باز هم اتصال یا عدم اتصال به سوئیفت محل بحث رسانهها شدهاست؛ اهمیت این موضوع به حدی بالا رفته است که برخی بر این طبل میکوبند که عدم دسترسی بانکهای ایرانی به این پیامرسان، یک رخداد غمانگیز است. در باب حواشی به وجود آمده، باید گفت که سوئیفت یک شبکه بینالمللی پیامرسان در حوزه تبادلات بین بانکی است؛ چه داخلی و چه خارجی. فرض کنید دو شخص حقیقی یا حقوقی، معاملهای با هم میکنند و فروشنده بابت فروش کالای خود، از خریدار میخواهد پول کالا را به حساب معرفی شده واریز کند. با درخواست خریدار از بانک خود، بانک پول کالا را بهحساب فروشنده در بانکش واریز میکند، اما در این میان، پیامهایی میان دو بانک در یک پیامرسان ثبت میشود که در دیتا بیس این پیامرسان ذخیره میشود. در واقع نقش این پیامرسان – سوئیفت- تنها نقش یک ارسال و دریافتکننده پیام از دو بانک است مانند تلگرام یا واتساپ.
سوئیفت هیچ نقش دیگری در تبادلات بانکی ندارد و تنها یک واسطه برای ارسال پیامهای بانکی میان طرفین است. سوئیفت از سال ۱۹۷۷ کار خود را آغاز کرد و تا به امروز به کار خود ادامه میدهد. این پیامرسان که توسط بلژیکیها بنا نهاده شده روزانه بیش از ۲۰ میلیون پیام بانکی را منتقل میکند و دارای دو سرور آیینهای در هلند و امریکاست. تمامی اطلاعات مبادلات بین بانکی در دیتا بیسهای سوئیفت ثبت شده و دارای دقیقترین جزئیات است. به عنوان مثال، پیام ۷۰۰ سوئیفت دارای ۳۷ نوع اطلاعات مانند مشخصات انتقالدهنده، موضوع انتقال پول، تاریخهای دقیق و جزئیات قرارداد است که ثبت این اطلاعات نیازمند یک پشتیبانی عظیم سروری است. هدف از ایجاد دو سرور آیینهای در اروپا و امریکا، آن بود که اگر یک مرکز دچار اشکال فنی شد، دیتا بیس دیگر به کار مشغول باشد.
طبق قانون رایج در این پیامرسان، اطلاعات این پیامرسان کاملاً محرمانه است، مگر آنکه مراجع ذیصلاح بینالملل در بالاترین سطوح از این پیامرسان درخواست کنند تا برخی اطلاعات را در اختیارشان قرار دهند و در این میان، دولتها توانایی دسترسی به اطلاعات این پیامرسان بینالمللی را ندارند. این عدم دسترسی پس از حملات ۱۱ سپتامبر ادامه داشت تا آنکه جرج بوش به بهانه انجام تحقیقات درباره این حادثه تروریستی، بخشی از اطلاعات سوئیفت را به طور غیر قانونی ضبط و مورد بررسی قرار داد که این موضوع با اعتراض شدید اتحادیه اروپا همراه شد و در نهایت کار به محاکم قضایی کشیده شد. با افزایش اختلافات میان امریکا و سوئیفت، بسیاری از کشورهای جهان مانند چین با سامانه CIPS، روسیه با سامانه CYBERFT، هند با سامانه SFMS، میزان استفاده از سوئیفت را کاهش دادند. جالبتر آنجاست که خود امریکا نیز برای جلوگیری از نشت اطلاعاتی بانکی خود سامانهای را به نام FEDMAIL طراحی کرده و سالهاست به استفاده از آن مشغول است.
ایران هم در دوره اول تحریمها در اواسط دولت دهم، شبکه پیامرسان داخلی را به نام سپام – SEPAM- راهاندازی کرد تا در تبادلات داخلی، از آن بهره گرفته شود، اما همچنان عدمدسترسی به سوئیفت، موجب شد تا مشکلاتی در تبادلات بینالمللی بهوجود بیاید. گرچه راهکارهای خاصی به کار گرفته شد، اما سوئیفت همچنان یک مشکل باقی ماند و حتی پس از برجام، با رفع تحریم سوئیفت این پیامرسان از کارآیی گذشته برخوردار نبود. در همان روزهای برجام، بانک مرکزی برای آنکه نشان دهد بانکهای ایرانی به سوئیفت متصل شدند، از رسانهها دعوت کرد تا با حضور در بانک مرکزی، اتصال بانکهای ایران را به سوئیفت مشاهده کنند. گرچه بانکهای ایرانی به سوئیفت متصل شدند، اما روند اتصالشان به این شکل بود که هیچ پاسخی از طرف خود دریافت نمیکردند، مانند آنکه در تلگرام به کسی پیام بدهید و وی پاسخی به فرستنده پیام ندارد. سوئیفت هم مانند تلگرام است، پیامها را منتقل کرده و اطلاعات را در سرورهای خود ضبط میکند و از همین رو، این تصمیم طرف مقابل است که به پیام بانکی شما پاسخ بدهد یا نه. گرچه سوئیفت اصلی ترین پیامرسان بانکی جهان است و مرکز اطلاعاتی آن به سوئیس منتقل شده ولی هر انتقال پولی که در آن صورت میگیرد در دیتا بیس آن به ثبت میرسد. شاید به همین دلیل است که اختلافنظری بزرگ در امریکا بر سر دسترسی ایران به سوئیفت بهوجود آمد و کارشناسان وزارت خزانهداری امریکا خواستار تداوم دسترسی ایران به سوئیفت شدند. آنها میدانستند دسترسی ایران به سوئیفت میتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار امریکاییها قرار دهد و چنانچه ایران از سوئیفت محروم شود، از سایر پیامرسانهای نوظهور بانکی بهره میگیرد و میتواند تحریمها را دور بزند و این جدای از ردگیری تبادلات بانکی ایران است. گرچه نمیتوان به سادگی از کنار سوئیفت و فواید آن عبور کرد، اما از سوی دیگر باید پذیرفت سوئیفت تنها یکی از راههای تبادلات بانکی است و با استفاده از راهکارهای مختلفی که مطرح کردن آن به صلاح نیست، میتوان بر این مشکل هم فائق شد