اعتراض مسالمتآمیز به وضعیت اقتصادی را اگر چه عدهای تهدید به شمار میآورند، اما به شرط برخورد صحیح با این پدیده میتوان با اجماعسازی عمومی، شرایط را برای اصلاحات اقتصادی که ایران ۱۰۰ سال است نیازمند آن است، فراهم آورد.
سالهای سال است که رهبر انقلاب ضرورت جدایی بودجه کشور از نفت و تقویت تولید ملی و مردمیسازی اقتصاد را به مسئولان گوشزد میکند و حتی دولتها را به واگذاری تصدیگریهای غیرضروری به مردم و بخش خصوصی توصیه کرده است. در همین راستا مقرر شده است در قالب حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی بخشی از عواید ناشی از فروش نفتوگاز جهت تقویت بخش مردمی، خصوصی و تعاونی به صندوق واریز شود.امالامراض اقتصاد ایران از منظر صدها استاد تمام اقتصاد و کارشناس اقتصادی و پژوهشگر اقتصادی و آشنا به فرآیند و سیستم اقتصاد ایران بودجهریزی غلط عمومی و شرکتهای دولتی و مؤسسات وابسته (بودجه کل کشور) است. بودجهریزی غلطی که به شکل جبری و تبعی مشکلات زیادی را به شکل دو مینووار در بخش پولی، مالی، کالایی و تجاری پدپد میآورد.
حال قرار نیست، در این مقال به بحثهای نظری، شکلی، ساختاری و محتوایی در حوزه اقتصاد بپردازیم. اما اعتراض در رابطه با نوسانهای بازار در حقیقت اعتراض به آثار تبعی و نهایی سلسله اشکالات در فرآیند و سیستم اقتصاد ایران است که در شرایط کنونی رسانهها، مدیران فعلی و بازنشسته دولتی، کارشناسان اقتصادی و اساتید متخصص و متعهد دانشگاه وظیفه دارند، علت و چرایی رشد قیمت در بازارها را برای مردم تشریح و تفسیر کنند و به مردم بگویند در اقتصاد چه گرههایی وجود دارد.
اگر به عوام بگوییم، ریشه افزایش قیمت ارز و پایه پولی بانک مرکزی را باید در بودجهریزی غلط در کشور جستوجو کرد، شاید قابل درک و فهم برای عامه مردم نباشد و رسانهها باید به عنوان پل ارتباطی، مشکلات اقتصادی را برای مردم تفسیر، تشریح، تجزیه و تحلیل کنند و به مردم بگویند که برای اصلاحات اقتصادی هرفرد گام مربوط به خود را بردارد و این امر با اجماع و همدلی بین مردم و مسئولان محقق میشود. حال بسیاری از مدیران دولتی و غیردولتی که به طور جدی در اصلاح بودجه کشور، بخش پولی، بانکی و مالی در تمام سالهای گذشته همراهی نکردند یا کوتاهی کردند، امروز متوجه میشوند که اجرای توصیههای مکرر دهها ساله رهبری در رابطه با اصلاحات اقتصادی چه ضرورتی داشته است.
حال قصد سرزنش و شماتت نداریم، گذشتهها گذشته و باید به فکر آینده بود و اقتصاد و مردم ایران آنقدر ظرفیت برای توسعه و پیشرفت دارد که باید برای آن تلاش و برنامهریزی کرد. از این رو اعتراض مسالمتآمیز مردم در رابطه با تورم، گرانی و نوسان در بازارها اتفاقاً یک فرصت جهت اجماعسازی برای اصلاحات اقتصادی و شفافیت مالیاتی و توزیع عادلانه و دستیابی به رشد و توسعه و پیشرفت پایدار کشور است. هر چند به فرموده رهبری، اتاق جنگ علیه اقتصاد ایران در وزارت خزانهداری امریکا تشکیل شده است، اما کشوری که در جنگ تحمیلی نظامی پیروز میدان بوده است، اگر اراده کند و مسیر صحیح را در پیش گیرد، بیشک پیروز جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ایران خواهد بود.
در این میان مدیران دولتی و سایر دستگاهها در شرایط کنونی که بخشی از رشد قیمت در بازارها عامل روانی و هیجانی دارد، باید از رسانهها به عنوان افسران جنگ نرم کمک گرفته و عملیات روانی دشمنان این مرز و بوم را خنثی کرده و اتفاقاً در شرایط کنونی با اجماعسازی مردم زمینه را برای برطرفسازی ضعفهای اقتصادی ایران فراهم آورند. در پاپان باید یادآور شد که حل مسئله اقتصاد دارای راهکارهای متفاوت، متنوع و متکثری است. اقتصاد ایران با این همه ثروت و انواع دارایی و ظرفیت برای توسعه هیچ بنبستی ندارد، منتها به شرط آنکه راهکار صحیحی را برای حل مشکلات و مبارزه با تحریمهای تحمیلی در پیش بگیریم.