کد خبر: 917089
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۰
غائله ۱۸ تیر، چگونه با حماسه ۲۳ تیر جمع شد
حمایت‌های مالی، سیاسی و دیپلماتیک غربی‌ها از عناصر، گروه‌های سیاسی و رسانه‌های منسوب به این جریان طی حداقل ۲۲ سال اخیر (از سال ۷۶ تاکنون) که نمونه مشهود آن بیانیه‌های رسمی و سالانه وزارت خارجه امریکا از سران فتنه ۸۸ و تأکید بر لزوم آزادی این افراد است.
محمد اسماعیلی
تقویت جریان میانه‌رو (به تعبیر غربی‌ها) یا همان جریان خوش‌بین به غرب در داخل کشور، یکی از اصلی‌ترین گزاره‌های پیش روی مقامات ایالات‌متحده و همپیمانان این کشور در اروپا و منطقه غرب آسیا بوده است. حمایت‌های مالی، سیاسی و دیپلماتیک غربی‌ها از عناصر، گروه‌های سیاسی و رسانه‌های منسوب به این جریان طی حداقل ۲۲ سال اخیر (از سال ۷۶ تاکنون) که نمونه مشهود آن بیانیه‌های رسمی و سالانه وزارت خارجه امریکا از سران فتنه ۸۸ و تأکید بر لزوم آزادی این افراد است. مقامات غربی بار‌ها بر حسب ضرورت و شاید اجبار، در تریبون رسمی بر این مسئله اذعان داشته‌اند که تقویت جریان غرب‌گرای داخلی به معنای فشار به نظام اسلامی برای تغییر رفتار می‌باشد.

پرسش اساسی این است که چرا در برهه‌های مختلف مقامات غربی و رسانه‌ها و اندیشکده‌های این کشورها، حمایت و تقویت و قدرت‌گیری جریان متبوع خود در داخل کشور را به عنوان یک راهبرد اساسی مطرح کرده‌اند یا به عبارت بهتر چه رفتار و کنش‌هایی از سوی رهبران، شخصیت‌ها و رسانه‌های جریان تجدیدنظرطلب سر زده که به واسطه آن امریکا خود را ملزم به تقویت چنین جریانی می‌کند؟
غائله ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ و فتنه ۸۸ دو نمونه عینی و مهم هستند که می‌توان بر اساس تحلیل آن به پرسش فوق پاسخ داد چراکه رفتار و جهت‌گیری منسوبان به جریان هواخواه لیبرالیسم در داخل کشور در این دو مقطع زمانی نشان داده است مدعیان اصلاح‌طلبی، هدفی به مراتب بالاتر از اصلاح امور سیاسی را دنبال می‌کنند. مرور اتفاقات و خاطرات و ناگفته‌های غائله سال ۷۸ نشان می‌دهد «شبهه‌افکنی علیه حاکمیت و کارگزاران نظام»، «بحران‌سازی»، «حمله و تضعیف مبانی و اصول انقلاب اسلامی» و «ترویج تساهل و اباحه‌گری در حوزه‌های فرهنگ و اجتماع» که تا پیش از شکل‌گیری غائله ۱۸ تیر آن سال در سطح نخبگانی- رسانه‌ای این طیف صورت گرفته است تنها با هدف براندازی نظام شکل بیرونی به خود گرفته است. سه عنصر مهم در شکل‌گیری غائله سال ۷۸ برجسته شد و در سایر تخاصم‌های این جماعت با نظام اسلامی در سال‌های بعد تکرار شد. در شرایط فعلی که اولویت این جماعت همچنان «استحاله نظام» یا حداقل «استانداردسازی رفتار حاکمیت در رفتار‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای» است، به کارگیری این سه عنصر نباید مورد غلفت قرار بگیرد:

۱- امروز همچنان «دانشگاه» به عنوان یکی از پایگاه‌های اصلی آشوب مورد توجه بوده است، به طوری که برنامه‌های چندلایه‌ای با هدف آشوب‌آفرینی و التهاب‌زایی در مراکز
عملی‌-آموزشی و تزریق آن به جامعه همچنان در دستور کار می‌باشد. غائله ۱۸ تیر سال ۷۸ که در ظاهر با اعتراض چند تن از دانشجویان در کوی دانشگاه تهران و با تعطیلی روزنامه سلام آغاز شد، توانست آشوب را به خیابان انقلاب و سایر خیابان‌ها انتقال دهد. پس از تعطیلی روزنامه «سلام» روزنامه‌هایی چون «توس» و «جامعه» نوشتند که با تعطیلی سلام، سیاست‌ورزی به پایان رسیده و با هدایتگری این دسته از مطبوعات، فضای اعتراضی به دانشگاه و نهایتاً به کف خیابان‌های تهران کشیده شد.
۲- نقش محوری و تحریک‌کننده مطبوعات در آن غائله و حوادث پس از آن تا به امروز بسیار مهم و اساسی است کمااینکه در موضوع برجام که عامل مهمی جهت عبور از مؤلفه‌های گفتمان انقلاب در عرصه سیاست خارجه به شمار می‌رفت نیز غوغاسالاری برای چشم‌پوشی از توسعه هسته‌ای قابل درک است. در غائله سال ۷۸ روزنامه‌هایی مثل سلام، توس و جامعه نه تنها در «حمله به مبانی اعتقادی» و ایجاد تغییر نگرش در مردم نسبت به دین و حوزه کارکردی آن پیشگام بودند بلکه در غائله ۱۸ تیر و تهییج دانشجویان نیز نقش محوری داشتند. فضاسازی روزنامه‌های زنجیره‌ای آن روز با پخش یک تراکت تبلیغاتی در کوی دانشگاه در اعتراض به تعطیلی روزنامه سلام آغاز شد. نکته قابل توجه آنکه شخص توزیع‌کننده این برگه‌ها، نه یک دانشجو بلکه شخصی از کارمندان جهاد کوی دانشگاه بود و جالب‌تر آنکه همین فرد بعد‌ها از سوی تاج‌زاده به سمت دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در وزارت کشور منصوب شد.
۳- حضور فیزیکی برخی مسئولان ارشد دولتی و سیاستمداران در میان آشوب‌طلبان علاوه بر خط‌دهی پنهانی را نباید در تشدید اوضاع آن مقطع کمرنگ دانست. نقش اساسی و حتی لیدری برای هدایت آشوب‌های دانشگاهی- خیابانی، قدرت چانه‌زنی آشوب‌طلبان را به دنبال داشت. سهم سیاستمدارانی مانند مصطفی تاج‌زاده را می‌توان از مصاحبه سیداحسان قاضی‌زاده‌هاشمی، عضو شورای مرکزی و دبیرکل وقت «جامعه اسلامی دانشجویان» به خوبی درک کرد، وی می‌گوید: «تاج‌زاده به این جماعت که حدوداً ۵۰۰ الی ۶۰۰ نفری می‌شدند گفت: «شما چرا آمده‌اید اینجا؟ شما چرا در وزارت کشور را از جا می‌کنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و در آنجا را بکنید» و پای بلندگوی دستی مدام می‌گفت: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمده‌اید.»
با وجود اینگونه مصاحبه‌ها و اسناد متقن می‌توان دریافت که مسیر دلخواه همفکران تاج‌زاده و مسئولان آن روز قوه مجریه مکانی جز خیابان فاطمی بوده است.

تلاش برای تکرار غائله‌های مشابه ۱۸ تیر
همانطور که اشاره شد مقامات رسمی امریکایی یکی از ابزار‌های مطلوب خود جهت مقابله با نظام اسلامی را تقویت سیاسی، دیپلماتیک و حتی مالی (به شواهد اسناد) جریان تجدیدنظرطلب می‌دانند و بر همین اساس ابزار‌های مختلفی را برای رسیدن به چنین هدفی در اختیار دارند.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه اسبق امریکا در کتاب خاطرات خود با عنوان «انتخاب‌های سخت» سرمایه‌گذاری مالی- معنوی از جریان هواخواه غرب در داخل کشور را اینگونه بیان می‌کند‌: «پس از سرکوب [جنبش سبز]در ایران، تلاش‌ها برای ارائه ابزار و فناوری فرار از سرکوب و سانسور دولتی به فعالان طرفدار دموکراسی را افزایش دادم. طی چند سال بعد، ده‌ها میلیون دلار سرمایه‌گذاری کردیم و بیش از ۵‌هزار فعال را در سراسر جهان آموزش دادیم.»

حضور مردمی، قوام‌بخش حرکت نظام
به رغم همه تلاش‌ها و توطئه‌هایی که طی چهار دهه گذشته علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شده است، آنچه باعث شده همه این توطئه‌ها نقش برآب شود، حضور به موقع و بصیرت مثال‌زدنی ملت در بزنگاه‌های مهم تاریخ انقلاب بوده است. ۲۳ تیر ۷۸ هم پیمان وفاداری و بیعت امت مؤمن و همیشه در صحنه با آرمان‌های والای انقلاب اسلامی بود؛ روزی که دشمنان نقشه‌هایشان را نقش بر آب و دوستان دل‌هایشان را گرم از شور همدلی و وحدت دیدند. در آن روز دیگر عربده‌های تعدادی وطن‌فروش فریب‌خورده به چشم نمی‌خورد بلکه خیابان‌ها مملو از انسان‌های بصیر و مؤمنی بود که در دفاع از حیثیت ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری آن یکپارچه و پرشور به میدان آمده بودند. این همان لحظه تاریخی است که ملت بزرگ ایران اسلامی در ابراز وفاداری به دین، نظام، کشور و خون پاک شهیدان و لبیک به بیانات صریح و روشن رهبر معظم انقلاب، با حضور گسترده در خیابان‌ها، فتنه را در نطفه نامشروع آن خفه می‌کند؛ فتنه‌ای که با کمک عوامل داخلی استکبار و با حمایت و فرماندهی دشمنان ایران برای تغییر نظام و پایمال کردن خون شهدا و جانفشانی‌های ملت ایران، برنامه‌ریزی شده بود.
یکی از حوادث این روز سخنرانی حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در راهپیمایی بزرگ مردم تهران در حمایت از بیانات مقام معظم رهبری و اعتراض علیه آشوبگران تهران است؛ سخنرانی‌ای که به دلایلی که همچنان روشن نیست، از سوی جریانی در داخل طی سال‌های گذشته سانسور شده است. دکتر روحانی در آن سخنرانی تأکید می‌کند: «مردم در این چند روز، صبر ۲۵ ساله مولای متقیان علی (ع) را به نمایش گذاشتند که فرمود: «صبرت و فی العین غذی و فی‌الحلق شجی» استخوان در گلو و خار در چشم این چند روزه تحمل کردند. این صبر انقلابی، این تحمل توأم با «کظم‌غیظ» این حفظ نظم و آرامش، این هوشیاری، آماده بودن، اما منتظر دستور ماندن و دست روی دست گذاشتن نکته بسیار جالبی بود. اگر منع مسئولان نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می‌کردند و آن‌ها را به سزای اعمالشان می‌رساندند. (تکبیر حضار) این متانت، صبر و این آماده بودن و گوش به فرمان بودن تمرین نوینی بود که مردم ما از زندگی مولای متقیان حضرت علی (ع) سرمشق گرفته بودند و به نمایش گذاشتند و انقلابی‌های ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می‌کردند و آن‌ها را به سزای اعمالشان می‌رساندند.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار