سرویس سیاسی جوان آنلابن: «عاملان آتش سوزی تالاب هورالعظیم دستگیر شدند.» خبری مهم که روز گذشته اعلام شد اما در هیاهوی رسانهها پنهان ماند یا پنهانش کردند!
صبح روز گذشته کیامرث حاجی زاده، مدیر کل مدیریت بحران استانداری خوزستان، اظهار کرد: «صبح امروز بخشی از تالاب هورالعظیم در نزدیکی جاده زهیریه دچار آتش سوزی شد. با توجه به گزارش فرماندار هویزه و عمدی بودن آتشسوزی، دو نفر راکب موتورسوار که عامل این آتش سوزی بودند دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شدند.» دستگیری عاملین آتش سوزی در حالی است که آتش سوزی تالاب هورالعظیم از اوایل تیر ماه سال جاری شروع شده و با وجود تلاشهای بسیار، همچنان ادامهدار بوده است.
خبر فوق از نگاه من، بدین جهت مهم بیان شد که میتوان آن را حکایتی از غیر طبیعی و عامدانه بودن آتش سوزیهای هورالعظیم از روز اول یا حداقل دست داشتن ستون پنجم دشمن در تداوم آن، دانست و از این جهت فکر میکنم جای آن دارد دستگاههای امنیتی بررسیهای دقیقی در این خصوص انجام دهند، هر چند که شاید، پیش از این نیز تحقیقاتی انجام شده باشد و من نسبت به آن بیخبر باشم.
تحلیل من این است، آتش سوزی هورالعظیم یا تلاش برای تداوم آن، بخشی از پازل دشمن برای براندازی خیالی جمهوری اسلامی ایران است. به نظرم دشمن که اکنون با استفاده از زخمهای مدیریتی در عرصه اقتصاد به دنبال ایجاد مشکلات معیشتی و آسیبهای اجتماعی از طریق افزایش فشارهای اقتصادی و به تبع آن ایجاد نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی کردن آن است، محتاج است با این قبیل شیطنتهای خبیثانه و سپس مانور رسانهای بر روی آن ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران را به افکار عمومی القاء کند تا چهرهای ضعیف، مفلوک و ناکارآمد از نظام اسلامی ترسیم شود که حتی توانایی کنترل و مهار یک آتش سوزیی را هم ندارد.
تیترهای جنجالی پیاپی و گزارشات خبری متعدد رسانههای معاند چون «بیبیسی فارسی» و «اتاق خبر منوتو» درباره هورالعظیم را نیز میتوان گواه این مدعا دانست. در واقع بازوهای رسانهای دشمن تلاش کردند با دمیدن در آتش هورالعظیم و قرار دادن آن در کنار برخی دیگر از اخبار، جمهوری اسلامی را «اسیر بحرانها» نشان دهند.
از دیگر بازوهای تکمیل کننده نقشه دشمن در این قضیه، میتوان به تیمهایی قلابی، همچون تیم کاووس سید امامی، که با پوشش فعالان محیط زیست آشکار میشوند، اشاره کرد. تیمهایی که با سر دست گرفتن چنین حوادثی، دائماً با نوشتهها، سخنرانیها و مستندسازیها بر طبل بحران محیط زیست در ایران کوبیده و از کاه، کوهی میسازند تا وضعیت جمهوری اسلامی ایران در محیط زیست را وضعیتی اسفناک جلوه دهند، و با شبکه کردن این تصویر با تصاویر ساختگی که بر محور مسائل جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی، ارزی و... شکل دادهاند، پازل القای ناکارآمدی تکمیل شود.
آنچه که بیان شد به معنی عدم اعتقاد من به مشکلات و چالشهای محیط زیستی و یا نادیده انگاشتن تلاشهای فعالان حقیقی محیط زیست و دلسوزان ایران نیست بلکه همانگونه که مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم بیان فرمودند معتقدم مگس بر روی زخم مینشیند و بایستی زخم را بهبود بخشید، لذا مقصود آنچه که بیان شد، غلو کردنها، اغراق آمیز سخن گفتن از مشکلات و بحران آفرینیهای جنگ رسانهای است.