کارلوس کیروش را چه میشود؛ مربیای که یک روز او را به خاطر انتقادهای تندش از تحریمهای کشورهای غربی و امریکا علیه ایران ستایش میکردیم، امروز صحبتهایی به زبان میآورد که جز تحقیر کشورمان برداشت دیگری نمیتوان از آن داشت، آن هم در روزهایی که قرار بود تمام اختلافات و خط و نشانها بین او و منتقدان داخلیاش حداقل تا پایان جام ملتها به کناری گذاشته شود. در روزهایی که در داخل کشورمان بیشتر پیامهای مثبت به سوی آخرین اردوی تیم ملی در قطر فرستاده میشود، کیروش با کمترین درک از شرایط حساسی که فوتبال برای آرامش پیش از جام ملتها نیاز دارد، همچنان اصرار به پاسخ دادن به این و آن منتقد و البته تکرار همان گلایههای همیشگی از کمبود امکانات و حمایت نشدن دارد، آن هم در شرایطی که این روزها ملیپوشان به واسطه هماهنگیهای صورت گرفته در یکی از بهترین کمپهای فوتبال دنیا آخرین تمریناتشان را برای حضور در جام ملتها پشت سر میگذارند. البته کیروش سعی دارد در صحبتهایی تحقیرآمیز و با قرار گرفتن در جبهه مقابل، منت برگزاری چنین اردویی در دوحه را بر سر مسئولان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش بگذارد، تا جایی که در یکی از آخرین مصاحبههایش گفته است: «اگر قطریها نبودند، ما باید در خانه میماندیم!»
سرمربی پرتغالی در حالی در ادعایی عجیب برگزاری اردوی دوحه را لطف قطریها میداند که نزدیکی قطریها به فوتبال ایران را نه در کاریزمای مربیای مانند کیروش، بلکه در سیاستهای این کشور در قبال ایران میتوان ارزیابی کرد، مسائلی که هیچ ارتباطی به اینکه کیروش روی نیمکت ایران بنشیند یا یک مربی داخلی ندارد.
قطریها پس از تحریمهای ظالمانه از سوی عربستان و امارات که حتی به بستن مرزها و محاصره این کشور انجامید، بیشتر از گذشته به ایران نزدیک شدهاند و همکاریهای فدراسیون فوتبال ایران و قطر که امروز به استفاده تیم ملی بزرگسالان از امکانات کمپ مجهز اسپایر منتهی شده را باید در راستای توافقات مقامات بالاتر دو کشور دانست که در حال شکل دادن یک جبهه متحد علیه حاکمان کودککش سعودی هستند. قطریها با افزایش همکاریهای دوجانبه با کشورمان به دنبال داشتن حمایت ایران برابر حکام عربستان هستند و با توجه به چنین مسئلهای مشخص میشود که برابر حمایتهای کشورمان، امتیازهایی هم به ایران در بخشهای مختلف میدهند که فوتبال و ورزش یکی از کوچکترین بخشهای این همکاریهای مشترک است. در چنین شرایطی صحبتهای کیروش محلی از اعراب ندارد و مسئولان فدراسیون فوتبال باید با تفهیم شرایطی که منجر به برگزاری اردو در قطر شده نسبت به ادعاهای نادرست این مربی پرتغالی تذکرات لازم را به وی بدهند تا اینگونه در بازی با کلمات کشورمان را تحقیر نکند، طوری که انگار اگر قطریها هیچ کمپی را در اختیار تیم ملی فوتبال قرار نمیدادند، ملیپوشان زمینی برای تمرین نداشتند. ادعاهای متناقض کیروش وقتی بیشتر عیان میشود که وی کمپ شماره ۲ تیم ملی و مجموعه پک در مجموعه ورزشی آزادی تهران را جزو میراثهای حضورش در تهران میداند و این دو مجموعه را برخوردار از بهترین امکانات تمرینی برای تیمهای ملی عنوان میکند.
البته گروهی معتقدند گلایههای تکراری کیروش که امروز به تحقیر کشورمان هم رسیده، یک فرار رو به جلو برای ناکامی احتمالی تیم ملی فوتبال در جام ملتهای امارات است و به نظر میرسد سرمربی تیم ملی ایران در حال زمینهچینی برای انداختن ناکامی در جام ملتها به گردن کمبود امکانات و حمایتهاست. شاید بهتر است کیروش بداند که عراقیها در سال ۲۰۰۷ در حالی که کشورشان درگیر جنگ بود و یک کشور جنگزده به حساب میآمدند و حتی یکدهم امکانات الان تیم ملی فوتبال کشورمان را هم نداشتند، قهرمان آسیا شدند. مسئلهای که نشان میدهد کمبودها خیلی وقتها نمیتواند بهانهای برای توجیه یک ناکامی باشد.
البته شرایط تیم ملی فوتبال با تیم عراق ۲۰۰۷ اصلاً قابل مقایسه نیست و با تلاشهای فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و با وجود شرایط سخت اقتصادی کشور، بهترین اردوها و بازیهای تدارکاتی برای تیم ملی فراهم شده است، آن هم در روزهایی که قهرمانان منهای فوتبالی که شانس مدال در المپیک و جهانی هم هستند با هزینه شخصی و از جیبشان به مسابقات اعزام میشوند! در چنین شرایطی بهتر است کیروش در روزهای باقی مانده تا جام ملتها، بیشتر از آنکه بخواهد منتگذار امتیاز قطریها به کشورمان به دلیل حمایتهایمان در جبهههای سیاسی و منطقهای از این کشور باشد، به جای تحقیر ایران برای سربلندی نام کشورمان در جام ملتهای آسیا برنامهریزی کند.