کد خبر: 937524
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۴
حرص و طمع مال دنیا گاهی نه تنها زندگی انسان را شیرین و رنگین نمی‌کند بلکه بسیاری از بدبختی‌ها و رذایل اخلاقی را بدنبال می‌آورد و گاهی هم بلای جان او می‌شود.
حرص و طمع مال دنیا گاهی نه تنها زندگی انسان را شیرین و رنگین نمی‌کند بلکه بسیاری از بدبختی‌ها و رذایل اخلاقی را بدنبال می‌آورد و گاهی هم بلای جان او می‌شود. زیاد‌خواهی و مال‌اندوزی زیاد از نظر عقلایی امری ناپسند است و دل بستگی به آن قلب، روح و روان انسان را تیر و تار می‌کند به طوری که افراد طمعکار گاهی برای بدست آوردن مال دنیا دست به کار‌هایی اشتباهی می‌زنند که جبران آن غیر‌ممکن است مانند پرونده دختر پولداری که برای بدست آوردن ثروت پدر مولتی میلیاردرش دستور قتل پدرش را صادر می‌کند.
به گزارش خبرنگار ما، اواسط مهرماه امسال بود که زن جوانی به اداره پلیس رفت و گفت: مدتی است مردی که خودش را مأمور پلیس معرفی کرده از او به بهانه‌های مختلف اخاذی می‌کند.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من متأهل هستم و فرزند دارم و از طرفی هم خیلی پولدارم و زندگی اشرافی دارم. مدتی پیش مردی با شماره تلفن همراهم تماس گرفت و خودش را سرهنگ هاشمی معرفی کرد و گفت: به کار‌های من و همسرم مشکوک شده و مدعی شد که ما وارد باند خلاف شده و از این طریق پولدار شده‌ایم در صورتی که من به واسطه ارثیه پدری‌ام که از مولتی میلیاردر‌های تهران بود، وضع مالی خوبی دارم و اصلاً نه من و نه همسرم کار خلافی انجام نداده‌ایم. من ابتدا به حرف‌های او توجهی نکردم تا اینکه او خانواده مرا تهدید به قتل کرد و حتی چند باری هم با ارسال فیلم‌های به گوشی‌ام تهدید‌های خود را ادامه داد تا اینکه تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم و از سرهنگ هاشمی شکایت کنم. با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی رضوانی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیم زبده‌ای از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

سرهنگ قلابی جاعل حرفه‌ای بود
مأموران در نخستین گام مرد اخاذ را تحت تعقیب قرار دادند تا اینکه دریافتند این مرد سرهنگ قلابی است که در چند مرحله از شاکی اخاذی‌های میلیاردی کرده است و دارای سابقه کیفری است. بدین ترتیب با شناسایی متهم مأموران وی را در مخفیگاهش دستگیر کردند. مأموران همچنین مدارک زیادی را از مخفیگاه سرهنگ قلابی کشف کردند که همگی آن‌ها جعلی بود و حکایت از این داشت متهم علاوه بر اخاذی در پوشش سرهنگ نیروی انتظامی جاعل حرفه‌ای است که با گرفتن مبالغ زیاد برای افرادی گواهی‌ها، مدارک تحصیلی، اسناد و ... جعل می‌کند. متهم در بازجویی‌ها ابتدایی منکر اخاذی از زن جوان شد و مدعی شد که او اشتباه می‌کند، اما جعل اسناد را قبول کرد. سرهنگ قلابی پس از بازجویی‌ها فنی در نهایت لب به اعتراف گشود و به اخاذی‌های میلیاردی از زن جوان با همدستی راننده خصوصی زن جوان اعتراف کرد.

بر ملا شدن راز قتل مرد مولتی میلیاردر پس از ۲ سال
وی گفت: همیشه برای کشیدن قلیان به قهوه خانه‌ای در جنوب تهران می‌روم تا اینکه مدتی قبل هنگام کشیدن قلیان با مردی به نام کیوان آشنا شدم. او وضع مالی خوبی داشت و می‌گفت: راننده زن جوان پولداری به نام شیدا است و این زن، پول خوبی به او می‌دهد. چند هفته‌ای از آشنایی ما گذشته بود و ما هر چند روز یک‌بار در قهوه‌خانه یکدیگر را ملاقات می‌کردیم تا اینکه یک روز کیوان با من درد دل کرد و گفت: از زندگی خسته شده است و قصد دارد به زندگی‌اش پایان دهد. خیلی اصرار کردم به راز دل او پی ببرم و سرانجام با اصرار من گفت که دو سال قبل مرد پولداری را به دستور دخترش کشته است و الان عذاب وجدان دارد. پس از چند جلسه حرف زدن او را آرام کردم و به او پیشنهاد دادم به جای خودکشی بهتر است از زن پولدار به بهانه قتل پدرش اخاذی کنیم. بدین ترتیب من، کیوان را برسر قبر مقتول بردم و از او خواستم اعتراف به قتل کند و کیوان اعتراف به قتل کرد و گفت: به دستور دخترش مرتکب قتل شده است. از اعتراف او فیلم گرفتم و برای زن پولدار فرستادم و خودم را سرهنگ هاشمی معرفی کردم و گفتم از طریقی به این کلیپ دسترسی پیدا کرده‌ام. در این مدت به بهانه حق سکوت بیش از ۳‌میلیارد تومان از او اخاذی کردم، اما دوباره طمع کردم و قصد داشتم بیشتر اخاذی کنم که زن جوان به اداره پلیس رفت و از من شکایت کرد.

دستگیری راننده خصوصی زن جوان به اتهام قتل
پس از اعتراف سرهنگ قلابی، مأموران کیوان را بازداشت کردند. متهم که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت به قتل مرد ثروتمند اعتراف کرد و گفت که دختر مقتول دستور قتل پدرش را صادر کرد. وی که چند روز قبل برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شده بود، گفت: دوسال قبل دختر مقتول از من خواست پدرش را به قتل برسانم و من هم با همدستی برادرم او را به قتل رساندم. مأموران در ادامه برادر سنگین وزن کیوان را به اتهام مشارکت در قتل مرد پولدار دستگیر کردند. برادر کیوان هم در بازجویی‌ها حرف‌های برادرش را تأیید کرد.
 
گفت‌وگو با متهم

خودت را معرفی کن؟
کیوان هستم ۴۵ ساله.
چه مدتی است با خانواده مقتول آشنایی داری؟
من از دوران جوانی راننده این خانواده بودم و وقتی دختر مرد پولدار عروس شد راننده خصوصی دخترش شدم.
از مقتول کینه داشتی؟
نه او هیچ بدی به من نکرد.
چرا او را کشتی؟
دخترش دستور داد و برای این کار هم پیشنهاد وسوسه کننده‌ای داد که اشتباه کردم.
چه پیشنهادی؟
گفت: تا آخر عمر مرا تأمین می‌کند و واقعیتش خیلی به من پول می‌داد و هر چقدر نیاز داشتم تأمین می‌کرد.
پس چرا شروع به اخاذی کردی؟
اول اینکه دوباره طمع کردم که اشتباه بزرگی بود و دوم اینکه من از این زندگی خسته شده بودم و عذاب وجدان داشتم به طوریکه قصد خودکشی داشتم که دوستم پیشنهاد اخاذی را داد و از همه مهمتر خدا می‌خواست با این کار ما، راز این قتل بر ملا شود.
چرا دخترش دستور قتل پدرش را صادر کرد؟
فکر کنم به خاطر بدست آوردن ثروت پدرش بود. او به من گفت که عمه‌هایش قصد دارند برای پدرش زن بگیرند و پدرش هم راضی به ازدواج است که او فکر کرده بود شاید از این طریق مقداری از ثروت پدرش را آن زن و عمه‌هایش تصاحب کنند که نقشه قتل را صادر کرد.
درباره حادثه توضیح بده؟
آن روز من و برادرم به بهانه دیدن تابلو‌های نفیس مقتول به خانه‌اش رفتیم و در فرصت مناسب او را خفه کردیم.
چه شد که مأموران متوجه نشدند؟
دخترش گفت: چند روزی از او خبری نگیریم تا جسد دچار فساد نعشی شود و علت مرگ مشخص نشود. آن روز پس از قتل آلبوم عکس‌های قدیمی را جلوی مقتول باز کردیم و چند روز بعد که دخترش به خانه‌اش رفت ادعا کرد پدرش با دیدن عکس‌های مادرش سکته کرده‌است. آن روز هیچ پزشکی گواهی فوت صادر نکرد تا اینکه زن جوان با تنها برادر پزشکش که در فرانسه زندگی می‌کند تماس گرفت و گفت: پدرشان سکته کرده و کسی جواز دفن صادر نمی‌کند. برادرش از فرانسه به دوست پزشکش در تهران تماس گرفت و از او خواست گواهی دفن برای پدرش صادر کند و به این طریق ما او را دفن کردیم و مأموران هم متوجه نشدند.
متأهلی؟
متأهل بودم و دو فرزند خردسال داشتم که همسرم چند سال قبل هر دو فرزندم را کشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار