کد خبر: 916575
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۰
بررسی زوایای پنهان و آشکار کودتای «نقاب» در گفت‌وگو با «یحیی نیازی» از پژوهشگران دفاع مقدس
کودتای نقاب گوشه‌ای از حرکت‌های براندازانه‌ای است که مستکبران در مسیر انقلاب اسلامی قرار دادند و نشان دادند به هر شکل دنبال نابودی انقلاب اسلامی هستند. همین کودتا نشان داد کارشناسان قدرت‌های بزرگ تحلیل و شناخت درستی از اوضاع کشور ندارند حتی در روز‌هایی که تازه مستشاران نظامی‌شان از ایران رفته بودند
احمد محمدتبریزی
انقلاب اسلامی تازه به پیروزی رسیده و دشمنان از هر حربه‌ای به دنبال ضربه زدن به این انقلاب نوپا هستند. پس از پیش آمدن غائله‌های کردستان و طبس، طرحی موسوم به «نقاب» را جهت انجام کودتا مطرح می‌کنند. کودتایی که هدفش بازگرداندن رژیم گذشته و براندازی انقلاب اسلامی بود. کودتای نقاب در همان نطفه خنثی می‌شود و هیچ‌گاه عملیاتی نمی‌شود، ولی آثار و نتایجش در آن دوره مهم تاریخی اثر می‌گذارد. با یحیی نیازی از پژوهشگران دفاع مقدس درباره کودتای نقاب که به اشتباه با نام کودتای نوژه شناخته می‌شود، گفت‌و‌گو کردیم و زوایای پنهان و آشکار آن را مورد بحث قرار دادیم.

چرا نام «نقاب» برای طرح کودتا انتخاب شده بود؟
قبل از هر چیز باید گفت: نام این کودتا «نوژه» نیست و عملیات «نقاب» نام دارد که مخفف «نجات قیام ایران بزرگ» است. منتها، چون پایگاه هوایی شهید نوژه همدان بخشی از عملیات بود کودتا را به اشتباه به نام نوژه می‌شناسیم. نطفه چنین کودتایی از اولین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی بسته شده بود. زمانی که انقلاب به پیروزی رسید، امریکا و ایادی‌اش تلاش‌های گسترده‌ای را در ابعاد مختلف جهت نابودی انقلاب شروع کردند.

طرح کودتا از چه طریقی و از کجا ریخته شد؟
در جریان مبارزات انقلابی، قدرت‌های بزرگ خیلی امیدوار به پیروزی انقلاب نبودند. فکر می‌کردند حادثه‌ای در کشور پیش می‌آید، بعد از مدتی جمع می‌شود و رژیم پهلوی بهایش را می‌پردازد و دوباره به اریکه قدرت برمی‌گردد. وقتی رژیم گذشته سقوط کرد، هر کاری برای بازداشتن حرکت انقلابی مردم انجام دادند. وقتی مردم با ایمانی راسخ، پشت سر یک مرجع دینی و با توکل به خدا سلطه استعمار را از کشور برچیدند دشمنان متوجه شدند دیگر مثل گذشته جایی در ایران ندارند و تمام تلاش‌شان را کردند تا حرکت انقلاب اسلامی در همان آغاز با شکست روبه‌رو شود. حادثه‌های دیگری مثل حادثه طبس با شکست مواجه شده بود و آن‌ها به دنبال توطئه‌های بعدی بودند. دشمنان از حدفاصل زمانی پیروزی انقلاب تا شروع جنگ تحمیلی بر اساس یک سناریو پیش می‌رفتند و مطلوب‌شان این بود که پیش از جنگ طومار انقلاب را بپیچند و نیازی به شروع جنگ با هزینه‌های زیاد نداشته باشند. حوادث این‌چنینی تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ادامه پیدا کرد.

نحوه انجام عملیات به چه شکل بود و چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟
به خاطر تخاصماتی که ایران و عراق از قبل داشتند و تمایل عراقی‌ها برای گرفتن انتقام، رژیم وقت عراق در آن مقطع هماهنگی‌هایی با کودتاگران داشت. در اسناد می‌بینیم که هماهنگ شده بود تعدادی از هواپیما‌های عراقی در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ به آسمان کشورمان تجاوز کنند و از عملیات نقاب پشتیبانی هوایی به عمل آورند. این برنامه‌ریزی‌ها از دی ماه سال ۱۳۵۸ شروع شد و توسط شاپور بختیار و برخی از طرفدارانش در کشور طراحی شده بود. گروهک‌های دیگری مثل منافقین و توده‌ای‌ها هم بودند. ضمن اینکه یک تصور زمینه‌ای هم در اینجا وجود دارد. این‌ها همان تصویر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را داشتند و فکر می‌کردند با سقوط تهران بقیه کشور تسلیم خواهد شد و این دفعه فکر می‌کردند با تصرف یک پایگاه نظامی بعد از آن می‌توانند نیروهای‌شان را به مناطق جا‌های دیگر منتقل کنند تا مسیر کودتا برای‌شان آسان‌تر شود. هدف اصلی کودتاگران سقوط انقلاب اسلامی و بازگرداندن سلطه غرب و استکبار در ایران بود. از دی ماه ۱۳۵۸ کار‌های مقدماتی را انجام داده بودند و می‌خواستند چند مرکز ثقل کشور از جمله بیت حضرت امام در جماران، فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست‌وزیری، ستاد مرکزی سپاه، ارتش و کمیته‌های انقلاب اسلامی و چند پادگان نظامی را بمباران کنند و با شکستن دیوار‌های صوتی بقیه عناصرشان که در برخی مراکز نظامی مستقر بودند را به هم متصل کنند. برنامه‌شان این بود در یک عملیات گسترده ۴۸ ساعته به اهداف‌شان برسند.

عملیات از چه طریقی افشا و خنثی شد؟
این یک فصل مهم در کشورمان است که خیلی کم به آن پرداخته‌ایم. با اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب نوپاست و ساختار‌ها و سازمان‌هایش هنوز مستقر نشده‌اند و کشمکش‌های سیاسی وجود دارد، حادثه‌ای به این سنگینی بر سر راه کشور قرار می‌گیرد و جمعی از جوانانی که خیلی سابقه کار اطلاعاتی و امنیتی ندارند جمع می‌شوند و کودتا را خنثی می‌کنند. در کنارش یک‌سری امداد‌های الهی مثل فردی که به آیت‌الله خامنه‌ای مراجعه می‌کند و ماجرای توطئه کودتا را مطرح می‌کند هم اتفاق می‌افتد که ایشان هم ماجرا را به اطلاعات سپاه منتقل می‌کند و بعد موضوع رصد این حادثه بدون آنکه کودتاچیان متوجه شوند پیش می‌آید. چتر اطلاعاتی کشور در مدت سه ماه روی موضوع کار می‌کند و قبل از اینکه عملیات شکل بگیرد عملیات را خنثی می‌کند. این نشان می‌دهد ما در آن مقطع در سنگین‌ترین و فنی‌ترین کار‌های اطلاعاتی وقتی به جوانان‌مان اطمینان کردیم، توانستیم حوادث بسیار مهمی را از سر کشور بگذرانیم. در اواخر تیرماه سال ۱۳۵۹ حضرت امام در جمع مردم سخنرانی می‌کنند و به موضوع مهمی اشاره می‌فرمایند که اگر توطئه‌ای را ما موفق نمی‌شدیم کشف کنیم حتماً مردم آن را خنثی می‌کردند. در آن سال‌ها و در سخت‌ترین شرایط اعتماد بین حاکمیت و مردم در اوج خودش بود. موضوعی که امروز مورد تهاجم دشمن است. امروز دشمن تمام تلاشش را می‌کند تا این اعتماد را از مردم سلب کند و آن‌ها را نسبت به حاکمیت نظام بدبین کند.

اگر این کودتا لو نمی‌رفت و انجام می‌شد به نظر می‌رسد یک طرح خیالی و رؤیایی بود که امکان موفقیتش نزدیک به صفر بود؟‌
می‌توان گفت: کسانی که در حال ریختن طرحی هستند و می‌خواهند اقدامی را انجام دهند با کمترین بینش و شناخت نسبت به حادثه و موضوع دست به این کار زدند. وقتی یک زمین بزرگ را برای بازی در نظر می‌گیرید و توسعه‌اش می‌دهید متناسب با آن به نیروی انسانی، امکانات، ساختار و سازمان و پشتیبانی‌های بعدی نیاز دارید. به نظر می‌رسد یک طرح منسجم با اندیشه‌ای که بعداً بتواند این را توسعه دهد در این عملیات وجود نداشت. به ویژه وقتی امام آن جمله را درباره حضور مردم می‌فرماید یعنی باز این کار در نطفه خفه می‌شد. به نظرم یک سنگ بزرگ بود که علامت نزدن را می‌توان از همان ابتدا دید.

شخص بختیار هم قدرت انجام و رهبری چنین حرکتی را نداشت؟
بختیار در آخرین روز‌های رژیم گذشته نخست‌وزیر شد و تعاملش با نظامیان به خاطر وضعیت کشور بالا بود و به ذهنش رسیده بود که اگر چند نفر از امرای ارتش طاغوت بله‌قربان‌گو بودند به او هم وفادار خواهند ماند به همین خاطر تلاش کرد از طریق حضور تعداد معدودی از چهره‌های سیاسی، نظامی رژیم سابق بخواهد این کار را دنبال کند. به نظرم کسی مثل بختیار که در صحنه سیاسی کشور کار کرده بود هم درصد زیادی برای موفقیت این عملیات در این وسعت قائل نبود و بیشتر می‌خواست تیری در تاریکی بزند. اگر می‌گرفت به عنوان قهرمان از او یاد می‌کردند و اگر نمی‌گرفت فرقی به حالش نمی‌کرد. با توجه به اتفاقاتی که در زمان انقلاب افتاده بود بعید می‌دانم خودش هم چنین جایگاهی برای خودش متصور بود که توانایی رهبری چنین کاری را داشته باشد و اصلاً بین همان نظامیان و دیگر ارتشی‌ها آن‌قدر محبوبیت و مقبولیت داشته باشد چرا‌که اگر این مقبولیت را داشت همان زمان نقشه‌هایش را اجرایی می‌کرد.

دولت‌های غربی هم در این توطئه نقش داشتند؟
به لحاظ طرح‌ریزی مسائل سیاسی و ستاد کودتا در کشور فرانسه و در پاریس تشکیل می‌شود. اتفاقاً می‌بینیم این کشور هنوز از گذشته عبرت نگرفته و علیه نظام و مردم ایران کار می‌کند. فرانسوی‌ها به تازگی از منافقین که از منفورترین گروهک‌ها نزد مردم ایران هستند و اقدامات تروریستی‌شان برای همه مشخص شده، میزبانی کردند و به آن‌ها اجازه برگزاری همایش دادند. در این حادثه هم ستاد کودتا در پاریس تشکیل شد و بخشی از سازمان سیا و سازمان اطلاعات حزب بعث عراق در آن نقش داشتند. نمی‌توانیم بگوییم غربی‌ها در این کودتا نقش نداشتند، ولی آن‌ها هم بعد از دو دو تا چهارتای‌شان و آورده‌ای که برایشان دارد به کودتاچیان کمک کردند. همچنین آن‌ها به لحاظ ساختار‌های امنیتی می‌دانستند لقمه‌ای که آن‌ها برداشته‌اند بزرگ است و رؤیایی و خیالی فضایی را برای خودشان ترسیم کرده‌اند. با این حال غربی‌ها از هر اقدامی که در کشور ایران می‌توانست روزنه‌ای را جهت ضربه به نظام اسلامی وارد کند حمایت می‌کردند؛ و اینکه صدام هم در طول این بازه زمانی تا شروع جنگ کاملاً در زمین کشور‌های غربی بازی می‌کند؟
بررسی حوادث تاریخی چنین چیزی را نشان می‌دهد. در حادثه خلق عرب یا حوادثی که در کردستان پیش آمد یک طرفش را حمایت‌های صدام می‌بینیم. دشمنان از همان ابتدا سناریویی مثل جنگ در دستور کارشان بود و سیستم و آدمش را هم مشخص کرده بودند منتها زمانش مناسب نبود تا جنگ را شروع کنند. ضمن اینکه می‌خواستند با هزینه کمتر انقلاب اسلامی را از بین ببرند و وقتی به موفقیت دست پیدا نکردند وارد جنگ شدند. غربی‌ها هم می‌دانستند صدام عنصری نیست که تا آخر پاسخ مطالبات‌شان را به درستی بدهد. کمااینکه در حمله به کویت ثابت کرد که اگر کمی فربه شود علیه خودشان خواهد تاخت. رد پای صدام برای هجمه و حمله به ایران در تمام این اتفاقات به خوبی دیده می‌شود. موضوع کودتای نقاب با پیچیدگی‌هایش به عنوان یک قطعه‌ای از پازلی بزرگ در کنار هم قرار می‌گیرد. مداخلات، توطئه‌های سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دیپلماتیک را در این دوره از جانب امریکا و دیگر کشور‌های غربی می‌بینیم که تا الان هم استمرار دارد. می‌بینیم همه این خصومت‌هایی که وجود دارد از این است که نظام جدید ایران خواهان استقلال و دنبال قطع وابستگی است. این قطعه‌های متعدد پازل کنار هم قرار می‌گیرد و ۳۱ شهریور ۵۹ وقتی که می‌بینند تمام توطئه‌ها یکی پس از دیگری در نطفه خفه می‌شود بحث حمله به ایران که یک حمله همه‌جانبه است را مطرح می‌کنند. حتی این اقدام بزرگ هم نتوانست کاری از پیش ببرد. کودتای نقاب گوشه‌ای از حرکت‌های براندازانه‌ای است که مستکبران در مسیر انقلاب اسلامی قرار دادند و نشان دادند به هر شکل دنبال نابودی انقلاب اسلامی هستند. همین کودتا نشان داد کارشناسان قدرت‌های بزرگ تحلیل و شناخت درستی از اوضاع کشور ندارند حتی در روز‌هایی که تازه مستشاران نظامی‌شان از ایران رفته بودند. چنین حرکت‌هایی در کشور‌های دیگر و تازه انقلاب کرده می‌توانست کشور‌ها را از پا درآورد، چون مشروعیت و مقبولیت زیادی وجود نداشت، اما اگر این توطئه‌ها در کشور ما خنثی شد به خاطر مشروعیت نظام و مقبولیتی که مردم نسبت به بنیانگذار جمهوری اسلامی‌ایران داشتند اتفاق افتاد و باعث شد توطئه‌ها یکی پس از دیگری خنثی شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار