان قوطیهای نوشابه را جمع کنیم. آنها را بشوییم و با بریدن در آنها، از این قوطیها جا قلمی برای روی میز تحریر فرزندمان درست کنیم. از این قوطیها یا ظرفهای پلاستیکی مواد شوینده میتوانیم به عنوان گلدان هم استفاده کنیم. همچنین برای فرزندمان میتوانیم توضیح دهیم که پارچه، چوب، کاغذ و... چطور تهیه میشوند. سپس با استفاده از پارچههای اضافی برای او وسایل مختلفی مثل عروسک، جا جورابی، جامدادی و... بسازیم. هر چقدر با استفاده از مواد به ظاهر دورریختنی مثل کاغذ، پارچه، چوب، پلاستیک و... وسایل جدید بسازیم به همان نسبت ارزش مواد را به فرزندمان آموختهایم. از طرفی به او میآموزیم که به جای زبالهسازی میتوان از موادی که به ظاهر دورریختنی به نظر میرسند، وسایل قابل استفادهای ساخت. برای آنکه کودک را با طبیعت و موجودات مختلف در طبیعت یا نعمتهای طبیعی مثل باران آشنا کنیم، بازیها و آزمایشهای سادهای را همراه او انجام دهیم. مثلاً هنگام بارش باران ظرفهای خالی مواد شوینده، بطریهای خالی شیر و... را جلوی پنجره یا حیاط بگذاریم تا آب باران داخل آنها جمع شود. سپس از فرزندمان بخواهیم با آب باران جمع شده در این ظرفها، گلدانهای منزل را آبیاری کند. این آزمایش به صورت ساده و عملی جمع شدن آب باران در دریاها و اقیانوسها را به کودک نشان میدهد و علاوه بر این او را با فواید نزولات آسمانی آشنا میکند. ممکن است تمیزکردن و برداشتن زباله در اطراف خیابان و ایستگاههای اتوبوس برای کودکان بسیار خطرناک باشد، اما تمیزکردن و برداشتن زباله در بوستانهای محلی و حتی بوستانهای بزرگتر، این کمک را به کودکان میکند تا بفهمند که چگونه بسیاری از مردم بدون هیچ توجهی فضای سبز خود را با ریختن زباله، آلوده و زشت میکنند. از همین رو به این درک میرسند که آنها میتوانند بخشی از راهحل باشند تا بخشی از مشکل محیطزیستی. همچنین میتوانیم با خرید کتابهای علمی درباره طبیعت، حیات وحش، حفاظت از محیط زیست، زبالهها و راههای بازیافت و دفع زباله و... او را به طور غیرمستقیم به سوی آشنایی با مفاهیم علمی و شیوههای حفاظت از محیط زیست سوق دهیم. فراموش نکنیم برای مطالعه، فرزندمان را مجبور نکنیم؛ همین که کتابها را در معرض دید او بگذاریم و همراه او برای خرید کتاب به کتابفروشی برویم، کافی است.
همه میدانیم که جامعه امروزی ما نیاز به آموزش و فرهنگسازی بسیاری دارد. در واقع راه طولانی برای فرهنگسازی این امر پیشرو داریم. مسئولان و مراکز آموزشی و همچنین خانوادهها در این راه وظیفه سنگینی برعهده دارند. فراموش نکنیم که خانواده اولین کانون تربیت هر فردی است و هر یک از والدین در این میان نقش مهمی در تربیت نسل مسئولیتپذیر آینده بر عهده دارند؛ نسلی که جامعه و محیط زندگی خود را دوست داشته باشد و آگاه به رفتار و وظیفه خود، قدمهایی مثبت و درستی برای جامعه و محیط زیست خود بردارد. باید فرهنگسازی را از خود شروع کنیم.