به گزارش جوان آنلاین، محمد رضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، در واکنش به اظهارت اخیر فائزه هاشمی طی پستی اینستاگرامی نوشته است:
در تاریخ آوردهاند آنگاه که برخی عناصر و جریانات ساختار شکن دینی و سیاسی در منزل سلیمان خان میکده جمع شدند تا به مهندسی مشروطیت بپردازند، پیشنهادی مهم را به تصویب رساندند: «شازدههای ناراضی خاندان قاجار را جمع و حرفهای خود را از زبان آنها بزنید!» از آن پس مردم شمایلهای گیج و منگی از وابستهگان به سلطنت را دیدند که عقدههای فروخفته و ناداشتههای خود را، در قالب حمله به «استبداد» در بوق میکردند! آنها در بخور و بخوابهای خود در رواقها و دهلیزهای کاخ، با تنها چیزی که آشنا نشده بودند استبداد بود، اما بر عقدههای خود چنین نامی نهاده وبه سوی آن لنگه گیوه میپراندند!
حالا این فقره شده حال و روز فائزه هاشمی که از سربند هزار و یک جور چاله چولهی حسرت و حسادت، بوق برداشته که حکومت دینی و القاب قدسی آن، استبداد میزاید و حجاب اجباری به ضد خود بدل میشود و در اسلام وجود ندارد و... الخ!
البته جامعه این نوع اظهار لحیهها را بیشتر از مصادیق بخیه بر آب دوغ میداند، چه اینکه هیچوقت از این نادره زن نشنیده است که در زمانی که نام امام از دهان «بابا» نمیافتاد، به او بگوید قدسی سازی مقام رهبر بد است یا مثلا در دهها بار که «بابا» اختیارات مطلقه رهبری را از عوامل برون رفت نظام از دهها بن بست قلمداد میکرد، این دردانه به او بگوید همه چیز نباید به یک نفر ختم شود یا چرا راه دور برویم، وقتی «بابا» بد حجابهای دهه شصت را درنمازجمعه به «قدری خشونت» تهدید کرد، به او بگوید که این کار نتیجه معکوس میدهد!
در ضمن این دخترِ بابا که اینقدر در دست و پای او لولیده، اینقدر اطلاعات تاریخی ندارد که بداند به رغم آنکه امام پیش نویس اولیه قانون اساسی را به ولایت فقیه تصحیح نکرد -چون نمیخواست در آغاز کار، اصلی را به قانون تحمیل کند که مصداقش خودش بود و صبر کرد که ضرورت آن را نمایندگان مردم تشخیص بدهند- از هنگامی که بحث آن در مجلس خبرگان مطرح شد، از آغازین کسانی بود که پشت ماجرا را گرفت و فرمود بهترین اصل این قانون، ولایت فقیه است؟
او واقعا از مردم توقع دارد که مردم باور کنند بانی ولایت فقیه در قانون، نه شخص امام بلکه آقای منتظری است؟ آیا دهها مجتهد و مرجعِ بالقوه را که در آن مجلس حضور داشتند، عقل خود را به دست منتظری دادند و خودشان به این اصل اعتقاد نداشتند؟ و اساساً از آن فراتر، آیا میتوان به حکومتی که در پی تنفیذ احکام شریعت است و حاکمی که منصوب شرع به شمار میرود، لقب مقدس نداد؟ آیا این خانواده مصونیت آهنین دارند و گهگاه قوه قضائیه، تنها با آنها شوخی میکند؟ والله اعلم بحقائق الامور