مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود با اشاره به تهدید به جنگ برخی از اعضای هیئت حاکمه امریکا با قاطعیت فرمودند: «جنگ نخواهد شد». این پیشبینی قاطعانه ناشی از کدام حقیقت است؟
در شصت و پنجمین سالگرد «کودتای امریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» علل ناتوانی امریکا را در راهاندازی جنگ علیه ایران مرور کنیم:
۱ - مشکلات داخلی امریکا در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و.... در طول تاریخ این کشور بینظیر بوده و این کشور را با ۲۱ تریلیون دلار بدهی در آستانه سقوط و تجزیه قرار دادهاست.
۲ - عدم انسجام سیاسی در امریکا: بیشک در هیچ زمانی کشور امریکا تا این اندازه در بیثباتی سیاسی و ناتوانی در تشخیص شاخصهای امنیت منافع ملی و تعیین و تبیین استراتژی اقدام به سر نبرده است.
۳ - انزوای سیاسی و از دست دادن هژمون ابرقدرتی: هماینک امریکا فاقد کمترین ظرفیت برای اقناع دولتهای قدرتمند و همافزایی بینالمللی جهت راهاندازی یک جنگ تمام عیار است.
٤ - بعد از جنگ ویتنام امریکایی به تنهایی در هیچ جنگی امکان حضور نداشته و در تمام جنگها با ایجاد ائتلاف وارد جنگ شدهاند و اینک شواهد و قرائن نشان میدهد که مطلقاً امکان ایجاد چنین ائتلافی وجود ندارد.
۵ - وجود و بروز اختلافات عمیق بین امریکا و «چین»، «اتحادیه اروپا»، «گروه ۸» و... امریکا را با بزرگترین چالش بینالمللی مواجه ساخته است.
۶ - تجربه تلخ حضور ناموفق و شکست مفتضحانه امریکاییها در جنگ با افغانستان، عراق و سوریه با هزینه بیش از ۷ تریلیون دلاری آنان را به این نتیجه قطعی رسانده که هر گونه منازعه در منطقه بیتردید به نفع ایران و توسعه عمق استراتژیکی جمهوری اسلامی و تضعیف امریکا و محور شرارت «غربی، عبری، عربی» تمام خواهد شد.
۷ - تجربه تلخ شکست سخت ائتلاف «وهابی، غربی، عبری» در جنگ با یمن و عدم دستیابی به هیچیک از اهداف پیشبینی شده غرب را به این نتیجه رسانده که امکان راهاندازی جنگ نیابتی علیه ایران مطلقاً وجود نداشته و چنین جنگی به نابودی وهابیون و بروز و ظهور بیداری اسلامی و انقلابهای بزرگ در این کشورها به نفع ایران خواهد انجامید.
۸ - جنگ علیه ایران با بیثباتی وحشتناک اقتصادی در جهان همراه شده و قدرت تأثیرگذاری گسترده ایران بر نظام اقتصادی بینالملل مانع از بروز هر گونه جنگ خواهد بود.
۹ - امریکاییها بیشک از کابوس وحشتناک تجربه رژیم صهیونیستی در نبرد با حزبالله لبنان (بهعنوان الگوی نظام شیعی ایران) در جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ میلادی به اندازه کافی درس گرفته و به رغم قمپز درکردن مطلقاً فاقد اراده جنگ علیه ایران هستند.
۱۰ - اقتدار مسلم نظامی و امنیتی و بیبدیل ایران در منطقه بروز هر گونه جنگ را برای امریکاییها به کابوسی مبدل ساخته که نابودی آنان را در پی خواهد داشت.
۱۱ - علاوه بر امریکایی تمامی کشورهای جهان و از جمله کشورهای بزرگ، خوب میدانند که هر گونه جنگ افروزی علیه ایران به بزرگترین بحران انرژی در جهان منجر شده و نظام اقتصادی جهان را نابود خواهد ساخت.
۱۲ - امریکا و تمامی متحدان امریکا این حقیقت را بهخوبی درک کردهاند که نتیجه جنگ علیه ایران قیام مردم منطقه علیه آنان و نابودی قطعی رژیم صهیونیستی و نابودی تفکر وهابی و رژیم سعودی حاکم بر حجاز و تجدید جنبش بیداری اسلامی در جهان اسلام و از بین رفتن تمامی منافع و ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی غرب خواهد بود.
همه جهان میدانند که در دهه اول و دوم انقلاب اسلامی که ایران فاقد ظرفیتهای داخلی و خارجی لازم برای دفاع از خود بود و امریکاییها در بهترین وضعیت از حیث هژمون مسلط جهانی و قدرت سخت و نرم به سر میبردند امکان راهاندازی جنگ علیه ایران را نداشتند و امروز که ایران بهعنوان قدرت بینظیر، مسلط و مؤثر منطقه غرب آسیا نقش آفرینی کرده و حضوری راهبردی در منطقه (عراق، سوریه، لبنان، یمن و...) دارد امکان راهاندازی جنگ علیه ایران مساوی با صفر است.
آنچه امریکاییها از پروپاگاندای جنگ در سر میپرورانند فرار به جلو و انحراف افکار عمومی از ناتوانی امریکا از یکسو و بسترسازی برای ترساندن ترسوهای ایران و ایجاد تفرقه و دوقطبی سازی با هدف اعمال فشار مردم بر نظام برای تسلیم شدن در برابر امریکاست. اینک امریکاییها مستأصل و ناامید از مواجهه با ایران و سرخورده از تصمیمات شتابزده علیه نظام اسلامی ایران، سازمان جدیدی با عنوان «گروه اقدام ایران» با مسئولیت «برایان هوک مسئول برنامهریزی سیاستهای وزارت خارجه امریکا» با هدف بررسی و هماهنگی کلیه امور مرتبط با ایران ایجاد کردهاند تا شاید بتوانند از خطرات مواضع غیرمنطقی و شتابزده و متنوع و متناقض هیئت حاکمه امریکا جلوگیری کنند، اما بزرگترین مشکل فراروی «گروه اقدام ایران» ناتوانی در کنترل احمقی به نام ترامپ است که ابلهانه با طناب پوسیده گروهکهای تروریستی و بی هویتی نظیر منافقین و سلطنتطلبها به چاه رفته و با مواضع جاهلانه خود امریکا را به قهقرا و سراشیبی سقوط کشانده است.