کد خبر: 922025
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۳
نقش سیاستهای امریکادراسارت اقتصادجهانی
درسال 1945 پس ازپایان جنگ جهانی دوم وضعیت لجام گسیخته اقتصادی جهان وچالشهای آن فرصت طلائی رادراختیار اقتصاد امریکا گذاشت، نقش دلار بعنوان ستون فقرات اقتصادی دنیا درجابجائی ارزشهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی، آینده اقتصادجهانی راتحت الشعاع جدی قرارداد به گونه ای که درسال 1948 ایالات متحده نزدیک به 50%سهم اقتصاد دنیا راتصاحب کرد.

درسال 1945 پس ازپایان جنگ جهانی دوم وضعیت لجام گسیخته اقتصادی جهان وچالشهای آن فرصت طلائی رادراختیار اقتصاد امریکا گذاشت، نقش دلار بعنوان ستون فقرات اقتصادی دنیا درجابجائی ارزشهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی، آینده اقتصادجهانی راتحت الشعاع جدی قرارداد به گونه ای که درسال 1948 ایالات متحده نزدیک به 50%سهم اقتصاد دنیا راتصاحب کرد.

حاکم کردن دلارپس ازپایان جنگ جهانی دوم بابرگزاری کنفرانس BRETTON WOODS درخاک امریکا متشکل از 42کشور متفقین /امریکا وانگلیس جلسه را به سمتی هدایت میکنند تاتجارت آزاد درجهان شکل بگیرد ، نیاز به یک سیستم تبادل ارزی برای این موضوع درخورتوجه قرارگرفت ودراین وضعیت کشور امریکاباتوجه به برخورداری ازبیشترین ذخائرطلای جهان مورد تائید همگان قراگرفت ، بنابراین این کشور متعهد شددرمقابل هر35دلار یک انس طلا بپردازد.

دردهه 1960 اتفاقات دیگری رقم خورد، گیرافتادن امریکا درجنگ ویتنام وظهورغولهای جدید اقتصادی مانند ژاپن ئچند کشوراروپائی باعث بی اعتمادی جهان به دلار میشود ، بطوری که انگلیس بعنوان بزرگترین متحد امریکا خواستار سه میلیارددلار ازذخائرارزی خود به طلامیشود، امریکا تحت فشار قرارمیگیرد ونیکسون رابطه دلار باطلا رابه حالت تعلیق درمی آورد ودلار را شناور میکند، ازاینجا به بعد مشکل اصلی بوجود می آیدوبا چاپ دلار مشکلات امریکابه کشورهای دیگرمنقل میشود.

بازآفرینی جایگاه جهانی دلار(تبدیل تهدید به فرصت)

دراوائل دهه 70 اوپک ازآنچه که ایالات متحده دراسرائیل فعالیتهای حمایتی خودراتشدید میکرد ناخشنود بود،بنابراین فروش نفت به امریکا راقطع کرد.تشکیل صفهای طولانی درپمپ بنزینهاوترس ازتکراررکود سال 1929موجب گردیدازطرف وزارت خزانه داری امریکااقتصاددانان گرد هم آمدند وبابررسیهای بعمل آمده به این نتیجه رسیدنددیگر نمیتوان به اوپک اجازه دادتابه امریکا بیش ازاین فشاربیاورد.ومترصداین شدند که نقشه ای طراحی شودتااین اتفاق ادامه پیدانکند، هدف این نقشه عربستان سعودی بود زیرا این کشور بیش ازهرکشور دیگری نفت داشت وهمچنین خاندان سلطنتی سعود فاسد بودونیزفسادپذیر.بنابراین نقشه ای برای توافق با خاندان سعودی طراحی ودردستور اجرا قرارگرفت.آنها میبایست تمام درآمدحاصله از فروش نفت رابه امریکا برمیگرداندندوبه اسم سرمایه گذاری دراوراق بهادار دولتی امریکا، وزارت خزانه داری امریکاسودحاصل ازاین سرمایه گذاریها رابرداشت میکرد که پس از چندسال به چندین تریلیون دلارمیرسید، وزارت خزانه داری امریکا بااین سودچندین شرکت امریکائی رااستخدام کردتاعربستان رابراساس الگوهای غرب شکل دهند.

ساخت مجتمعهای پتروشیمی ، کارخانه های آب شیرین کن، ایجادشهرهائی تمامادربیایان، مکدونالد وسایرچیزهائی که بافرهنگ غربی همسوبود، خاندان آل سعود همچنان پذیرفت که بهای نفت رادراندازه ای نگه داردکه برای شرکتهای نفتی قابل قبول بود، احتمالااین قیمت برای خیلیها قابل قبول نبود، امامهم این بود که برای شرکتهای نفتی قابل قبول بود.

موضوع حائزاهمیت وخیلی خیلی مهم این بود که آنها پذیرفتند نفت رادرقبال چیز دیگری جزدلارامریکا معامله نکنند
موضوع فوق دراوائل دهه 70 اتفاق افتاد درست زمانیکه امریکا بعلت ورشکستگی معامله دلار برپایه طلا رارهاکردواین کشورتوانائی پرداخت بدهیهایش رابه کشورهای اروپائی برمبنای طلارا نداشت. به همین خاطر نیکسون استاندارد طلاراحذف کرد.

این برای امریکا خیلی مهم بودکه حتی یک نفر درجهان باید از دلار برای دادوستد استفاده میکرد، بااین احتساب ایلات متحده خیلی زود دست بکار شد ونقشه ای راطراحی کردکه دلار را معیار سنجش بهای نفت ودادو ستد آن قراردهد، درحال حاضر هرکسی میتواند درتمام جهان با معیار دلار نفت بخرد.

کور پروتاکرسی(اقتصادسیاسی دراختیار کمپانیها)، بخش مهم داستان پذیرش امریکا مبنی بردرراس نگه داشتن خاندان آل سعود بود.

شاید بتوان گفت این یک توافق شگفت انگیز بودویا توافق تاریخ ساز قرن بود، توافق بسیار قدرتمندی که با عربستان سعودی بسته شد.

بنا برنظر سازمان سیا این قرار دادبازتاب منفی ووعواقب را بهمراه داشت، بعنوان مثال یکی ازچیزهائی که بن لادن را خیلی عصبانی میکرد محاصره مکه ومدینه توسط مک دونالد، کارخانه های آب شیرین کن وپتروشیمی ها بودوهمچنین واکنش زیادی ازطریق مسلمانان نسبت به این موضوع رادرپی داشت.

متفکرین اقتصادی دراین بخش کار بزرگی رامانند سال 1945 انجام داده بودندوتجدید حیات دلار از بزرگترین این دستاورد بود.

دراین رابطه امریکا تصمیم گرفت صدام حسین هم یک چنین قراردادی را بپذیردوهمه دنیا میدانند که صدام حسین مدت خیلی زیادی عامل ومورد حمایت امریکائی ها بود. ذکر این تاریخچه قابل تآمل است که دردهه 60 عبدالکریم قاسم رئیس جمهوری وقت عراق یک باور خیلی ویژه داشت ، اومیگفت سود ومنفعت نفت عراق باید برای مردم عراق باشد.ایده نو وتازه ای که امریکائی ها خیلی دوست نداشتندوبراین اساس اخذ مالیات ازشرکتهای نفتی رادردستور کار قراردادوتهدیدکردچند شرکت امریکائی وبریتانیائی راملی خواهد کرد ، باین شرائط امریکا تصمیم گرفت که عبدالکریم قاسم برودوسازمان سیا یک تیم آدم کش حرفه ای را به عراق فرستاد.

تیم مذکورتوسط یک مرد عراقی که هنوز به دبیرستان میرفت هدایت میشد، آنها خودروی قاسم رادرخیابانی دربغداد گلوله باران کردند، اما قاسم کشته نشد، سردسته تیم آدم کشی زخمی شد وبه سوریه فرارکرد، نام او صدام حسین بود.اومامور سازمان سیا بود ودر آن زمان برای سازمان سیا آدم کشی میکرد.

سپس سازمان سیا مستقیم واردشدوتصاویر کشته شدن قاسم درتلویزیون عراق پخش شد.

امریکا دائی صدام را برمسند قدرت نشاند وصدام معاون رئیس جمهوری ومسئولیت امنیت کشورودر نهایت رئیس جمهور عراق شد.

سلاحهای زیادی ازجمله کارخانه های شیمیائی دراختیار صدام قرارداده شدوایالات متحده خوب میدانست که تجهیزات داده شده برای ساخت گاز خردل ودیگر سلاحهای شیمیائی وآنها را علیه کردهاوایرانیها استفاده میشد.

دردهه 80 تصمیم گرفته شدکه صدام حسین هم یک قرارداد مشابه با عربستان سعودی را بپذیرد، زیرا چیزی که امریکا درنهایت دنبال آن است کنترل خاور میانه ونفت آن است.

آندسته از کسانی که فکر میکنندهدف از ایجاد اسرائیل ساخت سرزمین مادری برای یهودیان است، به اندازه خود آنها فریب خورده اند، شاید این موضوع باشد اما هدف اصلی ساخت یک دژ وقلعه جایگزین در مرکز خاور میانه است (پایه ریزی تداوم اسارت اقتصادی جهان مبتنی برستون انرژی دنیا).

اسرائیلیها هم مانندارتشهای باستان که کشتی هارادرخط اول ارتش حرکت میدادند، دژ هستند.

رهبران آنها این رامیدانند، امابیشتر اسرائیلیها از آن آگاه نیستند، آنها فکر میکنندکه هدف ساخت سرزمین مادری آنها بوده، واین وضعیت بسیار ناراحت کننده است، لبنانیها وفلسطینیها درمرکزاین مسآله وعراق هم بخشی ازآن.

امریکاییها این را میدانندکه نفت خاور میانه توسط اروپا،چین وژاپن استفاده میشود، چنانچه ایالات متحده خاور میانه ونفت راکنترل نماید درواقع بزرگترین رقبای خود، ژاپن ، چین واروپاراکنترل خواهدکرد.

اتحادهای جدید چندجانبه ویا تبادلات دوجانبه پولی بین کشورهاشروع خروج ازهژمونی دلارشد، چین اولین کشوری بودکه با60کشورجهان تبادلاتی غیرازدلار را برمیگزیند.

سیاستهای جدید دونالد ترامپ اعمال تعرفه های جدیدوصف آرائیهای جدید اقتصادی به نوعی درجهت تقویت توان دلار میباشد،وازاین طریق باتغییر ارزش دلار دربرابرسایر ارزهای جهانی انتقال سرمایه ها وثروت جهان را دردستورکارقرارداده است.

شروع کمپینهای خودجوش مردمی همچون کشور کانادا باشعار کالای امریکائی نخر، کالای کانادائی بخرومواردی ازاین قبیل حاکی از تمایل جهان برای خروج از سیطره دلار واسارت اقتصادی میباشد.

باگذشت بیش ازنیم قرن اکنون 50% سهم تجاری پس ازجنگ جهانی دوم به 22% تنزل یافته است، بااین حال سوال اینجاست چگونه این سهم 22% موفق شده 78%ازاقتصاد دنیا راتحت الشعاع قراردهد، به گونه ای که با اعمال مکانیزم کنترلی جهت اقتصادجهان رابه سمت منافع این کشور هدایت نماید؟!

برکسی پوشیده نیست چنانچه بنگاههای مهم اقتصادی بخواهند آزادانه ازپتانسیلهای مناطق مختلف دنیا درتولید ثروت استفاده بهینه نمایند، بدون کسب مجوز ازدولتمردان امریکا بسادگی میسرنخواهدبود وچنانچه هرگونه فعالیتی درتضادبا منافع این کشورباشد بصورت خودکار به سمت شکست هدایت خواهدشد.

بهتر است به این موضوع مفهوم جدیدی اطلاق گردد ؛" اسارت اقتصاد جهانی".

چشم انداز این ماجرابه کجا می انجامد وتاچه موقع ادامه میابد وطرح پرسشهائی ازقبیل ترفندهای مختلف جابجائی ثروت ازهرمنطقه ازجهان به سمت ایالات متحده بحثهای چالش برانگیزی است که نظریه "اسارت اقتصاد جهانی را تقویت مینماید.

بحرانهای مالی جنوب شرق آسیا ، تغییر ارزش جهانی دلار، جنگهای ازپیش طراحی وبرنامه ریزی شده و....مسائلی ازاین دست محسوب میگردد.

اساسا درهرنقطه ازجهان پس ازتلاش بی وقفه وزحمات ملتها هرگاه انباشت ثروت صورت پذیرد ، داروغه جهان باترفندی آن ثروت را تصاحب مینمایدوبردگی اقتصادی تنها دستاورد تلاشهای اقتصادی دنیا میباشد.

ابزارهای نوین همچون پول الکترونیکی ، اعمال نظارت دقیق برجابجائی وانباشت ثروت ، میدان داری اقتصادی ، توزیع ناعادلانه ثروت، کسر تراز تجاری شدید وبدهیهای سنگین ، تسلط بربانکهای بزرگ ومهم جهان.

اگر بانکی در امریکا سهامش در بورس نیویورک باشد و یا دارایی هایی در قلمرو ایالت متحده داشته باشد این بانک ها را اگر با ایران ویاکشورهای تحت تحریم یکجانبه همکاری کنند، مشمول جریمه قرار می دهد.

مدییرعامل توتال:

این شرکت به دلیل عدم امکان معافیت از تحریم های جدید دولت آمریکا، از طرح پارس جنوبی ایران خارج می شود.

شما نمی توانید بدون دسترسی به سیستم مالی آمریکا در 130 کشور جهان فعالیت داشته باشید. بنابراین در حقیقت ما قوانین آمریکا را اجرا می کنیم و مجبوریم ایران را ترک کنیم.

توتال به دلیل خروج از طرح توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی در خلیج فارس 40 میلیون دلار متضرر شده است/شبکه خبر

هر نوع تراکنش دلاری که در هرکجای دنیا اتفاق بیفتد حتما اطلاعات آن از طریق نیویورک دنبال می شود و بدون موافقت نیویورک هیچ بانکی نمی تواند معاملات دلاری انجام دهد.

باتوجه به رایج شدن پول الکترونیکی وچالشهای آن ازقبیل تعارض میان بانکهای مرکزی کشورها ، سیاستهای ترامپ درحفظ ونگهداشت قدرت دلار قابل تامل است، واین نظریه را که ازاین به بعد پشتوانه وقدرت پول اقتصادهای پیشرو ومولد میباشد را بیش از پیش تقویت مینماید(تغییر جهت گیری اقتصادی ، متزلزل شدن پیمان تعرفه وتجارت ، وضع تعرفه ها ومتمرکز نمودن مجدد تولید وتکنولوژی درایالات متحده).

توافق چین وروسیه درخصوص افزایش سهم پولهای ملی دوکشور درمبادلات تجاری، لازم بذکر است که 15% ازکل تجارت خارجی روسیه با چین میباشد.

چنانچه ستون فقرات دلار، برمبنای منابع اصلی انرژی دنیا پایدار بماندوبانکهای عامل براساس سوئیفت ادامه فعالیت دهند اسارت اقتصاد جهانی توسط دلار ادامه پیداخواهد کرد، واقتصادایالات متحده همچنان برپایه مالیاتهای پنهان استمرارمیابد.

اتحادهای پولی ومالی جدید باید ستون فقرات دلار رامورد هدف قراردهند تاجهان بتواند بابرنامه ریزی مشخص نقش دلار درتجارت راکمرنگترنماید.

چگونه دلار براقتصاد جهان مسلط شد

مهندس حمید رضا قدری نایب رئیس هیأت مدیره سیم و کابل شهید قندی

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار