کد خبر: 932658
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۲۳:۰۰
مهران ابراهيميان
۱- رئیس‌جمهور محترم در صحن مجلس گفت: من از شما و ملت ایران می‌پرسم که آیا آموزش در ایران جزو ارزان‌ترین آموزش‌ها در سطح جهان نیست، آیا بهداشت و درمان به طور نسبی جزو ارزان‌ترین کشور‌ها نیست؟ آیا انرژی یعنی بنزین، گازوئیل و گاز جزو ارزان‌ترین کشور‌های دنیا نیست؟ آیا آب و برق در یک قیمت متعادل و ارزان نسبت به کشور‌های دیگر نیست؟ آیا حمل و نقل که یک مقدار به کمک بیشتر دولت و مجلس نیاز دارد، در یک شرایط معتدل نیست؟

۲-‌صندوق بین‌المللی پول در پایگاه داده‌های آماری خود پیش‌بینی کرده‌است ایران در سال ۲۰۲۱ با سه پله صعود در جایگاه پانزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا قرار گیرد. بر اساس آمار‌های منتشر شده از سوی این نهاد بین‌المللی تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس شاخص قدرت خرید در سال ۲۰۱۷ بالغ بر ۱۶۴۴ میلیارد دلار بوده و ایران از این نظر در رتبه ۱۸ جهان قرار گرفته است.

۳- شورای عالی کار در آخرین نشست خود در سال ۱۳۹۶ حداقل دستمزد ماهانه کارگران برای ۳۰ روز کاری را در سال ۹۷ یک میلیون و ۱۱۴ هزار و ۱۴۰ تومان تعیین کرد و حداقل دستمزد روزانه با افزایش حدود ۴ هزار تومان به ۳۷ هزار و ۱۳۸ تومان رسید.

۴- بر اساس آمار رسمی سازمان تأمین اجتماعی بیش از ۸۰ درصد کارگران، دریافتی کمتر از یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان دارند.

چهار خبر مورد اشاره نشان می‌دهد که اقتصاد کشور از بی‌تعادلی‌های شدید قیمتی رنج می‌برد به نحوی که مانند فیلی در تاریکی هر کس توصیفی از وضعیت اقتصاد دارد.

مثلاً مردم می‌توانند ازخود سؤال کنند، چگونه است که کشور ایران به لحاظ یکی از شاخص‌های اقتصادی در جایگاه ۱۸ دنیا قرار دارد و ممکن است در سه سال دیگر جایگاه ۱۵ دنیا را داشته باشد، در حالی که اگر ارزش دلار را هم اکنون ۱۴ هزار تومان بدانیم، تقریباً بیش از ۸۰ درصد کارگران ماهانه ۱۰۰ دلار حقوق می‌گیرند و یکی از ارزان‌ترین نیرو‌های انسانی جهان را داریم. در عین حال، اما تولید ناخالص داخلی بیش از ۱۶۴۴ میلیارددلار است؟

و یا می‌توان این سؤال را مطرح کرد که چه طور دولت برنامه حمایتی و بسته‌های حمایتی برای میلیون‌ها نفر تدارک دیده و تصویب کرده‌است، اما رئیس‌جمهور کشور مدعی است بهداشت، درمان، آموزش و سوخت ارزان است؟

پاسخ را می‌توان در دو نکته مهم که اتفاقاً و کاملاً در حیطه حاکمیتی دولت است، جست‌وجو کرد.

نخست آنکه؛ توزیع یارانه‌های سنگین در بخش‌های مختلف نامبرده از سوی رئیس‌جمهور محترم هدفمند توزیع نشده و متأسفانه در قیاس با حقوق دریافتی کارگران و به طور کلی حقوق‌بگیران قابل‌مقایسه نیست بنابراین سخنرانی طراحی شده دکتر روحانی در مجلس حداقل برای ۸۰ درصد کارگران قابل‌فهم نیست؛ و دیگر آنکه اگر تولید ناخالص داخلی زیاد است متأسفانه نمود آن در رفاه عموم مردم قابل رؤیت نیست. به عبارت دیگر حتی به‌رغم یارانه‌های سنگین و غیر هدفمند توزیع درآمد نیز دچار ایراد اساسی است. بنابراین در این دو حوزه نیازمند تغییر نگاه جدی دولت هستیم.

به علاوه می‌توان سؤال جدیدی مطرح کرد که اگر چنین توضیحاتی درست باشد، آیا رئیس‌جمهور دروغ گفته است؟
پاسخ بدون شک منفی است! یعنی ایشان دروغ نگفته، بلکه سنگ محک و میزانی که به کار برده قابل فهم برای مردم نیست؛ یعنی در قیاس با حداقل حقوق کارگران کشور‌های دیگر همطراز با ایران و یا کشور‌های توسعه‌یافته که حتی محروم از داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز هستند؛ هزینه‌های درمان، آموزش و سوخت و انرژی در ایران بسیار ناچیز است. مثلاً وقتی حقوق یک کارگر ساده ساعتی ۱۰ دلار و در یک روز ۸۰ دلار است و حداقل حقوق یک ماه حداقل‌بگیر در داخل کشور حدود ۸۶ دلار است، بدیهی است که هر نوع قیاسی برای قیمت‌ها با معیار دلار، ایران را در زمره ارزان‌ترین کشور‌ها برای خارجی‌ها و قاچاقچیان می‌کند.

مثالی دیگر؛ هم اکنون بر اساس آمار‌های موجود نرخ فوب هر لیتر بنزین حدود ۷۵ سنت است، بنابراین هر کارگر ساده که ساعتی ۱۰ دلار می‌گیرد، می‌تواند با حقوق یک روز خود حدود ۱۰۶ لیتر بنزین در امارات و عمان تهیه کند، در حالی که هر ایرانی با همین قیمت فعلی یک روز کار تنها می‌تواند ۳۷ لیتر بنزین بخرد، حال اگر بخواهیم حقوق کارگر را بر اساس قیمت فوب بنزین در نظر بگیریم، هر ایرانی تنها می‌تواند ۵/۳ لیتر بنزین بخرد.

البته نگارنده قصد ندارد که فشار‌های دو‌گانه اهم از فشار‌های خارجی ناشی ازتحریم و ناشی از فساد‌های هزینه‌زا را نادیده بگیرد، ولی به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور باید به دنبال ادبیات مشترک میان اکثریت مردم باشد، نه استدلال کسانی که در دوسال اخیر همواره به دنبال افزایش قیمت دلار بوده‌اند و دولت را مجاب به بالا نگهداشتن قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی کرده‌اند. این نوع دیالوگ دیکته شده به رئیس‌جمهور محترم اگر چه در ذات خود دچار ایراد اقتصادی نیست، اما مشمول نوعی منت‌گذاری به مردمی است که به گرانی‌های اخیر دلار تنها قادرند ۳۳ درصد هزینه‌های زندگی خود را تأمین کنند.

به عبارت بهتر اگر قرار است معیار ارزانی بهداشت، درمان، سوخت، بنزین، گازوئیل و برق محاسبه دلار باشد، چرا برنامه‌ریزانی که به شما پیشنهاد افزایش قیمت دلار را داده‌اند (و شما بار‌ها بر افزایش ارادی و قابل بازگشت دلار تأکید کرده‌اید) قیمت دلار را مثلاً ۱۰۰ هزار تومان نکنند و نشان دهند که قیمت بنزین حتی از ونزوئلا چندین برابر ارزان‌تر است؟

اقای روحانی لطفاً اسیر این نوع تحلیل‌ها نشوید که جز دورتر شدن فاصله دولت با مردم نتیجه‌ای ندارد!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار