مهمترین چالش امروز کشور در عرصه سیاست خارجی تحت عنوان تحریم مطرح میشود، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
موضوع و مشکلی که ما امروز در کشور با آن مواجه هستیم، تحریمهای یکجانبه آمریکا است، تحریمهایی که در اولین گام به تحریمهای اولیه آمریکا معروف هستند اما درواقع نوعی تحریم ثانویه و حتی ثالثه را هم در پی دارند. تحریمهای خود آمریکا در درجه اول، تحریم اولیه را شامل میشود و تحریمهایی که کشورهای دیگر را در بر میگیرد تحریمهای ثانویه و ثالثه نام میگیرند که در این بخش هم دولتها در بر گرفته میشوند و هم شرکتها و هم افراد.
یعنی حتی اگر ما خود آمریکا را کنار بگذاریم؛ تحریمها، کشورهای اروپایی، آسیایی، آفریقایی و... بهانضمام تمامی افراد و شرکتهای تابعه آنها را هم در بر میگیرند.
اروپا با ایران همکاری نخواهد کرد
تفاوتی میان تبعیت کشورها و شرکتها در مساله تحریم در میدان عمل وجود دارد؟
بهعنوان مثال اروپا را در نظر بگیرید، اروپاییها به دلایل مختلف بهرغم اینکه در برجام حضور دارند و وعدههای مختلفی هم میدهند ولی با ایران همکاری نخواهند داشت، چرا؟ به چند دلیل. دلیل اصلی این است که به فرض اینکه دولتها بخواهند این همکاری را داشته باشند شرکتها، افراد، سازمانها و مخصوصا بانکها منافع خود را در نظر میگیرند و هیچگاه دستورالعملهای دولتها را نمیپذیرند. آنها منافع شخصی خود را در نظر میگیرند. در آسیا، آفریقا و قاره آمریکا هم همین مصداق با شدت کمتر و بیشتری میتواند وجود داشته باشد. ضمن اینکه اروپا با توجه به ارتباطی که با آمریکا از لحاظ اقتصادی- سیاسی و هم به لحاظ نظامی مخصوصا در پیمان آتلانتیک شمالی دارد، بیشتر از کشورهای دیگر نقاط جهان با آمریکا همکاری خواهد کرد.
دولت روحانی برای رسیدن به آمریکا به اروپا هم پشت کرد
آیا فرصتهای ایران تنها در رابطه با اروپا نهفته شده و از مسیرهای دیگر قابل تامین نیست؟
هست، مثلا آفریقا فرصت قابل توجهی است منتها سیاستهای دولت فعلی در رابطه با آفریقا و حتی آسیا ازجمله چین و هند سیاست خوبی نبوده است. به محض اینکه دولت فعلی ما تمام تخممرغهای خود را در یک کاسه گذاشت و به امید برجام تنها با آمریکا و با دولت اوباما ارتباط ویژه برقرار کرد، بهنوعی به تمام کشورهای اروپایی هم پشت کرد، بهنوعی به تمام کشورهای قاره آمریکا مخصوصا آمریکای لاتین هم پشت کرد، حتی به چین و روسیه هم پشت کرد و این دو کشور در برخی جلسات نیز این موضوع را هم تذکر دادند.
در وهله اول گرفتار خودتحریمی هستیم
امروز چه باید کرد؟
امروز ظاهرا میخواهند این سیاستها را عوض کنند اما خب بدیهی است با این وضعی که درست شده باید امتیازات بیشتری به این کشورها بدهیم. به یاد دارم وقتی وزیر خارجه و وزیر نفت ونزوئلا به اینجا آمدند با توجه به اینکه در کنفرانسهایی درخصوص تحریمها در کاراکاس، بنده سخنرانی کرده بودم، آنها با من آشنا بودند. در آن کنفرانسها من درمورد قوانین تحریم و قوانین ضدتحریم سخنرانی کرده بودم. به همین دلیل اینها در اینجا با من جلساتی داشتند. در آن زمان وزیر خارجه ونزوئلا وقتی به دیدن وزیر نفت ما آقای زنگنه رفت به ایشان گفت ما تمام امکانات نفت ونزوئلا را در اختیار شما قرار میدهیم. از لحاظ تحقیق و توسعه، امکانات ما و میادین ما در اختیار شما هستند.
در آن جلسه آنها پروژههای مختلفی را در اختیار آقای زنگنه قرار دادند ولی آقای زنگنه بعد از اینکه سخنان وزیر نفت ونزوئلا تمام شد فقط یک کلمه گفت که: «موفق باشید!» حالا شاید بگویند که ونزوئلا امکاناتی نداشته است! ولی همین رفتارهای مشابه را با چین و روسیه هم از دولت دیدیم. لذا بنده در نگاه اول به این موضوعات میگویم که ما امروز در وهله اول گرفتار خودتحریمی هستیم. یعنی خودمان خودمان را تحریم کردهایم.
امروز ما نباید اول از روسیه و چین ایراد بگیریم. ابتدا باید خود را اصلاح کنیم. اگر این دید و این خودتحریمی اصلاح نشود مشکلی از مشکلات کشور حل نمیشود. مثال دیگری عنوان کنم. امروز بخش عمدهای از واردات و صادرات ما از طریق کشتیرانی انجام میشود. بنابراین کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران نقش عمدهای در اقتصاد و توسعه کشور دارد اما امروز که نگاه میکنیم، میبینیم کشتیرانی ما با مشکل سوخت روبهرو است. در داخل کشور به عناوین مختلف سوخترسانی به کشتیرانی انجام نمیشود. بنابراین این نوعی خودتحریمی است.
کشور اگر نگاه به شرق دارد اول باید خود را اصلاح کند. اول باید اصلاحات اداری، بینشها و باورها اصلاح شود. به این سوال باید پاسخ داده شود که در کجای دنیا دولت تمام امکانات و تمام سیاست خارجی خود را در پنج سال به ایالات متحده آمریکا و دولت اوباما معطوف میکند؟ کجای دنیا هنوز هم با تیم قبلی آمریکا مذاکره میشود؟ دولت ما هنوز هم با اوباما و جان کری مذاکره میکند. باید پاسخ داده شود که آیا این امید به جویی که آب آن رفته، درست است؟ آیا این مذاکره صحیح است؟ این امید بستن منطقی است؟
وزیر امور خارجه ما امروز با آقای جان کری صحبت میکند. خب، جان کری در آن زمان که مسئولیت داشت برجامی را به ما تحمیل کرد که آثار آن تا همین امروز باقی است. بنابراین ما تمام گروهها را در اینجا گذاشتیم و الان به این فکر افتادیم که پس با روسیه، چین و هندوستان کار کنیم. اما بدانیم اگر اینها با ما همکاری لازم را نکردند حق دارند.
چین، هند و روسیه میتوانند در مسیر تامین منافع ایران اثرگذار باشند
پس در این شرایط تکلیف چیست؟
اگر واقعا بخواهیم یک سیاست عملگرا را اتخاذ کنیم و با دید واقعگرایانه براساس منافع ملی حرکت کنیم، اگر بر این باشیم که تنها منافع ملت را در نظر بگیریم، نه ارتباطات شخصی را، در این صورت خواهیم دید که روسیه، چین و هند بهرغم اینکه محدودیتهایی دارند، میتوانند در مسیر تامین منافع ایران اثرگذار باشند. امروز جنگ تجاری بین آمریکا و چین وجود دارد. دقت کنید، درست است که اینها با هم همکاری دارند ولی همکاری چین و ایالات متحده آمریکا، همکاری توام و همزمان با رقابت است. بدیهی است که ما میتوانیم از این رقابت استفاده کنیم یا روسیه که امروز تحریم هم شده، بهرغم اینکه میدانیم این کشور در برخی موارد مثلا در مسیر ارائه نفت به بازار، گاهی با عربستان همکاری میکند اما با این وجود هم میتوانیم در زمینههای مختلف با روسیه هم همکاری کنیم چون موضوع همکاری ما فقط بحث انرژی نیست. ببینید تحریمهای ایران جامع هستند، از بانک گرفته تا بیمه، از کشتیرانی تا نفت. ممکن است در برخی زمینهها روسیه با ما همکاری لازم و کافی را نداشته باشد اما در چند زمینه میتواند با ما همکاری کند. هندوستان کشوری با امکانات و نیازهای زیادی است. اما بهرغم اینکه هندوستان با آمریکا پیمانهای استراتژیک نظامی بسته و همکاریهای نظامی و اقتصادی دارد، ولی این دلیل نمیشود ما نتوانیم با شرکتهای هندی و با موجودیتهای هندی همکاری نکنیم. هم در زمینه انرژی و هم در زمینههای دیگر اعم از فلزات میتوانیم همکاری کنیم. یکی از نیازهای ما آلومینیوم است و در این مورد میتوانیم به خوبی با هندیها وارد مذاکره شویم. به عنوان مثال بازاری که هند میتواند در زمینه صادرات آلومینیوم کمک کند، شاید نتوانیم از هیچ کشور دیگری تامین کنیم.
نباید سیاست خارجی خود را انحصاری کنیم
مثال دیگر، در همان زمان که تحریمهای فراگیر سازمان ملل علیه ایران وجود داشت، این شرکتهای چینی بودند که با ما همکاری داشتند. امروز هم با اینکه چین برای اتباع ایرانی و دانشجویان ایرانی محدودیتهای باز کردن حساب بانکی ایجاد کرده اما در چین بانکهایی وجود دارند که این کار را انجام میدهند. بنابراین برای استفاده از این امکانات هم نیاز است که سیاست خارجی خود را انحصاری نکنیم. انحصاری کردن سیاست جهت منافع شخصی و با دولت خاص، خود محدودیت ایجاد میکند.
سیاست خارجی و دیپلماسی ما باید فراگیر و جهانشمول باشد. واردات و صادرات باید براساس جمعآوری دادهها، تحلیل آنها، تصمیمگیری صحیح، مدیریت قاطع و خودباوری انجام شود.
ما به مدیرانی نیاز داریم که باور و ایمان داشته باشند. باور داشته باشند میتوانیم این کار را انجام دهیم و میتوانیم از این گذرگاهها عبور کنیم. ولیکن اگر باور نباشد و مدیران ما بگویند جمهوری اسلامی ایران در سه ماه آینده با قحطی مواجه میشود و به مدیریت ضعیف خود ادامه دهند، قطعا مشکلات ادامه خواهند داشت. بنابراین با شرایطی که عرض کردم، حل مشکلات و عبور از این شرایط امکانپذیر است.