مسئله حجاب و عفاف همواره يكي از دغدغههاي مهم دينى، فرهنگي و اجتماعي بوده كه گاه مورد توجه دستگاهها و نهادهاي دولتي و عمومي قرار گرفته است. به همين دليل، صاحب نظران، كارشناسان و پژوهشگران سعي كردهاند درباره اين موضوع از ابعاد مختلف فقهى، كلامى، جامعهشناسى، روانشناسى، حقوقى، سياسي و حتي اقتصادي به تحقيق و اظهار نظر بپردازند. در اين ميان، رسانههاي جمعي اعم از ديدارى، شنيداري و مكتوب، نقش انكارناپذيري در ترويج يا تضعيف فرهنگ حجاب و عفاف در سطح عموم داشتهاند. به جرأت ميتوان گفت مسئله حجاب و عفاف زنان از معدود مسائلي است كه رسانههاي داخلي بدون هيچگونه طرح مدوّني به آن پرداختهاند .
نبود برنامه مدون، عدم پرداختن به ویژگی های مثبت و تاثیرگذاری مساله حجاب و تناقض در محتواهای ارائه شده از جمله مشکلاتی است که رسانه ها در ترویج حجاب ایجاد کرده و بعضاً اقدامات آن ها موجب بروز اثرات منفی به جای اثرات مثبت شده است.
هر رسانه ای برای پرداختن به موضوع حجاب در ابتدا باید این سه سوال مهم را پاسخ دهد: 1. جايگاه حجاب و عفاف در فرهنگ اسلامي چيست؟ 2. آسيبها و مشكلات رسانهها در اين خصوص، چگونه است؟ 3. سياستها و راهكارهاي ترويج آن كدام است؟
جایگاه عفاف و حجاب در فرهنگ اسلامی
عفاف مهمترین ویژگی زن مسلمان است و خداوند بلند مرتبه بار ها در قرآن مجید به اهمیت عفت زنان مسلمان تاکید ورزیده و حفظ پاکدامنی را از مهمترین ویژگی آن ها دانسته است.
عفاف و پاكدامني از آشكارترين نشانههاي زندگي و سلامت جامعه اسلامى، و حجاب اسلامي يكي از مهمترين نمادهاي تمايز آشكار ميان جوامع اسلامي و غير اسلامي به شمار ميرود.
در پرتو رعايت حجاب و التزام به عفاف است كه شخصيت انساني زن حفظ و زمينههاي رشد و تكامل زن و مرد در ابعاد مختلف فراهم ميشود. در پرتو حجاب، پيوندها و علايق خانوادگي استحكام و دوام مييابد، امنيت و آرامش روحي و رواني به وجود ميآيد و حضور سالم و كارآمد زنان كه نيمي از پيكره جامعه را تشكيل ميدهند، در ابعاد گوناگون سياسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادي و ... تضمين ميشود. شايد به همين سبب باشد كه "حجاب" از ضروريات دين اسلام به شمار آمده است.
بسياري از پژوهشگران و انديشمندان حوزه دين و اجتماع، يكي از ريشههاي مهم مشكلات و نابسامانيهاي جوامع را، فقدان يا ضعف حيا و عفاف ميدانند و در نگاه كلى، ميتوان اساسيترين علل فساد و نابودي جوامع و انحراف از مسير اصيل و ناب پيامبران الهي را، يكي فراموش كردن عبادت و عبوديت و ديگري پيروي از شهوات نام برد كه هر دو با بيبند و باري جنسي و كنار گذاردن حيا و عفاف و نماد روشن آن؛ يعني حجاب، ارتباط مستقيم دارد.
خداوند در قرآن کریم آیه 59 سوره مریم ميفرمايد: ( فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصّلاةَ وَ اتّبَعُوا الشّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّا) ؛ «آنگاه پس از آنان جانشيناني به جاي ماندند كه نماز را تباه ساختند و از هوسها پيروي كردند و به زودي سزاي گمراهي خود را خواهند ديد». بدين سان، اقوامي كه از دين خدا و آموزههاي وحياني پيامبران خود اطاعت نكردند و به جاي آن، پيروي از شهوات را كه در رأس همه آنها شهوات جنسي و فساد اخلاقي است، برگزيدند، همواره محكوم به هلاكت و نابودي بودهاند.
نقش رسانه های غربی در ترویج بی حجابی و فرهنگ برهنگی
پيشينه رواج برهنگي و سكس، عمدتاً به دوره شكلگيري رنسانس در اروپا و فراگيرشدن آن در نقاط مختلف و صنعتي شدن اروپا و به وجود آمدن وسايل ارتباطي پيشرفته باز ميگردد كه حيا، عفت، پوشش، پاكدامني و در نهايت پارسايى، اندك اندك از جامعه انساني فاصله گرفت. اين تحول نه تنها سبب جدايي انسان غربي از ارزشهاي الهي و معنوي شد، بلكه به دليل تفوق و تسلط غرب، رفته رفته فرهنگ برهنگي به ويژه از طريق هنر و ادبيات در فرهنگ ديگر ملل، رسوخ كرد كه ميتوان از سينما به عنوان يكي از مهمترين ابزارهاي ترويج برهنگي در غرب و كشورهاي ديگر نام برد. سرمايهداران نيز سينما را با بی بندوباری پيوند دادند و تلويزيون هم سينما را هر شب، به همه خانهها به ارمغان برد.
جایگاه رسانه ملی در ترویج حجاب
در خصوص فرهنگ سازی عفاف و حجاب، صداوسيما از چند زاويه مي تواند حائز جايگاه و نقش مهمي باشد. اولاً اينكه در مقام آسيب شناسي جدي در اين حوزه گام بردارد و بخصوص در برنامه هاي خانواده محور كه اخيرا هم از نظر كيفي و هم كمي از سطح قابل قبولي برخوردار شده است. آسيب شناسي مي تواند مبناي چاره انديشي مسئولين فرهنگي و نيز خانواده ها و حتي خود رسانه ملي قرار بگيرد.
نقش ديگري كه اين رسانه مي تواند ايفا كند ترويج و اشاعه و فرهنگ سازي براي مقوله مهم امر به معروف و نهي از منكر است چرا كه در قبال پديده بدپوششی بيش از هر نهاد يا ارگان حكومتي اين خود مردم هستند كه مي توانند موثر واقع شوند و البته مسئوليت دارند.
تا زماني كه در قبال اين مسائل از سوي مردم هيچ عكس العملي بروز نيابد محال است با ديگر اقدامات اتفاق خاصي رخ دهد بنابراين جا انداختن و متذكر شدن فرهنگ امر به معروف ونهي از منكر و نيز راه هاي موثر و شيوه هاي صحيح و اصولي اين جزء از فروع دين يكي از رسالت هاي رسانه ملی تلقي مي شود.
راه اندازي كرسي هاي آزاد انديشي و برنامه هاي مستند و يا مناظره مانند و به طور كلي تهيه برنامه هاي آزاد براي بحث و تبادل نظر پيرامون اين موضوع مي تواند به درك بهتر و عميق تر ابعاد اين پديده براي جوانان بينجامد چرا كه دليل بسياري از اين هنجارشكني هاي اجتماعي عناد يا مخالفت و لجبازي نيست بلكه يك تصور و يا باور غلط اجتماعي و يا حتي ديني است.
اقدام ديگري كه رسانه ملي بايد انجام دهد توجه به پوشش مجريان، بازيگران و كليه افرادي است كه از تلويزيون به مردم نشان داده مي شوند و به نوعي الگوساز هستند، است. همچنين معرفي تهيه كنندگان و طراحان نمونه مدل هاي لباس اسلامي و يا لباس هاي متناسب با شأن يك بانوي شيعه و مسلمان از ديگر پيشنهاداتي است كه مي توان براي اين موضوع ارائه كرد.
آنچه در بالا ذكر شد تنها بخشي از رسالت ها و وظايف بي شماري است كه رسانه ملي در قبال موضوع حجاب و هنجارسازي اجتماعي بر دوش دارد. ورود نخبگان رسانه اي و اهالي انديشه به چگونگي تحكيم فرهنگ عفاف و حجاب از سوي صداوسيما يكي از الزامات فرهنگي امروز جامعه ماست.
نتیجه گیری
يكي از مهمترين آسيبها و مشكلات اين است كه در ساختار مديريتي رسانهها، همه چيز بخشبندي شده و بخش معارف ديني يا مناسبتهاي ديني در عرض و كنار بخشها و گروههاي ديگر قرار دارد، به ويژه در رسانه ملى؛ در حالي كه ديدگاه ديني بايد بر تمام بخشهاي رسانه ديدارى، شنيداري و نوشتارى، حاكم باشد.
سطحينگري و بسنده كردن به مطالب صرف علمي و خشك و سهم ناچيز هنر و ادبيات، باعث ميشود كه القاي معارف بدون جذابيت لازم صورت گيرد. از اين رو، بخش عمدهاي از برنامههاي رسانهها براي سطح تحصيل كرده جامعه قابل استفاده است؛ در حالي كه عمده كساني كه حجاب را رعايت نميكنند، حاضر به تحقيق و تعقل درباره اين موضوع نيستند و بيشتر بايد غيرمستقيم مورد خطاب قرار گيرند.
بی شک امروز رسالت ها مدیران و برنامه سازان صدا و سیما در ترویج فرهنگ اسلامی به ویژه عفاف و حجاب بسیار سنگین است، چرا که رسانه ملی با داشتن مخاطبان میلیونی، بهترین بستر برای انجام کار فرهنگی تاثیرگذار است.