به گزارش سرویس فضای مجازی جوان آنلاین، محمد رضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، در صفحه اینستاگرام خود در خصوص عباس امیرانتظام نوشت: عباس روافیان(امیرانتظام)، بیست سال پس از آزادی از زندانی که قرار بود ابدی باشد، در روز پنجشنبه بیست و یک تیر ماه تسلیم مرگ شد. او اما، سالها پیش از آن، در ذهن فعالان سیاسی و افکار عمومی، تقریبا مرده بود. علائم خفیف حیات او در دو دهه آخر زندگی، صرفا تعدادی گفت و گو با رادیوهای خارجی، یک گفت و گو با روزنامه جامعه در سال هفتاد و هفت و یک مصاحبه اینترنتی با حسین دهباشی بود، یا اندکی بیش و کم از این.
این همه اما، چندان به چشم سیاسیون و مردم نیامد. بزرگترین شاهد آن نیز، تشییع بیرمق وی با وجود تمامی شلتاقها در فضای مجازی پس از مرگ او بود. از منظر این قلم، پدیده زندگی امیر انتظام در چهار دهه اخیر، نه خود وی بلکه جماعت موسوم به اصلاح طلب بودند. آنها در دهه شصت،خود را داعیه دار تمام و کمال حفظ نظام و متولی تنبیه مخالفان آن میدانستند. این طیف در حمله به دولت بازرگان، با ربط یا بیربط، معمولا پای امیر انتظام را وسط میکشیدند. شاهکار مجموعه اظهار نظرهای آنان در این باب، سخنان میرحسین موسوی در مصاحبه با کیهان در بهمن ماه شصت بود که: «سنجاقی که امیر انتظام روی کراوات خود میزد، همیشه مانند سوزنی در چشمان من فرو میرفت!»
ابواب جمعی خشونت انقلابی پس از خرداد هفتاد و شش، از متولیگری انقلاب دست شستند و ترجیح دادند جامه روسو، لاک و استوارت میل را به تن کنند. لازمه این رویکرد، جذب تمامی ترکش خوردگان انقلاب و بازسازی چهره آنان بود. از همین سربند، ابراهیم نبوی -طنزنویس روزنامه جامعه- را به مصاحبه با او فرستادند که هر آنچه در دل تنگ خویش دارد،بیان کند. امیرانتظام از این منظر، در دو دههی پس از زندان خویش نیز، بازیچه اصلاح طلبان بود، منتها اصلاح طلبانی که این بار نه در پی حمایت از نظام که پی جوی مقابله با آن بودند...تاریخ بخوانیم.
پ.ن. اول: قصه چهل ساله امیر انتظام با اصلاح طلبان بس طولانی است و نگارنده در این مقام در پی نقل آن نبوده است.
پ ن دوم: تصویر فوق آمده، امیرانتظام را در دادگاه انقلاب نشان میدهد.