بسیجیهای دانشگاه شهید چمران خوزستان را باید جهادگرانی لقب داد که با دعوت هوشمندانه از مسعود شجاعی به عنوان یک سلبریتی برای حضور در خوزستان در میانه جنگ نرم دشمن مانند افسرانی آگاه عمل کردند.
مسعود شجاعی که این روزها تصاویر او در میان بسیجیهای خوزستانی در فضای مجازی خودنمایی میکند همان فوتبالیستی است که حضور مقابل یک تیم باشگاهی اسرائیلی و اخیراً هم سخنانش درباره هزینه در کربلا و کاظمین جنجال به پا کرده بود، البته این موضوع انتقادهای فراوانی را نیز متوجه او کرد. بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران خوزستان پس از ایراد حرفهای اخیرش به طور رسمی از او درخواست کرد به جای حرف درمانی شخصاً به مناطق محروم خوزستان برود و همپای جهادگران به مردم این مناطق خدمت کند.
او این دعوت را پذیرفت و به خوزستان رفت، پای حرفهای جهادگران روی زمین نشست، با آنها همسخن شد، حرفهایش یا انتقادهایش را گفت، شائبههایی که در ذهنش درباره هزینه در شهرهای مذهبی عراق بود را مطرح کرد و در این باره پاسخهایش را نیز شنید. دست آخر برای خرید و تعبیه سه دستگاه آبشیرینکن صنعتی در خوزستان به یاری بازیکنان تیم ملی قول همکاری داد. این برقراری دیالوگ میان یک سلبریتی و جهادگران بسیجی اتفاق نادری است که اگر تبدیل به یک فرهنگ میشد، آسیبهایی که جامعه از انتشار نظرات غیرکارشناسی ولی بعضاً دلسوزانه اغلب سلبریتیها میدید به حداقل میرسید.
جامعه رسانهای، دانشگاهی و مدیریتی کشور به طور قطع در نشر تحلیلهایی که به دلیل درک غلط و اطلاعات نادرست از سوی سلبریتیها در فضای مجازی و میان مردم منتشر میشود، قصور زیادی دارد. بیتفاوتی در این مواقع میتواند برای جامعه خسرانآفرین باشد، اما واکنشها به این مسائل اگر هوشمندانه باشد و باب گفتوگو را با چهرههایی که عناد ندارند باز کند، نتایج مفیدی عاید کشور میکند. وقتی میشود با رایزنی و گفتوگو و برقراری دیالوگ با چهرههای مشهور آنها را در معرض حقایق قرار داد چرا راه راحت و کمهزینه انتخاب نشود. تألیف قلوب در دین ما جایگاه با اهمیتی دارد. قلبها وقتی به هم نزدیک شد نرم میشود.
وقتی دو نفر با هم احساس نزدیکی و آشنایی کنند، نسبت به هم با ملاحظه بیشتری رفتار میکنند. اگر صداقت و خیرخواهی آدمها به یکدیگر ثابت شود سوءتفاهمها کمرنگ میشوند. این را باید بدانیم که اگر فاصله میان سلبریتیها و انقلابیها خالی بماند، دشمن آن را پر میکند. انقلابیها با همه آنهایی که دلشان برای سرافرازی ایران میتپد در یک جبهه قرار میگیرند، اما ممکن است خناسها از خلأهایی که غفلت ما برای نفوذ و اثرگذاری ذهنی چهرههای مشهور ایجاد کرده استفاده کنند.
مشاهیر عرصه هنر و ورزش وقتی بدانند انقلابیها در عرصههای آبادانی کشور در حال اراده چه خدماتی هستند، بیتردید حساب آنها را با مسئولان غارتگر بیتالمال و نجومیبگیران بیمسئولیت جدا میکنند. فقط خدا میداند تصویر امام جمعه خرمشهر در حال جوشکاری لولههای آب تا چه اندازه آب بر آتش شایعات میریزد و مردم را آرام میکند. اینکه نبرد اصلی ما با کفار در عرصه جنگ نرم تعریف شده است را باید جدی گرفت. جنگ نرم یک جنگ واقعی است. افسران جنگ نرم فقط آنهایی نیستند که پشت رایانههای خود و در فضای مجازی در مقابل سیل شایعات و دروغپردازیهای لشکر دشمن در حال روشنگری هستند. افسران جنگ نرم بسیجیانی هستند که در فضای واقعی نیز فرصتها را غنیمت میدانند و در مواقعی که دشمن به زعم خود درصدد ماهیگیری از آبی است که به واسطه غفلت و کمکاری مسئولان گلآلود شده آنها بهترین تصمیمها را اتخاذ میکنند. این روزها در جنگ نرم دشمن شاهد فعالیت روی چند گسل مرزی بودیم.
ابتدا شایعه تجاوز دستهجمعی به دختران ایرانشهر که متأسفانه به دلیل پیچیدگی طراحی شایعهسازان باعث شد بسیاری از مردم و برخی مسئولان منطقه بلوچستان نیز به نوعی در این زمین بازی بخورند و سپس راه انداختن غائله آب خوزستان که در این مورد ضعف خدمترسانی به مردم مکمل نقشههای شوم جنگ روانی دشمن شد. این دو مورد نشان میدهد دشمن روی نقاط مرزی حساب ویژهای باز کرده است. در چنین شرایطی است که نقش افسران جنگ نرم بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا میکند.