کد خبر: 921298
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۱
جعفر تکبیری
رسانه‌های خارجی این روز‌ها سخن از کاهش ۷ درصدی صادرات نفت ایران در ماه گذشته میلادی به میان می‌آورند. این کاهش سه ماه پیش از بازگشت تحریم‌ها شکل گرفته و باعث شده ایران در این ماه حدود ۲ میلیون و ۳۲۰ هزار بشکه در روز صادرات نفت داشته باشد. رقمی که به گفته رسانه‌ها، کمترین میزان صادرات نفت ایران پس از اجرای برجام است. اما این خبر در حالی از جنبه منفی مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت که روی دیگر این سکه وجود فرصتی جذاب برای دل کندن از اقتصاد تک محصولی و حرکت به سوی اقتصاد بدون نفت است.

واقعیت آن است که تجارت نفت و تمرکز روی این محصول همواره پاشنه‌آشیل اقتصاد‌های نفتی از جمله ایران بوده و بازار‌های کالا و کار کشور همیشه تحت‌تأثیر نوسانات قیمت نفت بوده‌است. جایی که کاهش شدید قیمت نفت، دولت را در بودجه‌ریزی و تخصیص بودجه با مشکل روبه‌رو می‌کند و افزایش قیمت نفت و ورود این پول به بازار‌های کشور، به دلیل عدم وجود یک توسعه متوزان اقتصادی، عاملی برای افزایش فزاینده نقدینگی و متعاقب آن بروز تورم می‌شود. این تمام مصیبت تمرکز بر اقتصاد نفتی نیست؛ چراکه دشمنان همواره با درک نقش این محصول بر بازار ایران، آن را به اهرمی برای فشار و تحقق اهداف خود تبدیل کرده‌اند. مرور تحریم‌های مختلفی که از زمان جنگ تحمیلی تا به امروز گریبان کشور را گرفته نشان می‌دهد که امریکا با اتکای ایران به حوزه نفت، محور اصلی فشار‌های خود را بر حوزه نفت قرار داده است.

ایران در دوره پیش از امضای برجام و در حالی که تحریم‌های بسیار سخت و طاقت‌فرسایی را پشت‌سر می‌گذاشت، روزانه حدود ۸۰۰هزار بشکه نفت به واسطه دلال‌ها و با قیمتی پایین‌تر از قیمت جهانی می‌فروخت. همین موضوع باعث شد تا دولت مجبور به فراموش‌کردن درآمد‌های نفتی شود و با تمرکز بر تأمین بودجه کشور از حوزه‌های دیگر، همچون مالیات و واگذاری شرکت‌های بزرگ دولتی، به سمت اقتصاد غیرنفتی حرکت کند، این روند به یک‌باره پس از امضای برجام و آزادشدن بخشی از دارایی‌های کشور، به صورت کامل متوقف شد و دولت تجربیات تمام سال‌های سخت تحریم را فراموش کرد. در این مدت دولت یازدهم و دوازدهم نه‌تن‌ها بار دیگر به سمت اقتصاد وابسته به فروش نفت گردش کرد، بلکه تمام سرمایه‌های آزادشده را به اقدامات غیرضروری نظیر واردات اجناس لوکس و مصرفی اختصاص داد. این در حالی بود که سرمایه‌های آزاد شده می‌توانست با ورود به زیرساخت‌های اقتصادی و تقویت آنها، روز‌های طلایی برای اقتصاد کشور رقم بزند.

چه باید کرد؟
واقعیت آن است که فرصت از دست رفته دیگر برنخواهد گشت و ایران بار دیگر با پیمان‌شکنی امریکا در مسیر امتحان تازه‌تری قرار گرفت؛ مسیری که نباید آن را تاریک و تیره دید؛ چراکه بار دیگر تمرکز ایالات متحده بر تحریم نفتی، فرصت رهاشدن اقتصاد از اعتیاد به درآمد‌های نفتی را برای کشور فراهم کرده‌است.
بنابراین هم‌اکنون بهترین زمان است که بار دیگر دولت به دلیل کاهش فروش نفت، طی یک برنامه دقیق در ابتدا یک پروژه مهم انضباط مالی را به اجرا در بیاورد و به دنبال آن از هزینه‌های خود بکاهد. همچنین عمل به سیاست‌های کلی اصل ۴۴ در واگذاری شرکت‌های بزرگ دولتی به بخش خصوصی واقعی نیز می‌تواند خون تازه‌ای در رگ‌های شرکت‌های اقتصادی تزریق و آن‌ها را مولد کند. علاوه بر این، اقدام مهم دیگر دولت در این حوزه کاهش تصدی‌گری در حوزه اقتصاد و مردمی‌کردن این عرصه است. این اتفاق نه‌تن‌ها از هزینه‌های دولت خواهد کاست، بلکه عاملی برای از میان رفتن فساد و رانت دولتی در حوزه اقتصاد است. اتفاق بزرگ دیگری که دولت برای بهبود شرایط اقتصادی کشور و رهاشدن از اقتصاد نفتی باید دنبال کند، تلاش برای بازسازی ساختار بانک‌های کشور و ارائه استقلال واقعی به بانک مرکزی است. آیا دولت به دنبال تبدیل تهدید تحریم‌های نفتی به فرصت اقتصاد بدون نفت می‌رود؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار