سروکله طاهری، مدیرعامل سابق پرسپولیس یکبار دیگر پیدا شده، درست مثل مجرمی که به صحنه جرم برمیگردد، البته نه با خجالت یا مخفیانه که با قیافهای حق به جانب و سری بالا، گویی که هیچ اتفاقی رخ نداده است!
حالا که آبها از آسیاب افتاده، او باید هم برگردد. حالا که گرشاسبی بیسروصدا از قانون تمکین میکند و از مشقتهایی که بعد از طاهری در پرسپولیس کشیده کلامی به زبان نمیآورد و بعد از رتق و فتق امور آهسته و بیسروصدا میرود، باید هم سروکله طاهری پیدا شود. مدیری که نه فقط پرسپولیس را به خاک سیاه نشاند که آبروی فوتبال ایران را هم خدشهدار کرد و چوب حراج به بیتالمال زد. طاهری باید هم برگردد و با قیافهای حق به جانب بگوید که آماده بازگشت است و استقبال میکند که سراغش را بگیرند. مگر بابت اشتباهات فاحشی که انجام داده بود پای میز محاکمه کشیده شد یا بابت مشقتهایی که پرسپولیس به خاطر او متحمل شد، پاسخگو بود که امروز با افتخار از بازگشت دوبارهاش صحبت نکند!
رفت و آمد مدیران ناکارآمد و نالایقی که جز ویرانی از خود چیز بهجا نگذاشتهاند، موضوع تازه یا عجیبی نیست. این واقعیت تلخ فوتبال ایران است. عجیب نیست اگر یکبار دیگر زمام امور پرسپولیس را به دست طاهری بدهند. مدیری که به راحتی جعل سند کرد و پس از آن نیز با حرفهای غیرواقعی سعی در فریب فیفا داشت. دود کارهای غیرحرفهای و نامتعارف او هم به طور مستقیم به چشم پرسپولیس رفت و بیتالمالی که هزاران دلار خسارت رفتار غیرحرفهای او را داد، بیآنکه کسی طاهری را بابت تصمیمات سراسر اشتباهش بازخواست کند.
حرفهای این روزهای طاهری مصداق بارز فساد است، فسادی که سالهاست فریاد مبارزه با آن را میشنویم، اما کدام مبارزه وقتی متخلفان آن با افتخار اینسو و آنسو میروند و بعد از افتادن آبها از آسیاب بار دیگر برای تکرار کارهای گذشته به صحنه جرم بازمیگردند. در واقع فساد همینجاست، بیخ گوش خودمان. همه آن فسادی که فوتبال را احاطه کرده، دلالهای بینام و نشان نیستند، بخش اعظم فساد فوتبال را مدیران شیکپوشی طراحی میکنند و پیش میبرند که با ناکارآمدیهای خود، سالهاست که فوتبال را به ورطه نابودی کشاندهاند. همانهایی که با علم به اینکه هیچ نظارتی روی کارشان نیست با تصمیمات خودسرانه و غیرمنطقی آتش به بیتالمال میزنند و نه فقط حق مردم را ضایع میکنند که آبروی فوتبال ایران را نیز به حراج میگذارند.
امثال طاهری در فوتبال ایران کم نیستند، مدیرانی که با وجود تخلفهای فاحش و اشتباهات جبرانناپذیر با قیافهای حق به جانب باز میگردند و به روی مبارکشان هم نمیآورند که پیشتر چه دستدرازیها به جیب ملت کردند و چه ویرانیهایی از خود به جا گذاشتند. البته آنها مقصران اصلی این سناریوی تلخ و دردناک نیستند و تقصیر اصلی بر گردن آقایانی است که بیهیچ حساب و کتابی این مدیران را در رأس امور میگذارند و بیهیچ نظارتی دست آنها را برای انجام هر خطایی باز میگذارند.
آنچه امروز به مدیرانی، چون طاهری اجازه میدهد با وجود تمام خطاهای غیرقابل گذشت دیروز با افتخار حرف از برگشتن بزنند، بیتفاوتیهای مسئولانی است که انتخابهایشان نه براساس صلاحیت و شایستهسالاری که بر اساس لابی و رفاقت بوده است. مسئولانی که چشم بر خطاهای غیرقابل بخشش مدیران دستپرورده خود بستهاند تا فوتبال در منجلاب فسادی دست و پا بزند که تمام معضل آن دلالان سودجو نیستند و بخش اعظم آن مسئله بغرنج شیکپوشان ناکارآمد و حق به جانبی است که در قالب مدیریت زمام امور را به دست میگیرند، اشتباهات غیرقابل جبران و ویرانیهای درست نشدنی از خود به جای میگذارند. آنها نه تنها توبیخ نمیشوند که دوباره بعد از افتادن آبها از آسیاب، بار دیگر برای رقم زدن فاجعهای دیگر به عرصه برمیگردند!