در میان سریالهای متعددی که از شبکههای مختلف تلویزیون در حال پخش هستند سریال «حوالی پاییز» توانسته است نظر مخاطبان را به خودش جلب نماید و به نوعی برگ برنده تلویزیون محسوب میشود.
پس از گذشت بیش از سه سال از فاجعه منا، سریال «حوالی پاییز» با همه فراز و فرودهای فنی و محتواییاش اولین قدم برای پرداخت دراماتیک این حادثه دردناک و سؤال برانگیز به حساب میآید. در روزگاری که سینما در چنبره آثار سطحی و کمدی مبتذل گرفتار شده نگاه مخاطبان به سمت تلویزیون معطوف شده است.
برگ برنده تلویزیون
پخش سریال «حوالی پاییز» فعلاً در مقام ناجی و برگ برنده تلویزیون ظاهر شده است چراکه دست کم در بحث انتخاب سوژه این سریال در مقایسه با مجموعههای تلویزیونی دیگر سیما تا حد زیادی محافظهکاری را کنار گذاشته و به موضوعی استراتژیک و مهم پرداخته است. حوالی پاییز که بیشتر یک درام خانوادگی با رگههایی از اتفاقات عاشقانه بین برخی کاراکترهایش است سعی کرده تا در کنار جریان اولیه و اصلی به موضوع بسیار مهم، استراتژیک و البته تراژیک فاجعه منا نیز اشاراتی داشته باشد. پرداختن موجز و مختصر «حوالی پاییز» به فاجعه منا از سوی چند جریان با توجه به انگارههای مورد نظر خود، واکنشهایی را به همراه داشته است. گروه اول خانواده شهدای فاجعه منا بود که با انتشار نامهای خطاب به علی عسگری رئیس رسانه ملی از وی و دستاندرکاران سریال «حوالی پاییز» تشکر کرده بودند. گروه دیگری که نسبت به این سریال واکنش داشتند عدهای هستند که معتقدند پرداختن به چنین مسئله ملتهب و پرابهامی باعث تیرهتر شدن روابط ایران و عربستان خواهد شد! که البته پرداختن به ابعاد مختلف این موضعگیری و بررسی درست و غلط بودن آن منظور نظر این قلم نیست.
حُسن «حوالی پاییز».
اما منتقدان و کارشناسان اهل فن گروه سومی هستند که در رابطه با ابعاد فنی و محتوایی این سریال مباحثی را مطرح میکنند. جبار آذین، منتقد و کارشناس سینما و تلویزیون در گفت و گو با «جوان» پیرامون ارزیابیاش در رابطه با موفقیت یا عدم توفیق دست اندرکاران سریال «حوالی پاییز» در پرداخت دراماتیک مسئله بسیار مهم فاجعه منا میگوید: در میان سریالهای متعددی که از شبکههای مختلف تلویزیون در حال پخش هستند سریال «حوالی پاییز» توانسته است با جلب نظر بخشی از مخاطبان رسانه ملی خودش را به عنوان یک سریال متوسط تلویزیونی معرفی کند. آذین در ادامه خاطر نشان میکند: مهمترین موضوعی که این مجموعه در میان داستانکها و اتفاقات جاری دستمایه خود قرار داده توجه به نوع ارتباط بین ایران و عربستان است. تصویرسازی حوالی پاییز از شکل ارتباط دو کشور در قالبهایی از جمله جاسوسی و همچنین رویدادها و اتفاقاتی که در عربستان سعودی برای حجاج کشورمان رخ داده، شکل میگیرد. به عبارت دیگر مسئله مشکوک فرو افتادن جرثقیلهای محوطه مسجدالحرام که چند روز پیش از فاجعه منا رقم خورد و نیز شهادت حجاج در منطقه منا در این سریال مدنظر قرار گرفته است. در واقع اصل پرداختن به این واقعیات از جمله مهمترین مؤلفههای خوبی است که میتواند برای تولیدکنندگان این سریال به عنوان یک «حُسن» مورد توجه قرار بگیرد. یکی از اشکالات کار، مربوط به پژوهش این نوع جنس کارهاست. در حالی که بیش از تولید چند برابر نیاز به پژوهش است چراکه مسائل مهم و حساسی است.
این منتقد سینما و تلویزیون در ادامه درباره کاستیهای دراماتیک و مشهود این سریال در پرداختن به فاجعه منا اینگونه اظهار نظر میکند: «در کنار نکات خوبی که این سریال با خود دارد متأسفانه پرداختن به فاجعه منا چندان دارای جذابیتهای تصویری نیست و سهم بسیار اندکی در این مجموعه را به خود اختصاص میدهد. در واقع سریال «حوالی پاییز» یک سریال خانوادگی است که در کنار جریان اصلیاش، در حد و اندازه داستانکهایی که در آن مطرح میشود به حادثه منا میپردازد. این مجموعه یک سریال نسبتاً ضعیف خانوادگی- عشقی است که بیشتر روایتگر اتفاقات عشقی بین یک پسر ایرانی با یک دختر عربستانی است وگرنه مسئله فاجعه منا دارای ابعاد مختلفی است که باید از تمامی جهات امنیتی، سیاسی، ایدئولوژیک و... به آنها پرداخته شود.
بازی ضعیف بازیگر خارجی
وی با اشاره به اینکه مخاطب پس از تماشای این سریال چیزی عایدش نمیشود و صرفاً با تصویرسازی از برخی لحظات احساسی همراه با اتفاقات عاشقانه آن هم به صورت سطحی مواجه است، میافزاید: نکته مهم دیگر استفاده از یک بازیگر لبنانی در این سریال است که با بازیهای ضعیفی که از این بازیگر شاهد هستیم باید گفت که حضور این بازیگر هیچ کمکی به جذابیت کار نکرده است. این واقعیت را باید مجدداً تکرار کنم که این سریال در میان دیگر آثار ضعیفی که از تلویزیون شاهد پخش آنها هستیم یک اثر متوسط ارزیابی میشود.
«حوالی پاییز» موضوع جسورانهای دارد
آرش فهیم، نویسنده و منتقد سینمایی نیز در این باره به «جوان» میگوید: «حوالی پاییز» فارغ از ساختار، به لحاظ موضوعی، کار جسورانهای است. آنهایی که در جامعه سینمایی کشور تنفس میکنند به خوبی میدانند که رفتن سراغ موضوعات سیاسی- با رویکرد ملی و انقلابی- چه مسائلی را در پی دارد و هم از درون و هم بیرون از این عرصه، فشارهای مختلفی به فیلمسازهایی که سراغ این گونه موضوعات میروند وارد میکند، این درحالی است که در همه کشورهای دارای صنعت فیلم و سریال سازی، تلاش میشود موضوعات سیاسی ملی محور تولید آثار قرار گیرد تا توجه جامعه خود و مردم سایر کشورها را به آن موضوع جلب کنند. با این اوصاف، ساخت سریال درباره فاجعه منا، یک جسارت محسوب میشود؛ فاجعهای که موجب قربانی شدن صدها نفر از هموطنانمان شد و علاوه بر خانوادههای آنها سایر مردم را نیز متألم ساخت. بدون تردید اگر مشابه این رویداد برای امریکا رخ داده بود، تا به حال چند فیلم و سریال دربارهاش در هالیوود ساخته شده بود، اما متأسفانه در سینما و تلویزیون ما، این موضوع مهم و ملی، بایکوت شده بود تا اینکه شبکه ۳ سیما با سریال «حوالی پاییز» این خط را شکست. سریال «حوالی پاییز» همچنین به لحاظ ترسیم فضایی ملی و ایرانی و همچنین توجه به شاخصههای سبک زندگی قابل توجه است. در شرایطی که اغلب سریالهای ما در فضاهایی لاکچری و پرزرق و برق ساخته میشوند، بومیگرایی و توجه به جلوههای زندگی و سنتهای ایرانی هم یک اتفاق مثبت در این سریال است.
به گفته این نویسنده فرهنگی، حوالی پاییز به لحاظ ساختاری، یک سریال متوسط است و از سطح معمول آثار تلویزیونی پایینتر نیست، اما توجه در حوزه فیلمنامه و کارگردانی میتوانست موضوع مهم این سریال را عمق بیشتری ببخشد و باعث تأثیرگذاری بهتر آن بشود، به طور مثال روی شخصیت ساره که بخش اصلی بار داستان بر دوش اوست، چندان کار نشده و ذهن مخاطب درباره او دچار ابهام است. همچنین عدم انسجام بین داستان اصلی و داستانهای فرعی سریال، یک نقطه ضعف است. ماجراهای پلیسی و جاسوسی سریال، فاقد رویکرد معمایی هستند و ساده انگارانه به تصویر کشیده شده است. همچنین ضرباهنگ سریال در برخی قسمتها، سرد و کند است. لحظات پس از بازگشت مهران، میتوانست در میزانسن سنجیدهتری شکل بگیرد تا تأثیر عاطفی بیشتری در پی داشته باشد، اما این بخش از داستان سریال نیز به خاطر ضعف در کارگردانی، حس چندانی را به مخاطب منتقل نمیکند.