مهندس جوانی که هفتسال قبل به اتهام قتل یکی از همکارانش در بازداشت به سر میبرد، در دومین جلسه محاکمه بار دیگر جرمش را انکار کرد.
به گزارش خبرنگار ما، دهم بهمنسال۸۹، مردی مأموران پلیس تهران را از قتل همسرش باخبر کرد و گفت: «همسرم به نام نازنین ۳۰ساله در یک شرکت خصوصی کار میکند. امروز صبح دخترم را به مهد کودک بردم و به محل کارم رفتم. ساعتی بعد هر چه با تلفن همراه نازنین تماس گرفتم او پاسخ نداد به همین دلیل نگران شدم و با محل کارش تماس گرفتم که فهمیدم در محل کارش هم حضور ندارد. سراسیمه به خانه برگشتم و دیدم جسد نازنین در حالیکه سیم تلفن دور گردنش پیچیده شده روی زمین افتاده است. در بررسیهای خانه متوجه شدم کارت عابر بانک و پولهای نقد او سرقت شده است.» شوهر مقتول ادامه داد: «همسرم با یکی ازهمکارانش به نام علی رابطه تلفنی داشت و امروز صبح وقتی خانه را ترک میکردم در خیابان نزدیک منزلمان جوانی را شبیه او دیدم که یک کوله پشتی همراهش بود. بنابراین به او مشکوک هستم.»
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، با اطلاعاتی که این مرد در اختیار مأموران قرار داده بود، علی به عنوان اولین مظنون پرونده بازداشت شد. آن مرد با انکار جرمش در توضیح به مأموران گفت: «مهندس کامپیوتر و برنامهنویس شرکتی هستم که نازنین در آن شرکت کار میکرد. مدتی قبل با فوت پدرم شرایط مالی بدی پیدا کردم به همین خاطر از نازنین ۵میلیون تومان قرض گرفتم. همان سال ۴میلیون تومان را به او برگرداندم و قرار شد یک میلیون تومان باقیمانده را سر مهلت بعدی بپردازم، اما چندماه بعد او تماس گرفت و گفت: برای خرید خانه پول نیاز دارد. قول دادم بعد از گرفتن حقوقم بدهیام را بپردازم. باور کنید با مقتول مشکل و اختلافی نداشتم و نمیدانم چه کسی او را کشته است.»
با ثبت این توضیحات تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه پلیس با بررسی دوربینهای مداربسته دریافت مرد ناشناسی از کارت عابر بانک مقتول پول برداشت کرده است. اگر چه تصویر واضح نبود ولی مرد ناشناس شباهت زیادی به علی داشت. همین سرنخ باعث شد تا علی بار دیگر تحت بازجویی قرار بگیرد، اما او همچنان جرمش را انکار کرد و خود را بیگناه خواند. مدتی گذشت و در حالیکه علی در بازداشت بود، چند نفر از همبندیهای او اعلام کردند وی در زندان از قتل زن جوانی برای آنها حرف زده است. همچنین در تحقیقات بعدی مدیر شرکت اعلام کرد علی روز حادثه در شرکت حضور نداشته است.
به این ترتیب بنا به شواهد و قرائن موجود، کیفرخواست علیه مرد جوان صادر و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پروند متهم با درخواست قصاص از سوی اولیایدم بار دیگر متهم خودش را بیگناه دانست و جرمش را انکار کرد. بنابراین هیئت قضایی بعد از شور، پرونده را برای تکمیل تحقیقات به دادسرا فرستادند تا اینکه متهم هفته گذشته بار دیگر در همان شعبه به ریاست قاضی زالی بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه، بعد از قرائت کیفرخواست و درخواست قصاص از سوی اولیایدم، متهم بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت: «هیچ دلیلی برای کشتن همکارم نداشتم. من مهندس کامپیوتر هستم و میدانم دستگاه عابر بانک مجهز به دوربین مداربسته است. به همین دلیل اگر قصد قتل داشتم هرگز خودم برای برداشت پول پای دستگاه عابر بانک نمیرفتم.» او در آخرین دفاعش گفت: «تحقیقات درباره این پرونده تکمیل نشده و من بیدلیل بازداشت شدهام. بیگناهم و حاضرم برای بیگناهیام قسم بخورم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.