سخنان سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه مواضع رئیس‌جمهور و بیانیه ستاد کل نیرو‌های مسلح در پاسخ به جنگ‌افروزی‌های کاخ سفید را باید نقطه عطفی در مقابله با جنگ چندجانبه امریکا علیه مردم ایران دانست که در قالب استراتژی جدید این کشور و متحدان غربی و منطقه‌اش اهداف متعددی را دنبال می‌کند که حداقل آن تغییر رفتار ایران در منطقه اعلام شده است.
این مواضع که برخلاف عملیات روانی دشمن نشان از عزم ملی برای خنثی‌سازی سناریو‌های تهدید و تحریم دشمنان دارد، عرصه جدیدی را در مقابل امریکایی‌ها گشوده است که خود بار‌ها بر آن تأکید کرده بودند که قادر به مواجهه با این میدان نیستند، به‌گونه‌ای که جیمز متیس، وزیر دفاع امریکا بعد از نشست ویژه‌ای که شورای امنیت ملی امریکا بعد از انتشار سخنان سردار سلیمانی داشت، اعلام می‌کند که ایالات متحده هیچ سیاستی برای دنبال کردن تغییر رژیم ایران و یا فروپاشی از درون ایران را ندارد. او سپس مدعی می‌شود تمامی اقداماتی که در نظر گرفته شده، واکنشی به رفتار‌های تهدیدآمیز ایران در خاورمیانه است.
جنگ پیچیده چندجانبه‌ای را که امریکا و متحدان غربی و منطقه‌ای‌اش در سال‌های اخیر علیه ایران اسلامی طراحی و به اجرا درآورده‌اند، این روز‌ها با خروج ترامپ از برجام و تشدید تحریم‌های اقتصادی و مواضع کینه‌توزانه ترامپ، پمپئو و جان بولتن، وارد مرحله جدیدی شده و تمامی تحولات منطقه‌ای و بین المللی و حتی جنگ اقتصادی اروپا و چین با امریکا را نیز تحت‌الشعاع خود قرار داده است.
هدف نهایی در این تقابل، اگر چه متناسب با برآورد‌های کاخ سفید از صحنه داخلی ایران تغییر کرده و طیف گسترده‌ای از اهداف، از براندازی نظام به التماس برای مذاکره جدید و البته با هدف تحمیل شرایط امریکا را شامل می‌شود، اما به‌رغم این تغییر تاکتیک در بیان اهداف، دشمنان نظام اسلامی هیچ‌گاه نتوانسته‌اند نگرانی خود را از شکل‌گیری و تثبیت یک نظام سیاسی قدرتمند در این منطقه از جهان، فارغ از سلطه و نفوذ قدرت‌های سلطه کتمان‌کنند. به ویژه آنکه این صلابت و اقتدار تمامی سناریو‌های سال‌های اخیر آن‌ها برای تسلط در منطقه را خنثی کرده که آخرین آن جنگ نیابتی برای درگیرسازی مسلمانان با مسلمانان بود که آن هم با همت و مجاهدت‌های مدافعین حرم به اعتلای مقاومت اسلامی و حذف گروه‌های دست‌ساخته استکبار انجامید.
امیدواری دشمن به اثرگذاری این جنگ چندجانبه را که نفوذ، جنگ روانی و جنگ اقتصادی اجزای آن است، می‌توان معطوف به مذاکرات هسته‌ای دانست که پس از برجام امریکایی‌ها به این امید بسته بودند که با تداوم فشار قادر به گرفتن امتیاز بیشتر از ایران هستند و به همین دلیل بود که اوباما هم پس از امضای برجام با تشدید تحریم‌ها در پی تحقق روح برجام و امضای برجام‌های دیگر بود که البته دوران دموکرات‌ها در کاخ سفید به پایان رسید و اکنون ترامپ همان روند را البته با گفتمانی خصمانه‌تر دنبال می‌کند.
ترامپ و همفکرانش متأثر از حوادث دی‌ماه گذشته کشور به این جمع‌بندی رسیده بودند که با تشدید تحریم‌ها و خروج از برجام و دامن‌زدن به آشوب‌های خیابانی قادرند بر اراده مردم و مسئولان تأثیر گذاشته و شکست‌های رؤسای جمهور گذشته امریکا را با تسلیم ایران جبران کنند، اما حوادث روز‌های اخیر را باید نقطه پایانی بر این توهم دانست. در این زمینه به چند نکته می‌توان اشاره کرد.
۱- روشنگری‌های مقام معظم رهبری در ماه‌های اخیر در تشریح این استراتژی جدید دشمن نقشی اساسی را در تغییر نگاه مسئولان و مردم به صحنه و تقویت عزم ملی برای مواجهه با آن داشت. بیانات ایشان در سالگرد ارتحال امام در تبیین سه گام دشمن در جنگ و تحریم اقتصادی، جنگ روانی و فشار داخلی، مراحل زمانبندی‌شده دشمن برای پیشبرد استراتژی جدید را آشکار ساخت. ایشان پس از آن در مراسم دانشگاه امام حسین (ع)، راهکار‌های مردم و مسئولان برای مقابله با هدف اصلی دشمن را که ایجاد تقابل میان مردم و مسئولان نظام است، ترسیم نمودند. پس از آن تأکیدات ایشان در جمع دولتمردان و مسئولیتی که در این مقطع بر دوش آنان است، حجت را بر آنان تمام کرد که باید با تمام توان به میدان آمده و برای حل مشکلات مردم و مقابله با فساد تلاش کنند.
۲- مواضع قابل تقدیر رئیس جمهور در سفر اروپایی و بعد از آن تأکید ایشان در مناسبت‌های داخلی آنگاه که با حمایت‌های فرماندهان نظامی و بیانیه ستاد کل نیرو‌های مسلح تکمیل شد، نشان از استراتژی واحد کشور در مقابله با استراتژی جامع دشمن داشت. این صدای واحد بسیاری از محاسبات دشمن را بر هم ریخت و نشان داد که دشمن در گام اول که دوقطبی‌سازی و اتکا به شکاف‌های داخلی است، شکست خورده است.
۳- حماقت‌های ترامپ و فراخوان‌های متعدد او برای کشاندن مردم به صحنه با ادعای حمایت از مردم ایران در عین تشدید تحریم‌های فلج‌کننده، تأثیر ویژه‌ای در روشن‌تر شدن افکار عمومی نسبت به راهبرد دشمن داشت و سبب شد در معدود اعتراضات اجتماعی که در ماه‌های اخیر شکل گرفت، مردم به سرعت صف خود را از اغتشاشگران و عوامل نفوذی دشمن جدا کرده و عملاً عوامل میدانی دشمن نظیر منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و گروه‌هایی را که این روز‌ها با هزینه کرد دلار‌های سعودی انسجام یافته‌اند، ناکام بمانند.
۴-، اما سخنان سردار سلیمانی و اعلام آمادگی همه‌جانبه او و نیروی قدس سپاه برای مقابله میدانی با این استراتژی دشمن را باید ضربه‌ای قاطعانه بر نظام محاسباتی دشمن در طراحی و پیاده سازی این استراتژی دانست. این اعلام آمادگی برای عملیاتی‌سازی تهدید رئیس جمهور در شرایط تشدید جنگ اقتصادی دشمن را که از یک پشتوانه اجرایی و عملیاتی برخوردار است، باید نقطه آغاز در روند تحولات منطقه دانست و به طور طبیعی باید پس از این طرف‌های ذی‌نفع در منطقه محاسبه لازم را نسبت به نوع واکنش‌ها و مواضع خود داشته باشند، هم کشور‌های منطقه باید بدانند که بیش از این در میدان طراحی شده توسط صهیونیست‌ها و منافقین بازی نکنند و هم کشور‌های اروپایی که تصور می‌کردند با سیاست‌های پلیسی خوب و بد می‌توانستند جور امریکایی‌ها را بکشند و منافع خود را ببرند و هم دیگر کشور‌هایی که تصور کرده و می‌کنند که در پس این تقابل با نفت ارزان و سهل‌الوصول این منطقه میتوانند چرخه اقتصاد خود تقویت کنند، باید در محاسبات خود تجدیدنظر کنند.
چطور این یانکی های گاو چران ما را تهدید می کنند در حالی که به گفته کارشناسانشان ایران فقط با شلیک دویست موشک به پایانه های نفتی عربستان و امارات و بحرین و کویت و قطر می تواند اقتصاد جهان را فلج کند و نفت را به دویست و پنجاه دلار برساند 
