دکتر مریم رئوفی*
دنیایی که در آن زندگی میکنیم، دنیای ارتباطات است و یکی از مهمترین ارتباطات ما روابط انسانی است که میتواند موجب احساس مطلوب و خوشایند در ما شود. هر جا فردی دچار احساس ناخشنودی و نارضایتی از زندگی میشود میتوان تخریب رابطهای مهم با یکی از افرادی که با آنها در ارتباط است را جستوجو کرد. آنچه باعث میشود ما با دنیای بیرون از خود ارتباط برقرار کنیم وجود نیازهایی است که داریم. مانند نیاز به زنده ماندن و تلاش برای زندگی کردن که آن هم به دنبال خود نیازهایی را ایجاد میکند. همه ما به محبت و عشق ورزیدن نیازمند هستیم. میخواهیم به جایی متعلق باشیم. میخواهیم به ارزشهای وجودیمان احترام گذاشته شود، دوست داریم پیشرفت کنیم و دیگران این رشد کردن را مورد تأیید و تشویق قرار دهند. دوست داریم مستقل بوده و انتخابهای خودمان را داشته باشیم. متقابلاً به رابطهای سالم با اطرافیان هم نیازمندیم، اما مشکلمان این است که نیازهایمان در تقابل و تضاد با دیگران قرار میگیرد یا مورد سوءتفاهم قرار میگیریم و برای رسیدن به خواستههایمان رفتارهایی را انجام میدهیم که نه تنها رابطهای سالم و رضایتآمیز ایجاد نمیکند، بلکه موجب تخریب دیگران و خودمان نیز میشود. این امر سبب ایجاد اختلال در خانواده، دوستان، همکاران، جامعهای که در آن زندگی میکنیم و حتی بین جوامع بزرگتر میشود. هشت نکته درباره اخلاق، این متاع گرانقدر و نایاب این روزها را، با هم مرور میکنیم.
۱- بیاخلاقیها به ضرر خود ماست
منیت که میآید، بیاخلاقی هم از راه میرسد. ما گاهی خواستهها و نیازهایمان را بر خواستهها و نیازهای دیگران ترجیح میدهیم. تلاش میکنیم تا دیگران را وادار به کاری کنیم که دوست ندارند، بلکه ما خواهان آن امر هستیم و متقابلاً دیگران هم در مورد ما همین اقدام را انجام میدهند. به خود حق میدهیم و پیامدهای منطقی و واقعی رفتار خود را کتمان میکنیم و وارد درگیری با اطرافیان و تخریب روابط میشویم. در این راستا مسئولیت رفتار خود را به دیگران ربط میدهیم و میخواهیم هزینه رفتار خود را بر دوش دیگران بیندازیم. نهایتاً یا مغلوب میشویم و خود را قربانی کنترل دیگران میدانیم یا پیروز میشویم و به تسلط خود بر آنها ادامه میدهیم، اما احساس مطلوب و خوشایند را از داشتن یک رابطه انسانی سالم از دست میدهیم و بهتدریج خشمهای نهفته یا بارز را در زندگی تجربه میکنیم و شاهد از بین رفتن دوستی، مهر و محبت و کرامت انسانی میشویم و اخلاقیات را زیر پا میگذاریم. تمامی اینها در نهایت به ضرر خود ما خواهد بود و دود بیاخلاقی به چشم خودمان خواهد رفت.
۲- اخلاق یعنی حق دیگری پایمال نشود
اخلاق واژهای نیست که تنها در کتابها نوشته شده باشد یا به عنوان یک شعار ورد زبان قرار گیرد و به عمل نیاید. ارزشهای اخلاقی مجموعه رفتارهایی است که انسانها در طول تاریخ متوجه آنها شدهاند و با اتصاف به آنها میتوانند در کنار هم زندگی سالم و خوشایندی را تجربه کنند و رعایت نکردن آن نیز میتواند جامعه بشری را دچار تشنج و هرج و مرج کند. بسیاری از مربیان تربیتی و مروجان ادبی سعی کردهاند با زبانهای گوناگون به انسانها گوشزد کنند که چگونه در روابط خود اخلاقی رفتار کنند تا آرامش و رضایت را در بین افراد جامعه ایجاد کنند. اخلاقی رفتار کردن یعنی ما تا آنجا اجازه داریم نیازها و خواستههای خود را برآورده کنیم که موجب آزار و پایمال شدن حق دیگری نشویم. این بدان معنی است که آنچه بر خود میپسندیم بر دیگران نیز بپسندیم.
۳- احترام به خود و دیگران
اولین اصل اخلاق احترام به خود و دیگران است. وقتی برای خود احترام قائل هستیم اقدام به هر کاری نمیکنیم و وارد هر موقعیتی نمیشویم و برای دیگران هم به اندازه خود احترام قائل هستیم. احترام به کسانی که با ما زندگی میکنند یا به نوعی ما با آنها در ارتباط هستیم از کودک گرفته تا بزرگسال، افراد مسن و حتی حیواناتی که در طبیعت وجود دارند به طور کلی احترام به کرامت انسانی و ارزش قائل شدن برای وجود رابطهای که در آن قرار گرفتهایم این احترام هم میتواند کلامی باشد و هم در رفتار و زبان بدن ما نمود پیدا کند.
۴- شنونده خوبی باشیم
اگر میخواهیم رابطه خوبی با دیگران برقرار کنیم و اخلاقی رفتار کنیم باید شنونده خوبی باشیم. به طور کلی حرفها و خواستههای اطرافیان را بشنویم. البته شنیدن کافی نیست بلکه باید با دیگران همدلی داشت یعنی بتوانیم از دریچه دیدگاه و ادراکات دیگران حرفها و شرایط آنها را درک کنیم. لازم است برای رسیدن به این نکته رعایت عدالت و انصاف را داشته باشیم، قضاوت و پیشداوری نکنیم و منافع و دیدگاههای خود را برای درک کردن دیگران مد نظر قرار ندهیم. زمانی که ما بتوانیم نیازها و خواستههای دیگران را بشنویم و درک کنیم متوجه تفاوتهای فردی انسانها در ادراکات و خواستههایشان میشویم و تنها از دریچه چشم خود قضاوت نمیکنیم. درک تفاوتها و احترام به وجود آنها میتواند فرد را در تصمیمگیری برای اقدام اخلاقی یاری کند.
۵- مهربانی و رعایت ادب در گفتار
بخش دیگری از رفتار اخلاقی به مهربانی و شفقت مربوط میشود. اگر افراد نتوانند در کنار یکدیگر با لطف و مهربانی زندگی کنند و به طور دائم با پرخاشگری، خشونت و بیتوجهی رفتار کنند یا درک درستی از نیازها و خواستههای هم نیابند روابطشان دچار ناهنجاری خواهد شد و تنهایی را تجربه خواهند کرد. رعایت ادب در گفتار میتواند زندگی انسانها را در کنار هم زیباتر کند. افرادی که به هم توهین میکنند یا با بیادبی سخن میگویند قادر به برقراری روابط سالم نیستند. موفقیت در زندگی خانوادگی، شغلی و روابط اجتماعی به رعایت ادب در گفتار و کلام مربوط است که میتواند از بسیاری درگیریهای لفظی و حتی خشونتهای خیابانی بکاهد.
۶- صبوری و شکیبایی
مورد دیگر از اخلاق شامل صبوری و شکیبایی در کنار دیگر افراد است. گاهی لازم است برای رعایت حال دیگران یا حق دادن به دیگران خویشتندار بود و خواسته و نیازهای خود را به تعویق انداخت تا دیگری به خواستهاش برسد یا در مقابل برخی ناملایمات صبوری کرد، سختیهای زندگی را با شکیبایی تحمل کرد و برای حل مشکلات به راههای دیگری اندیشید.
۷- صداقت و رعایت عدالت
عدم صداقت و راستگویی سرچشمه اختلالاتی است که با آنها روبهرو هستیم. نقاب به چهره زدن و نقش بازی کردن و پنهان کردن افکار و احساسات و ترس از بیان واقعیتها نمیتواند روابط سالمی را رقم بزند و در گذشت زمان شاهد بروز واقعیتها و اسرار خواهیم شد. نکته دیگر در روابط انسانی رعایت عدالت و انصاف و در نظر گرفتن وجدان است. آیا ما دوست داریم همینگونه که رفتار میکنیم و عدالت را در نظر نمیگیریم و منصفانه رفتار نمیکنیم با ما رفتار شود. آیا دوست داریم حقوقمان پایمال شود همانطور که حق دیگری را از بین میبریم؟
۸- گذشت از خطای دیگران
بخشش از رفتارهای بزرگوارانهای است که شرافت انسان را نمایان میسازد. مقابله به مثل کردن و نبخشیدن گناه و اشتباه اطرافیان نمونهای است از درگیریهایی که هر روزه شاهد آن هستیم و به جای مذاکره و گفتوگوی مؤثر، رو آوردن به مجادله و انتقامجویی عامل بسیاری از اختلافات دامنهدار در روابط انسانی است.
فراموش نکنیم قوانین نمیتوانند اخلاقیات را ترویج دهند، تنها میتوانند بداخلاقیها را مانع شوند. اخلاق از خانوادهها نشر پیدا میکند و قابل تقلید و یادگیری است، همانطور که بیاخلاقی قابل تقلید و یادگیری است، بنابراین وظیفه خانواده در اتصاف افراد خود به رفتارهای اخلاقی سنگینتر از سایر آحاد جامعه است. کودکانی که در خانواده مورد تکریم، تشویق، تأیید و همدلی قرار میگیرند یا با آنها با انصاف و عدالت برخورد میشود و مورد لطف و محبت والدین هستند به صحبتهای آنها بدون قضاوت و داوری گوش داده میشود، مورد خشونت و توهین کلامی و رفتاری قرار نمیگیرند و به طور کلی اخلاقی بار میآیند برآیند رفتاریشان را در جامعه بروز میدهند و البته برعکس آن هم صادق خواهد بود که یادگیریهای غلط، خود را در رفتارهای غیراخلاقی نشان میدهد.
*روانشناس