روز گذشته بار دیگر رسانههای جریان تجدیدنظرطلب فرصتی را برای خود دست و پا کردند تا ضمن سفیدنمایی چهره اروپاییها، سفر رئیسجمهور کشورمان به اتریش و سوئیس را یک رویداد مهم تاریخی و سرنوشتساز برای حفظ خط تعامل مستقیم با غرب معرفی و جامعه را نسبت به آینده روابط با اروپاییها امیدوار کنند.
رسانههای خوشبین به غرب با سانسور اقدامات ضدایرانی اروپاییها قبل، حین و بعد از برجام، بار دیگر به استقبال «برجام با اروپا» رفته و فراتر از آن در لفافه گفتوگوی مستقیم با دونالد ترامپ را یکی از راهکارهای گرهگشا معرفی کردهاند؛ روزنامه آرمان تیتر یک خود را به سفر رئیسجمهور کشورمان به اتریش اختصاص داده و عبارت «مذاکره فشرده ایران و اروپا» را تیتر میکند و در ستون یادداشت خود با تیتر «انزوا شایسته ایران نیست» در عباراتی مینویسد: «رئیسجمهوری ایران به سوئیس و اتریش دو کشوری سفر مینماید... این دو کشور نیز حق آب و خاک نسبت به توافق هستهای احساس میکنند و نمیخواهند این توافق مضمحل و نابود شود. انگیزههای آنان برای حمایت از ایران قابل توجه و قابل اطمینان است.» نویسنده در استدلالی جالب و احساسی استقبال اتریش و سوئیس از رئیسجمهور کشورمان را واکنش قاطع به ترامپ میداند و مینویسد: «استقبال سوئیس و اتریش از دکترحسن روحانی نوعی واکنش به حرکات نامعقول دونالد ترامپ و زیادهخواهیهای غیرمنصفانه و غیرقانونی رئیسجمهور امریکا میباشد.» در ادامه آرمانامروز در حالی ادعا میکند که سوئیس بزرگترین بانکهای مورد اعتماد در دنیا را دارد که این بانکها هیچگاه در جهت خلاف خواستههای امریکا حرکت نکرده و همواره روابط بانکی خود با ایران را به حالت تعطیل درآوردهاند؛ این روزنامه مینویسد: «سوئیس برای ۲۰۰ سال دارای بانکهای مورد اعتماد جهانی بوده که ارتباط با کوچکترین آنها هم میتواند ایران را در برابر تحریمهای سخت تا حدودی محفوظ نگه دارد.» روزنامه اخبار صنعت نیز تیتر یک خود را به همین مسئله اختصاص داده و آمال خود در روابط یکجانبه میان ایران با اروپا را اینگونه برجسته میکند: «سفر روحانی به قلب سیاسی و مالی اروپا.»
تلاش منسجم برای سفیدنمایی اروپا
روزنامه آفتابیزد نیز با طرح این پرسش در صفحه نخست خود که «آیا خبرهای خوشی در راه است» با انتشار عکس ظریف و روحانی مینویسد: «روحانی در وین، ظریف در عمان» و تلاش میکند با چیدمان چنین عکس و عباراتی اینگونه به مخاطب القا کند که دور تازهای از تلاشها برای مذاکرات محرمانه و غیرمحرمانه میان ایران و طرفهای اروپایی و امریکایی در جریان است. روزنامه آفتابیزد تمایل دارد مخاطب را به این نتیجه برساند که برای رهایی از مشکلات کنونی کشور باید بیواسطه (سفر روحانی به اروپا) و با واسطه (عمان) دست نیاز را به سوی غربیها (اعم از امریکا و اروپا) دراز کرد.
روزنامه ابتکار نیز تلاش میکند روی دیگر سکه «ضرورت مذاکره مستقیم با امریکا» را که همان «امریکاهراسی و ترامپهراسی» است مورد توجه قرار دهد و با درج تیتر «ایران در آستانه دوران نفت در برابر کالا» از قول معاون اول رئیسجمهور، کشور را در آستانه جنگ اقتصادی- نظامی معرفی کند. روزنامه دیگری از قول رئیسجمهور یک خبر قطعی را به عنوان تیتر انتخاب میکند: «اروپا با صدای بلندتری با یکجانبهگرایی امریکا مخالفت میکند.» روزنامه اعتماد نیز با درج عکس رئیسجمهور اتریش تیتر «مصمم به ایستادگی در برابر برجامستیزی هستیم» را انتخاب کرده و مینویسد: «در آستانه سفر رئیسجمهوری به وین، دفتر صدراعظم اتریش با صدور بیانیهای اعلام کرده این کشور ضمن تعمیق روابط اقتصادی و تجاری با تهران، مصمم به ایستادگی در برابر برجامستیزی امریکا و تحریمهاست.»
چرا سفیدنمایی اروپا؟
همانگونه که بارها اشاره شده است، کشورهای اروپایی و حتی اتحادیه اروپا همزمان با نقض برجام توسط امریکا، توافق هستهای را نقض کرده و از اجرای سادهترین تعهدات برجامی نیز سر باز زدهاند و در شرایطی که کمیسیون مشترک برجام ۱۲ جلسه تشکیل داده است، کشورهای اروپایی نه تنها در این جلسات تلاشی برای تغییر رفتار امریکا صورت نداده بلکه در بیانیه رسمی این نشست کوچکترین اشارهای به نقض برجام توسط ایالات متحده نکرده و از ابراز این مسئله در تریبونهای رسمی نیز سر باز زدهاند.
علاوه بر این کشورهای اروپایی بارها و به فراخور زمان، کشورمان را متهم به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ کردهاند و همگام با امریکا پرونده این نقض ادعایی را به جلسه شورای امنیت سازمان ملل کشانده و خواهان تغییر رفتار ایران بر اساس تعهدات مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ شدهاند! در نمونه دیگری که میتوان بر اساس آن اثبات کرد اروپاییها رویه دشمنی خود با جامعه ایرانی را ادامه داده و علاقهای به اجرای تعهدات خود در برجام نداشته و به دنبال هزینهتراشی برای ایران هستند میتوان به ادعای مقامات این کشورها در جریان حمله موشکی انصارالله یمن به فرودگاه عربستان اشاره کرد که طی آن کشورهای اروپایی با متهم کردن ایران به نقض صلح و ثبات منطقهای، پرونده ایران را به شورای امنیت برده و خواهان وضع صدور قطعنامهای ضدایرانی شدند. کشورهای اروپایی در مسیر وضع تحریمهای حقوق بشری در تمام پنج سال گذشته با هماهنگی مشترک با امریکا و اتخاذ روشهایی نظیر «دیدار رسمی هیئتهای دیپلماتیک این کشورها با فعالان حقوق بشر در داخل کشور»، «متهم کردن ایران به نقض حقوق بشر در تریبونهای رسمی» و «گزارشنویسی به گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل» تلاش کردند سطح و گستره تحریمهای ضدایرانی را حین مذاکرات هستهای افزایش دهند؛ رویکردی که با اصل مذاکرات فیمابین ایران با غرب در تناقض بود.
بر همین اساس باید تأکید کرد که اروپاییها همانند امریکاییها با «نقض مکرر» برجام، مانع دستیابی ایران به منافع ابتدایی خود شده و به این سطح از دشمنی نیز قناعت نکرده و با مجموعه اقدامات هماهنگ و همسو با امریکا تلاش کردهاند تا هدفی به نام تغییر رفتار ایران را عینیت ببخشند و امروز نیز در تلاش هستند با وعدههای غیرقابل وصول، ضمن خرید زمان، کشورمان را همچنان زیر سایه سنگین تحریم خاموش نگه دارند. تحریم خاموش بدین معناست که اروپا با تمام سیاستهای ضدایرانی امریکا در حوزههای هستهای، موشکی و حقوق بشری همراهی مستمر دارد، خواهان اعمال تحریمها و صدور قطعنامههای ضدایرانی است، از اجرایی کردن تعهدات برجامی سر باز زده و بارها این توافق را نقض کرده، اما تنها روی کاغذ از برجام حمایت میکند آن هم با دو هدف اساسی ۱- ادامه یافتن تعطیلی صنعت هستهای و ۲- حفظ «نظم رفتاری دولت ایران در دوران پسابرجام» که از روز امضای برجام تاکنون بهوجود آمده است.