مراسمهای عزاداری محرم و صفر امسال هم پس از ۶۰ روز و با بازگشت تدریجی زوار پیاده اباعبدالله (ع) به پایان رسیده است؛ شوری برخاسته از شعور دینی که مردم ایران را از روزهایی مانده به اول محرم در برمیگیرد که علم عزا برپا کنند تا هفتههای مانده به اربعین که در تدارک شرکت در اجتماع عظیم پیادهروی اربعین هستند و تا روزهای آخر صفر که عزای پیامبر (ص) و دو امام معصوم را برپا میکنند.
از همان روزهای آغاز محرم سروصداهایی بلند شد که بوی خوبی از آن به مشام نمیرسید. کسانی که با رأی همین مردم به مجلس و شورای شهر راه یافته بودند، تلاش کردند مواضعی داشته باشند که هرچه بود در راستای حرکت چند ده میلیونی مردم برای امام حسین (ع) نبود. این گزارش نگاهی به این سنگ اندازیها و تاثیرات آن در دوقطبیسازی جامعه و از بین بردن وحدت دارد.
عزاداری محرم؛ دولتی یا مردمی؟
از مواردی که اصلاحطلبان از آغاز محرم نسبت به آن موضع گرفتند و سال گذشته هم بیان کردند، اعتراض به استفاده از بودجه بیتالمال برای کمک به هیئتهای مذهبی بود، مثلاً زهرا صدراعظم نوری، عضو شورای شهر تهران گفته که «با وجود احترامی که برای همه تشکلها و هیئتهای مذهبی قائل هستم، با این رویه اساساً مخالف بوده و اعتقاد دارم مردم تهران وقتی منابع درآمدی شهرداری را از طریق پرداخت عوارض تأمین میکنند، مایل نیستند این عوارض به این نحو هزینه شود. وقتی مردم پولی برای عوارض میدهند نباید صرف خرج خرید برنج و روغن برای هیئتهای مذهبی شود.» جالب آنکه در همین گفتوگو، زهرا نوری از اختصاص بودجه بیتالمال به منظور خرید تبلت و ماشین برای اعضای شورای شهر دفاع میکند. ناهید خداکرمی هم در دو توئیت نوشت که برگزاری نمایشگاه عطر سیب از بودجه شهرداری غیرقانونی است و در حیطه وظایف شهرداری نیست و ...
از این موارد زیاد است و مجال بیان همه آن نیست. اولاً حکومتی نبودن عزاداری اهلبیت (ع) به معنای آن است که دولت متصدی برگزاری مراسم نباشد و اداره آن را به مردم بسپارد. این ربطی به کمک مالی ندارد. ثانیاً دولت اسلامی در حکومت جمهوری اسلامی موظف به نشر فرهنگ اسلامی و دینی است و یقیناً یکی از راههای رسیدن به چنین هدفی کمک به هیئتهای عزاداری است. اگر قرار است حکومت فقط مانع برگزاری مراسم نباشد و کمک نکند، دیگر چه تفاوتی میان حکومت اسلامی و حکومت پهلوی است؟! متأسفانه گویا اعضای شورای شهر تهران در جریان وظایف شهرداری نیستند. در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «رسالت قانون اساسی این است که زمینههای اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهانشمول اسلامی پرورش یابد» و بعد با توجه به اصول اول و دوم قانون اساسی، وظیفه حکومت برای تربیت اسلامی آحاد جامعه مشخص میشود. با توجه به چنین وظایفی است که برای نهادهای مختلف حکومت در جمهوری اسلامی بودجه فرهنگی در نظر گرفته میشود و آن بودجه در مسیر ترویج فرهنگ اسلامی هزینه میشود. معاونت فرهنگی شهرداری تهران نیز در همین چارچوب عمل میکند و در واقع برگزاری برنامههای فرهنگی از وظایف این معاونت است و به همین منظور بودجه در اختیار دارد.
روزنامه جمهوری اسلامی که از قضا مدیرمسئول آن یک روحانی است، پا را فراتر گذاشته و حتی به هزینه شدن از بیتالمال برای سفر و ویزای اربعین مردم اعتراض کرده است. در حالی که مردم با پول خود راهی سفر شدند، میلیاردها دلار ارز دولتی در بهار امسال حیف و میل سیاستهای غلط دولت شد و صدایی درنیامد، در نهایت هم عملکرد دولت در ساماندهی پیادهروی اربعین آن همه مشکل به وجود آورد، ولی اعتراض کذایی است که چرا مردم رفتهاند زیارت کربلا!
تناقض در مواضع و عملکرد؛ هیئتها سیاسی نیستند؟
چند روزی مانده به آغاز محرم، روزنامه اعتماد تیتر اول خود را به عبارت «دین ما سیاسی است نه سیاستبازی» اختصاص داد که نقلقولی از مجید انصاری، عضو اصلاحطلب مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. او در این مصاحبه گفته بود: «در جلسه نیمه شعبان یا غدیر یا مجالس سوگواری محرم و صفر، مردم برای انجام وظیفه دینی یا ابراز علاقه خود به اهلبیت (ع) میآیند، بنابراین انتظار ندارند این مجالس به مسائل سیاسی آلوده شود... که یکی از نمودهای عینی آن خلوت شدن مجالس و مراسمها خواهد بود.» مجالس البته خلوت نیست، اما مجالس اصلاحطلبان برای امام حسین (ع) خلوت است و برخلاف هیئتهای بزرگ پایتخت و شهرهای دیگر که جمعیت چند هزارنفری در هیئت حضور دارند، هیئتهایی که اصلاحطلبان برگزار میکنند، طبق مشاهده خلوت است. انصاری هم گویا ملاک را فقط هیئتهای خودشان دانسته است. این هم البته انتقادی است که اگر هیئتها نباید سیاسی شوند، چرا اصلاحطلبان جدا هیئت میگیرند و سخنرانان سیاسی دعوت میکنند!
او همچنین گفته که «در آن مراسم برای خواندن دعا و مناجات آمدهاند نه شنیدن تحلیل سیاسی. مردم اگر بخواهند تحلیل سیاسی بشنوند، به میتینگ سیاسی میروند نه دعای عرفه و هیئات مذهبی.» این در حالی است که دو هفته بعد همین مجید انصاری در هیئت امام حسین (ع) نظرات سیاسیاش را بیان کرد و از نظارت استصوابی گلایه کرد و...
مشکل همین است که اصلاحطلبان با سیاسی شدن هیئتها مشکل ندارند بلکه میگویند چرا این سیاسی شدن در راستای اهداف ما نیست. شعار معروف «یاحسین، میرحسین» و غائله آشوبی که عاشورای ۸۸ راه افتاد، نشان میدهد اتفاقاً اگر بتوانند از هیئتهای عزاداری برای اهداف سیاسی خود بهره ببرند، دریغ نخواهند کرد.
دوقطبیسازی خطرناک اصلاحطلبان
این حجم ایستادگی مقابل اعتقادات مردم و مقابل مراسمهایی که با حضور میلیونی مردم برگزار میشود، در کنار چندین خبر از توهین خبرنگاران اصلاحطلب به ائمه (ع) آیا قرار دادن خود مقابل علایق مردم نیست؟ دهها میلیون نفر از مردم به عزاداری محرم میپردازند و تصاویر حضور گویاست که از هر قشری و با هر نظر و عقیده سیاسی همراه این مراسم هستند، چرا اصلاحطلبان اینجا به نظر مردم احترام نمیگذارند و همراه نمیشوند؟! دوقطبیسازی بزرگ همین جا رخ میدهد. اصلاحطلبان در حالی که باید کمک حال مردم عزادار باشند، سنگ مقابل پای آنها میاندازند و عده اندکی کاربر مجازی مخالف مراسمهای اینچنینی را کل مردم ایران معرفی میکنند و با تکرار حرفهای آنان دست به دوقطبیسازی خطرناکی میزنند که روی خط اعتقادات مردم ایران حرکت میکند. امام حسین (ع) محور وحدت مردم ایران شده است؛ از باحجاب و بدحجاب، از مذهبی و غیرمذهبی، از مسیحی و مسلمان حتی! چرا اصلاحطلبان این محور وحدت را تبدیل به اختلاف و شبههافکنی و غیریتسازی میکنند؟!
ایران و هر کشوری برای قدرتمند ماندن نیاز به وحدت دارد، چرا باید محورهای وحدت ملی اینگونه مورد هجمه قرار بگیرند؟!
روسیاهی بر صورت ذغال برای زمستان است، اما اصلاحطلبان نشان دادند در بهار حسینی مردم ایران هم میتوانند روسیاه شوند.