در کنار صنعت کشاورزی و دامداری و وجود معادن مختلف در این استان، وجود معماری بکر و مبتنی بر وضعیت منطقه در کنار حفظ ویژگیهای بومی و محلی در بخشهای فرهنگی مناطق روستایی، کردستان را به یکی از استانهای مستعد کشور در زمینه توسعه صنعت توریسم و گردشگری در مناطق روستایی تبدیل کرده است. در ابعاد طبیعی و موهبتهای خدادادی نیز کردستان دارای ظرفیتهای فراوانی است و نمونه آن وجود ۳۲۰ هزار هکتار عرصه جنگلی که حاوی درختان ارزشمندی همچون بلوط و پسته وحشی است و محصولاتی از آنها بهدست میآید که علاوه بر ارگانیک بودن و تأثیرات دارویی و خوراکی، میتوانند منبع درآمد خوبی برای مردم منطقه باشند. با این اوصاف کردستان به خاطر نداشتن صنعت فرآوری و خالی بودن جای بستهبندی در آن مجبور به خامفروشی شده است بهطوری که نه تنها درحوزه مواد معدنی بلکه در محصولات جنگلی هم خامفروش شده و این محصولات بدون ارزش افزوده از استان خارج میشوند. خروج محصولات از کردستان بدون کمترین تغییر یا بستهبندی موجب شده تا امروز این استان را درصدر جدول خامفروشان کشور ببینیم.
جنگلهای کردستان را باید طلای سبز نامید. عرصههایی که علاوه بر تأثیرات طبیعی بر سلامت محیط زیست، از بعد اقتصادی هم برای کردستان آوردههای خوبی دارد. بر اساس آمارها در حال حاضر ۳۲۰ هزار هکتار عرصه جنگلی در استان کردستان وجود دارد که از این مقدار حدود ۸۳ درصد را گونههایی از درخت بلوط تشکیل داده است. یکی از محصولات گونه مازودار بلوط، گزو است. با اینکه آمار دقیقی در رابطه با میزان برداشت محصول این درخت در دست نیست، اما مسئولان استانی احتمال میدهند کل توان برداشت این محصول در جنگلهای استان سالانه ۱۰ تا ۲۰ تن باشد.
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان در این باره میگوید: «سرشاخهزنیهایی که برای تولید گزو در جنگلهای استان به صورت بیرویه انجام میشود، موجب از بین رفتن و کاهش زادآوری بلوط میشود.»
طاهر کرمی با اشاره به اینکه اوایل خرداد هر سال برداشت گزو از درختان بلوط در استان ما آغاز میشود و تا پایان تیرماه به طول میانجامد، ادامه میدهد: «جنگلهای موجود در شهرستانهای بانه و مریوان دارای بیشترین درختان بلوط منطقه هستند. با این حال تاکنون طرحی در ارتباط با تولید محصولات از درخت بلوط به ویژه گزو در استان تهیه و تدوین نشده و برای ما جزو طرحهای فرعی محسوب میشود.»
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری کردستان قیمت هر کیلو محصول گزو را در سال گذشته ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان عنوان کرده و میگوید: "از آنجا که تولید این محصول از طریق سرشاخهزنی و برداشت برگهای بلوط انجام میگیرد و تأثیر منفی بر بیولوژیک درخت میگذارد، منابع طبیعی با این اقدام موافق نیست. البته، چون این کار با اقتصاد خانوارهای مناطق روستایی و امرار معاش آنها گره خورده است تاکنون اقدام برخوردی انجام نگرفته است.»
اقتصاد خانوادهها وابسته به جنگل نیست.
در کنار سرشاخهزنیها که صدمات زیادی به جنگلهای کردستان وارد میکند، خامفروشی هم بخش اعظمی از تولیدات جنگلی منطقه را هدر میدهد. هرچند خامفروشی، کلمهای است که در کردستان بسیار شنیده شده و هر مسئولی که سر کار آمده وعده جلوگیری از آن را داده است، ولی همچنان این استان در صدر جدول خامفروشان کشور قرار دارد به گونهای که علاوه بر مواد معدنی، محصولات جنگلی آن هم به صورت خام و بدون اینکه ارزش افزودهای برای استان داشته باشد از استان و حتی کشور خارج میشود.
برخی مسئولان استانی مدعی هستند وابستگی اقتصاد بخشی از خانوادههای کرد به محصولات جنگلی باعث شده تا آنها نتوانند تصمیماتی در این رابطه اتخاذ کنند. ادعایی که وقتی در کنار نتایج یک تحقیق در همین رابطه قرار میگیرد اصلاً محلی از اعراب ندارد. در همین راستا یکی از کارشناسان مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان به طرح انجام شده خود با عنوان بررسی میزان وابستگی اقتصادی بهرهبرداران مناطق جنگلی مریوان و سروآباد به فرآوردهای فرعی جنگلی اشاره کرده و میگوید: «اجرای این طرح در روستاهای شهرستانهای مریوان و سروآباد در سال ۹۱ آغاز شد و تا شهریور ۹۴ هم به طول انجامید.»
فیروز مردانی با اشاره به اینکه ارزش این محصولات در سبد خانوار روستایی ما ناچیز است، ادامه میدهد: «براساس پرسشنامههایی که از روستاییان این دو شهرستان تکمیل کردیم سهم فرآوردههای جنگلی اعم از بلوط، زالزالک، گلابی، پسته وحشی و... در سبد خانوار روستایی ۶ درصد بود. البته، چون طرح ما با اوایل اجرای طرح هدفمندی یارانهها تداخل پیدا کرد بسیاری از مردم اطلاعات لازم را در اختیار ما قرار نمیدادند.»
به هر حال نه تنها محصول درختان بلوط، بلکه اکثر محصولات فرعی جنگلهای کردستان هنوز هم با همان دانش بومی برداشت میشوند که لطمات زیادی به این عرصه وارد میکند. مثلاً شیره سقز که از پسته وحشی گرفته میشود و دارای ارزش اقتصادی فراوانی هست هنوز با روش بومی بهرهبرداری میشود. از طرف دیگر، چون تحقیقات در جنگل سابقه زیادی ندارد، در طول این چند دهه هم اهمیت چندانی به محصولات فرعی داده نشده است. کوتاه سخن اینکه چه قبل از آغاز تحقیقات و چه بعد از آن هزاران بار نسبت به شکل و میزان بهرهبرداری از محصولات جنگلی هشدار داده شده، ولی متأسفانه نه مردم آن را میشنوند و نه مسئولان اهمیتی برایش قائل هستند. کاری که نتیجهاش چیزی جز از بین رفتن درختان جنگلی نخواهد بود.