سرایدار ساختمانی که ۱۶سال قبل و در ۲۰سالگی زن صاحبخانه را برای تصاحب اموالش به قتل رسانده بود حالا ۳۶ساله است. حکم قصاص او از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شده، اما اجرای حکم به علت فوت یکی از اولیایدم و رضایت نفر دوم و عدم درخواست ولیدم سوم همچنان در هالهای از ابهام باقیمانده است. در حالی که پسر متهم به سن ۱۶سالگی رسیدهاست، او از قضات دادگاه درخواست کرده سرنوشت او را معین کنند.
به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به پرونده از سال۸۱ با قتل زن ۷۰ساله به نام پروین و مجروح شدن فرزندش آرمان در یکیاز باغ ویلاهای کرج آغاز شد. شواهد نشان میداد عامل قتل، سرایدار باغ ویلا به نام نادر ۲۰ساله است که همراه همسر و نوزادش در آن باغ مشغول کار است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، نادر دستگیر شد. او در همان مراحل اولیه بازجویی با اعتراف به قتل گفت: «چند ماهی در باغ ویلا به عنوان سرایدار مشغول کار شدم. همسرم باردار بود و بعد از به دنیا آمدن پسرم مخارج زندگیام زیاد بود و از پس آن برنمیآمدم. این شد که با دیدن ثروت مقتول وسوسه شدم و نقشه سرقت را کشیدم.» متهم در خصوص قتل گفت: «شب حادثه پسر مقتول در ویلا بود. او را به بهانهای به اتاق سرایداری کشاندم و با چماق به سرش زدم. بعد سراغ پیرزن رفتم و دست و پایش را بستم و سپس یک ضربه با چماق به سرش زدم. بعد از بیهوشی مقتول خودرویی که در حیاط پارک بود به همراه پول نقد و طلاها را سرقت کردم و گریختم. باور کنید قصد قتل نداشتم و بعد از دستگیری بود که فهمیدم پیرزن به قتل رسیده است.»
با اقرارهای متهم، پرونده کامل و به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، متهم بنا به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. همچنین به اتهام ضرب و جرح فرزند مقتول به پنجسال حبس و به اتهام سرقت به سهسال حبس و ۷۴ضربه شلاق محکوم شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستادهشد و بعد از تأیید این رأی در حالیکه متهم در آستانه مرگ قرار داشت یکی از اولیایدم اعلام رضایت کرد و دیگر اولیایدم نیز فوت کرد. به این ترتیب متهم همچنان در زندان ماند تا اینکه بعد از گذشت چهارسال این بار به دلیل حمل مواد مخدر در زندان رجاییشهر محاکمه و به ۱۲ سال حبس محکوم شد. متهم در حالیکه دوران محکومیتش را میگذراند به علت عدم پیگیری حکم قصاص از سوی یکی از اولیایدم مقیم در امریکا با نوشتن نامهای درخواست تعیین تکلیف کرد. بنابراین صبح دیروز وی بار دیگر در همان شعبه به ریاست قاضی زالی پای میز محاکمه قرار گرفت. ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: «با توجه به رضایت و فوت یک نفر از اولیایدم، همچنین عدم پیگیری دیگر اولیایدم مقیم در امریکا و عدم حضور وی طی ابلاغیه دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران و اینکه طی استعلام از ثبت احوال ورثهای نیز شناسایی نشده است، از ریاست دادگاه درخواست رسیدگی به درخواست متهم را دارم. همچنین با توجه به نوع و نحوه جرم درخواست اشد مجازات را دارم.»
در ادامه متهم بنا به رضایت یکی از اولیایدم از جنبه عمومی جرم در آخرین دفاعش گفت: «حرفی ندارم فقط اینکه پشیمانم. سوغاتم در این سالها مریضیهای مختلف است. این اواخر هم پزشکان یک کیست سرطانی در بدنم تشخیص دادهاند، اما درمانی انجام نمیدهند و میگویند باید بیرون زندان درمان کنی.» او در ادامه گفت: «وقتی به زندان افتادم بچهام چند ماه بیشتر نداشت. همسرم مرا رها کرد و رفت و مادرم سرپرست پسرم شد. او ۱۶ساله است و از استرس ناخنهایش میریزد. از دادگاه تقاضا دارم بعد از ۱۶سال هر چه زودتر مرا آزاد کنند تا بتوانم سرپرست مادر پیر و پسرم باشم.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.