رئیس انجمن ژنتیک ایران به تازگی گفته است که ۵۵ درصد سبدغذایی کشور از واردات تأمین میشود که از این میزان ۸۰ درصد آنها تراریخته است. غیرشفاف بودن برنامههایی که در حوزه تراریخته وجود دارد، یکی از مهمترین دلایلی است که برخی از فعالان محیط زیست را در گروه مخالفان این محصولات قرار داده است.
بخش اصلی که درباره محصولات تراریخته تصمیم میگیرد، نهادی است که فعالان محیط زیست در کشور نمیتوانند آن را بررسی کنند. حتی یک کارشناس حوزه تخصصی هم نمیتواند در اینباره نظر بدهد که محصولات تراریخته مفید هستند یا نه؟ اما به خوبی و براساس تجربههای گذشته میدانیم اگر هم مشکلی در اینباره وجود داشته باشد، فعالان این حوزه هیچ قدرتی برای شکایت یا مقابله با روندهای غلط ندارند. در واقع مشکل اینجاست، پروژه از ابتدا کاملاً دولتی و غیرقابل کنترل و بسته بوده است. این نگرانی وجود دارد که این وضعیت به یک مسئله محیط زیستی نابسامان منجر شود. تولید این محصولات عمدتاً توسط واردکنندههای بذر و دیگر محصولات تراریخته تشویق میشود. حتی اگر استفاده از چنین فرآوردههایی توجیه اقتصادی داشته باشد، باید بهصورت کنترلشده در این مسیر حرکت کرد. به طور کلی ما با یک پدیده جدید در دنیا طرف هستیم که عوارض جانبی آن بر بشر و محیطزیست هنوز ناشناخته است و بخشهای پرابهام زیادی دارد؛ به همین دلیل باید گامبهگام جلو برویم.
اقدامات بسیاری از سال ۱۳۹۴ برای ساماندهی محصولات تراریخته انجام شده، از جمله اینکه هر محصول تراریختهای که قرار است به ایران وارد شود، واردکننده حقیقی یا حقوقی باید مشخصات تراریختگی را اعلام کند تا بررسی شود. صدور مجوز واردات محصولات تراریخته کشاورزی مشمول مجوز سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش وزارت جهاد کشاورزی شده است. در سال ۸۴ کارهای قانون «ایمنیزیستی» شکل گرفت و مقدمات سند آن ابلاغ شد و از سال ۸۴ تا ۸۸ روی آن کار و در سال ۸۸ قانون ایمنیزیستی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. قرار بود شش ماه بعد از تصویب، آییننامههای اجرایی این قانون نوشته و اجرایی شود که به علت برخی چالشها این آییننامهها در رفتوبرگشتهای فراوان بالاخره در سال ۱۳۹۲ تأییدیه گرفت و در سال ۱۳۹۳ وزارت جهاد کشاورزی اطلاعیهای مبنی بر اینکه بعد از این افرادی که میخواهند مجوز محصولات ترایخته دریافت کنند به این وزارتخانه مراجعه و براساس آن کارگروهها و کمیتههای تخصصی زیادی تشکیل شد. اما جالب اینکه به تازگی نایب رئیس کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیطزیست مجلس شورای اسلامی از بحرانیبودن وضعیت دامداریهای ایران و تعطیلی ۶۰درصد از این واحدها خبر داده است. به گفته جلال محمودزاده، «در سالهای ۹۵و ۹۶شاهد بودیم، دامهای بزرگ، کوچک، گوشتی و شیری کشور به بیماری تب برفکی مبتلا هستند و بخش اعظمی از منابع دامی را از دست دادیم و دولت و وزارت جهادکشاورزی برای جبران این خسارت کاری انجام نداد.»
اکنون پرسش این است که چطور میتوانیم به وزارتخانهای که با عدم تدبیرش بحران گوشت را رقم زده، در مورد محصولات تراریخته اطمینان کنیم؟