تاریخ، طرفه حکایتی است که راویان صادق و امین آن اندکند و ناقلان پرگوی بیمایه آن بسیار و این خود ناشی از جهت نگرش به آن و علت نگارش آن است، چه در قاموس کسانی، تاریخ جز شرح احوال شاهان قدر قدرت و سلاطین ستیزهجوی نیست و در بینش برخی جز در قالب جزمیتی گنگ و جبری کور نمیگنجد و... در این میان معدودی هستند که با الهام از فرهنگ الهی به تصویر و تحلیل وقایع میپردازند و تاریخ حقیقی را در رنج روزانه انبوه مردمان و تلاش تعالیجویانه انسان و صیرورت معنوی و بالندگی فکری او مینگرند و مینگارند. اینان نان را به نرخ روز نمیخورند و در حفظ حرمت تاریخ بسا بوده است که بر رسن دار بوسه نیز زدهاند. باری تاریخ حقیقی، تاریخی که مورد قبول قرآن است و در نظر اسلام ارج و اعتبار دارد، تاریخی است که دل را در دین استوار میسازد، در آن ذکر حق میشود، موجب موعظه و تذکر مؤمنان است و مایه تفکر و عبرتآموز اولوالالباب است.
نظری این گونه
ـ. و تنها این گونه نظرـ بر گذشته چارهساز حوادث واقعه و چراغ راه آینده خواهد بود، والا فلا؛ بنا به فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع): همانا هر آن را که عبرتهای حاصل از حوادث ایام پیش رو باشد، تقوای الهی او را از افتادن در دام شبهات باز میدارد.
اکنون که به برکت برپایی نظام اسلامی امکان بررسی واقعبینانه آنچه بر مردم این دیار در گذشتههای دور و نزدیک رفته است، ضرورت حیاتی تحقیق و تدوین حوادث تاریخی کشور اسلامیمان بهطور دقیق و به دور از هر گونه تخطئه و تحریف به نحو بارزی احساس میشود، بهویژه انگیزه و جهت این تحقیق احیای میراث عظیم فرهنگی و بازیافتن هویت اصیل اسلامی باشد. در پرتو این پژوهشهاست که بسیاری از زوایا و خفایای انقلاب اعجابآمیز اسلامی ـکه ریشه در تاریخ پرفراز و فرود انسان و اسلام داردـ آشکار میشود و هم دستمایهای گرانقدر برای تداوم رشد انقلاب از یک سو و هدایت سایر حرکتهای اصیل آزادیبخش از سوی دیگر فراهم خواهد آمد. مطالعه هر چند مختصر تاریخ حرکتها و قیامهای غرورآفرین و خونینی که در طول سیطره طاغوت و بهویژه در سالهای سیاه ستمشاهی معاصر در این دیار صورت گرفته است، مبانی و مایههای مکتبی نقش پیشتاز و هدایتگر روحانیت اصیل و بیش از همه حضور ایثارگرانه و همهجانبه مردم مسلمان در این حرکتها را بر هر محقق منصف تاریخ معلوم میکند. تبیین مستند و تحلیل مبتنی بر مدارک و شواهد این امور تعهدی است که هر تاریخنگار شرافتمندی باید در خود احساس کند، تعهدی که دیدگاههای غرب و شرقزده کم و بیش اگر نگوییم بهکلی عاری از آن است. به رغم اذعان همه محافل فرهنگی و همه محققان معاصر به این نیاز اساسی، متأسفانه باید گفت: هنوز حرکتی جدی و پرتوان در این زمینه انجام نشده است.
اثر «قیام گوهرشاد» بنا بر بینش فوق و در جهت تحلیل یکی از قیامهای مقدس مردم مسلمانمان در مخالفت و مبارزه با طرح ننگین و استعماری کشف حجاب در اوج اقتدار رضاخان قلدر تدوین شده است. این قیام گرچه دامنه گستردهای داشت، اما اوج شور و شکوه آن حماسهای بود که مردم مبارز مشهد در مسجد گوهرشاد آفریدند و با نثار قریب به ۴ هزار شهید غرور و غیرت اسلامی را در حمایت از حریم دین و ناموس خود به زیباترین شکل به نمایش گذاشتند.
این تحقیق ارزشمند که توسط جناب سینا واحد و به همیاری همسرشان خانم شیوا خالدی صورت گرفته است، اولین بار در اسفندماه ۱۳۵۹ در دو شماره پیاپی در مجله سروش منتشر شد و لزوم و نشر آن به صورت کتاب موجب گشت که انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نشر آن اهتمام ورزد. با این همه سالهاست که این اثر ارجمند از سوی انتشارات مذکور مورد بازنشر قرار نگرفته و پژوهندگان جوان تاریخ از ابتیاع و مطالعه آن محروم گشتهاند. امید میبریم که این نقیصه به زودی جبران گردد. نویسنده اثر در مقدمه آن آورده است: «سخنان حضرت امام در باب مسجد گوهرشاد و اشارات مکرر ایشان بیگمان نخستین الهامبخش ما برای پژوهش و تحقیق درباره این کشتار و چگونگی وقوع آن در دوران سلطه جبارانه رضاخان بوده است، اما آن توصیهای که ما را در کارمان راسختر و اهمیت ژرف آن را به ما گوشزد کرد، پیشنهاد استاد محمدرضا حکیمی مکتبشناس ارزشمند و نویسنده متعهد و مسئول بود. از آن رو که ایشان خود زاده آن دیار هستند و همچنین بعضی از دوستان و آشنایان خود شاهد عینی قضایا بودند، اهمیت واقعه را تذکر دادند و راهنماییهایی هم فرمودند.»