جبار آذين منتقد پيشكسوت سينما و تلويزيون در مصاحبهاي از رويكرد تلويزيون براي همكاري با چهرههاي سينمايي انتقاد كرد و آن را كجروي دانست.
بحث حضور چهرههاي سينمايي در برنامههاي تلويزيوني با عنوان مجري، همزمان با داغ شدن بحث سلبريتيهاي ايراني مطرحشده است و افزايش حضور اين چهرهها در تلويزيون موافقان و منتقداني دارد. جبار آذين منتقد باسابقه سينما و تلويزيون در گفتوگو با «تسنيم» از شيوه حضور سلبريتيها، در تلويزيون انتقاد ميكند و ميگويد: «يكي از كجرويهاي صداوسيما به رغم داشتن مجريان كاربلد در سيما باز كردن پاي چهرههاي سينمايي به تلويزيون است. آنها به گمان اينكه حضور اين افراد ميتواند سبب جذابيت و پرمخاطبتر شدن برنامههاي تلويزيون باشد به اين اقدام مبادرت كردهاند اما نتيجه كار و بازخوردهاي آن نشان ميدهد فقط بودجه صداوسيما صرف آن شده و هيچ نتيجه و تأثيرگذاريای هم نداشته است.» آذين با نقد شيوه برنامهسازي تلويزيون بر مبناي حضور افراد غيرمرتبط حيطه توليد، اذعان ميكند: «مشكل ديگر اينكه برخي از مديران صداوسيما به جاي دعوت از هنرمندان حرفهاي و برنامهسازان كاربلد عمدتاً از دوستان، خويشان و متوسطها استفاده ميكنند و ماحصل اين روش توليدات متوسط و زير متوسط تلويزيون است. معضل بزرگ ديگري كه در دو سال اخير گريبانگير صداوسيما شده استفاده از اسپانسرهاست.» اين منتقد ميافزايد: «اسپانسرها در لواي پشتيبان مالي براي توليد محصولات تلويزيوني كار را امروز به جايي رساندهاند كه در چگونگي توليد برنامهها و چگونگي فيلمها و سريالها دخالت مستقيم ميكنند. در واقع تلويزيون با بازگذاشتن راه اسپانسرها فضا را به گونهاي براي حضور آنها مهيا كرده كه ديگر شاهد توليد برنامهها و فيلمهاي مناسب در تلويزيون هستيم و اغلب توليدات به سليقه اسپانسرها توليد و پخش ميشوند. تلويزيون مدتهاست ديگر از تواناييها و قابليتهاي فراوان خود براي برنامهسازي مناسب استفاده نميكند.» آذين با طرح اين مسئله كه چرا تلويزيون اصرار دارد و بر اين اصرار سماجت ميورزد كه بخواهد با برنامههاي ماهوارهاي رقابت كند؟ معتقد است: «تلويزيون بيش از اينكه به اين مقوله بينديشد بايد به توليد برنامههاي مناسب مخاطب ايراني خود توجه كند. چنانچه در اين زمينه به توفيق مناسب رسيد و توانست نظر مثبت مردم را با خود همراه سازد ميتوان آنگاه عنوان كرد تلويزيون در كشور موفق بوده است.» اين منتقد در پايان تأكيد ميكند: «در شرايط فعلي وقتي تلويزيون از پاسخگويي مناسب به نيازهاي عادي مخاطب عاجز است، مقابله يا مبارزه يا هر شكل ديگري در تقابل با برنامههاي ماهوارهاي توسط صداوسيما صرفاً جز يك شعار تو خالي چيز ديگري نميتواند باشد، چراكه با دست خالي وارد بازار رقابتي شده است.»