چند سالی میشود که آسمان از باران خست میورزد و لبهای زمین خشک شده و ترک برداشته است.
چندی پیش روزنامه «فایننشال تایمز» در مقالهای با عنوان «ایران خشک شد» نوشت: «کمآبی در ایران در حالی رخ میدهد که ایرانیان در زمینه مهندسی آب در جهان پیشتاز بودند و در دوره هخامنشی فناوری سنتی کاریز (قنات) اختراع شده بود.»
ایران با سرانه مصرف منابع تجدیدپذیر آب به میزان یک هزار و ۷۰۰ مترمکعب، به مرحله تنش آبی وارد شده است. براساس شاخص سازمان ملل با مصرف بیش از ۸۸ درصد منابع آب تجدیدپذیر کشور وارد مرحله «فوق بحرانی» شده است و بر اساس شاخص مؤسسه بینالمللی مدیریت آب، در مرحله «مصرف متوسط تا شدید» منابع آب قرار دارد.
پژوهشها نشان میدهد بازدهی آب در بخش کشاورزی بسیار پایین است. همچنین میزان هدررفت آب و آب بدون درآمد در بخش شرب ۲۵ درصد برآورد میشود که بسیار بالاست و مقدار زیادی از آب در بخش صنعت بدون بازچرخانی مصرف میشود.
منابع آب تجدیدشونده کشور از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب در سالهای گذشته، امروز به کمتر از ۱۰۴ میلیارد مترمکعب تقلیل یافته و بارشهای کشور در مقایسه با میانگین درازمدت ۲۰ درصد کاهش یافته است.
همچنین در سالهای گذشته ۱۲۰ میلیارد تا ۲۰۰ میلیارد مترمکعب اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی صورت گرفته و از حجم ثابت آبخوانهای کشور کاسته شده است که این امر، هشداری جدی و مسئلهای خطرناک به شمار میرود و نشست زمین فقط یک مورد از پیامدهای آن است.
با تمام اینها و بهرغم بحرانی شدن وضعیت آب در کشور نگاهی گذرا به تاریخچه آب در ایران نشان میدهد کشور ما از دیرباز با خشکسالی و خست آسمان و کمبود آب مواجه بوده است و همین مسئله هم ریشههای تاریخی مدیریت آب با تأسیس قنوات را توجیه میکرد و میکند.
به بیان دیگر بخش مهمی از بحران آب در کشورمان در کنار چالشهای طبیعی، کمبود بارش و ساختار جغرافیایی کشورمان به مسائل مدیریتی بازمیگردد و مدیریت نامناسب منابع آبی و استفاده نادرست از تکنولوژیهایی همچون سدسازی موجب شده تا موضوع آب در کشورمان به بحرانی حاد تبدیل شود. این در حالی است که مردم ایران از دیرباز با فرهنگ صرفهجویی و مدیریت مصرف آب آشنا بودند و سیستم آبرسانی قنات یکی از بهترین راهکارها و مصادیقی است که نشان میدهد نیاکان ما روش مدیریت مصرف آب را خوب بلد بودند. اگر آنها توانستهاند اینگونه رفتار کنند و بهرغم خشکسالی به خوبی با طبیعت کشور کنار آیند پس ما هم میتوانیم.