نگاهی به تجربه سایر کشورهای دنیا نشان میدهد که ابتـکار تشکیل یک اتـاق متمـرکز جنـگ اقتـصــادی تا چه اندازه مـیتوانـد به کشـور در گــذر از مشـکـلات کمک کنـد.
تشکیل اتاق جنگ اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری در واکنش به فشارهای همهجانبه غرب بر ایران و بازگشت تحریمهای اقتصادی مهمترین اتفاقی بود که در رسانههای داخلی منعکس شد، البته رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز پیش از این از تشکیل چنین ستادی برای همفکری بیشتر در حوزه اقتصاد خبر داده بودند؛ ستادی که با حضور رؤسای سه قوه تشکیل میشود و میتواند بلافاصله حالت اجرایی و قانونی بگیرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص تشکیل این ستاد بر این نکته تاکید کردهاند که هرجا مصوبهای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریعتر آغاز کنند. شاید این مهمترین سرمایه این ستاد باشد که بالاترین مقام کشور عملاً برای اجرای اقتصاد مقاومتی تمام راهها را برای دولت و اعضای این شورا باز کردهاند.
نقطه شروع تشکیل این ستاد به جلسهای محرمانه در هشتم اردیبهشتماه با مسئولان سه قوه بازمیگردد و در آن جلسه، رهبر انقلاب مطرح کردند که رئیسجمهور و قوه مجریه، مسئول شورای هماهنگی اقتصادی قوا هستند، به همین دلیل دبیر آن از سوی رئیسجمهور انتخاب شده و جایگاه دبیرخانه آن نیز در معاونت اقتصادی ریاست جمهوری قرار گرفت. طبق اخبار منتشر شده در این شورا علاوه بر سران قوا، از مجلس، رؤسای کمیسیون اقتصادی و برنامه و بودجه، از قوه قضائیه، معاون اول و دادستان کل کشور و از دولت معاون اول رئیسجمهور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون اقتصادی رئیسجمهور حضور داشته و دارند. با این حال نگاهی به گذشته به خوبی نشان میدهد تشکیل چنین ستادهایی هم در ایران و هم در سایر کشورها مسبوق به سابقه است و اتفاقاً نتایج مثبتی نیز در این باره حاصل شده که گاه سرنوشت جنگها را تغییر داده است.
تجربه قبلی ستاد تدابیر اقتصادی
نزدیکترین تجربه به چنین اقدامی در ایران به سالهای ۹۱ و ۹۲ و اوجگیری تحریمهای ناجوانمردانه غرب علیه ایران پیش از امضای برجام باز میگردد. در آن زمان برای هماهنگی در خصوص مقابله با شرایط پیش آمده و به خصوص افت درآمدهای فروش نفت ستاد تدابیر ویژه اقتصادی به عنوان بخشی از زیرمجموعه شورای عالی امنیت ملی ایجاد شد. این ستاد در حقیقت به منظور هماهنگی بیشتر در امور اقتصادی مصوباتی را به شورای عالی امنیت ملی در حوزه اقتصاد پیشنهاد میکرد که پس از تصویب اجرایی میشد. به رغم اینکه این شورا شخصیت قانونی مستقلی نداشت، با این حال توانست قدم مهمی در کاهش محدودیتهای اقتصادی کشور بردارد، به عنوان مثال افت فروش نفت بلافاصله پس از اوجگیری تلاشهای دولت برطرف شد و فروش روزانه نفت ایران که تا سطح ۷۰۰هزار بشکه در پاییز سال ۹۱ پایین آمده بود بلافاصله به روند افزایشی بازگشت و در زمستان همان سال تا سطح یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه افزایش یافت. از جمله اقدامات دیگر این ستاد تسهیل و ارائه مجوز به سایر دستگاهها برای ورود پول به کشور بود. در چارچوب همین تصمیم مسیرهای جدید و ابتکاری برای بازگشت پول به کشور باز شد که توانست نقش مهمی در افزایش ثبات ارزی کشور ایفا کند.
همچنین تکمیل برخی از پروژههای حساس نیز در دستور کار قرار گرفت که از آن جمله میتوان به سرعت بخشیدن به تکمیل پروژههای پارس جنوبی در منطقه عسلویه اشاره کرد.
لیبرالها هم ستاد اقتصادی داشتند
با این حال این ایران نیست که تجربه ایجاد چنین ستادها و اتاقهای جنگی را در کارنامه خود دارد بلکه بسیاری از کشورها حتی کشورهای لیبرال و سرمایهداری که معتقد به وجود دولت حداقلی هستند، در شرایط سخت به منظور مدیریت امور اقدام به تشکیل چنین نهادهایی به منظور کاهش فشار به مردم میکنند. شاید یکی از نمونههایی که بتوان مثال زد کشور امریکا باشد که در سال ۱۹۴۲ به منظور جلوگیری از اتلاف منابع اقدام به تشکیل یک دفتر برای ثابت نگه داشتن منابع و تخصیص منابع به صنایعی بود که به عنوان تولیدکننده ابزار جنگی ایفای نقش میکردند. این دفتر با فرمان روزولت رئیسجمهور امریکا در سال ۱۹۴۲ آغاز به کار کرد و وظیفه مدیریت آن بر عهده اقتصاددان شهیر امریکایی جان گالبرایث قرار گرفت. این دفتر وظیفه داشت تا منابع مورد نیاز در کشور را برای بهبود اقتصادی و پیش رفتن ماشین جنگی ایالات متحده به درستی توزیع کند.
برای مثال فلز آلومینیوم یکی از اقلامی بود که برای صنایع هواپیماسازی بسیار واجب بود. از طرف دیگر منابع موجود در امریکا برای تولید تمام آلومینیوم مورد نیاز کفاف نمیداد، از همین رو دفتر مورد نیاز مصرف آلومینیوم را برای قوطیهای نوشابه در تمام امریکا ممنوع کرد، بنابراین تمام ظرفهای نوشابه در تمام طول جنگ جهانی دوم از چوب ساخته میشد. حفظ قیمت اجاره مسکن در تمام امریکا به گونهای که فشار درآمدی بر مردم وارد نشود، از اقدامات دیگر این دفتر بود. جالب این است که این دفتر کار خود را با شش کارمند آغاز کرد، اما به سرعت گسترده شد و تعداد کارمندان آن به ۱۵ هزار نفر رسید که حتی ابعاد آن از برخی از وزارتخانههای این کشور بزرگتر شد. بسیاری معتقدند پیروزی امریکا در جنگ جهانی دوم نتیجه فعالیت چنین ستادی بوده است.
از ژاپن تا کرهجنوبی
ژاپن پس از جنگ جهانی دوم تبدیل یه یک ویرانه شده بود. دلیل آن هم بمباران مکرر هواپیماهای امریکایی بود که دهها شهر این کشور را به ویرانه تبدیل کرده بودند. در چنین شرایطی بسیاری تصور میکردند که بازسازی ژاپن میتواند سالها به طول بینجامد. در این میان بوروکراتهای اقتصادی این کشور با درک شرایط موجود بلافاصله به دنبال تشکیل یک ستاد مستقل برای بازسازی کشور و بازگرداندن قدرت خرید مردم رفتند.
دولتمردان ژاپنی به همین منظور یک ستاد تثبیت اقتصادی تشکیل دادند که وظیفه آن تلاش برای راهاندازی تولید با استفاده از تمام امکانات مورد نیاز بود. این ستاد وظیفه داشت تا مواد خام را به سرعت وارد کرده و آن را در اختیار کارخانجات ژاپنی قرار دهد. این ستاد که اغلب از اقتصاددانان سوسیالست تشکیل شده بود به سرعت و از طریق منابع موجود و گاه حتی به صورت نسیه نیازمندیهای کارخانجات ژاپنی از جمله زغال سنگ و پنبه را به داخل کشور وارد کرد. یکی از اقدامات این ستاد که تأثیر فراوانی در رشد صنعت ژاپن داشت، جایگزین کردن نفت به جای زغال سنگ بود. ژاپن با اقدامات همین ستاد بود که توانست به سرعت و تا هفت سال بعد از جنگ جهانی دوم به شرایط قبل از جنگ باز گردد.
همه ما تقریباً بحران اقتصادی در کشورهای جنوب شرق آسیا را به خاطر داریم؛ زمانی که ببرهای اقتصادی جنوب شرق آسیا به دلیل توطئه دلالان ارزی همچون سوروس سرمایه هنگفتی را از دست دادند و عملاً به خاک سیاه نشستند. در بین این کشورها شاید تنها کره جنوبی بود که توانست به سرعت به شرایط پیش از جنگ بازگردد. مهمترین تفاوت این کشور با سایر کشورها نیز در این بود که یک ستاد منسجم و هماهنگ به دنبال رفع محدودیتهای ناشی از بحران اقتصادی رفت.
شاید گل سرسبد این ستاد دعوت از مردم کرهجنوبی برای اهدای طلاهای شخصی خود برای بازپرداخت بدهی این کشور به صندوق بینالمللی پول باشد. با حضور همگانی مردم کرهجنوبی به سرعت نزدیک به ۵۰ تن طلا جمعآوری شد که این میزان طلا صرف پرداخت بدهی این کشور شد. هم اکنون نیز کرهجنوبی تنها کشوری بین کشورهای بحرانزده جنوب شرق آسیاست که توانسته به صف اول کشورهای در حال پیشرفت دنیا صعود کند.
تدبیری که دست ایران را بالا خواهد برد
نگاهی به تمام موارد موجود به خوبی نشان میدهد چگونه تشکیل یک ستاد متمرکز و منسجم توانسته است مشکلات لاینحل را به سرعت حل کرده و به اقتصاد کشور رونق دهد. حال در چنین شرایطی که ستاد جنگ اقتصادی با ابتکار شخص مقام معظم رهبری تشکیل شده فرصتی طلایی در مقابل دولت قرار گرفته تا تهدید موجود در خصوص بازگشت تحریمها را به فرصت تبدیل کند. در این صورت حتی اگر زمانی مقرر شد تا بار دیگر ایران پای میز مذاکره جدی با غرب بنشیند، نظام دست بالاتر را خواهد داشت.