روز گذشته خبر حضور صمیمی امام جمعه جدید تهران بین نمازگزاران و برگشت از نماز همراه سایر مردم یادآور همان زمین نشستن مرحوم طالقانی بود. برداشتهشدن نردههای نماز جمعه میان مردم و مسئولان و حضور نخست امام جمعه جوان شهر تهران میان نمازگزاران جزو خبرهای خوبی بود که فضای مجازی را تا حدی درگیر خود کرد. تصاویری که از ورود بدون محافظ و تشریفات امام جمعه جدید تهران به مصلای نماز جمعه دست به دست میشد و نشان میداد حجتالاسلام «حاجعلیاکبری» در اولین حضور خود از در ورودی نمازگزاران وارد شبستان نمازجمعه تهران شدهاست. خطیب نمازجمعه تهران درباره حذف نردهها، خود این گونه توضیح داد که ظاهراً وی از ستاد برگزاری نماز جمعه خواهش کرده تا دو ردیف از میلههای نماز جمعه برداشته شود. به دنبال این سخنان نیز تأکید جالبی داشت مبنی بر اینکه «امیدوارم هم فاصله ظاهری و همواقعی بین مسئولان و مردم برداشته شود.»
این خبرهای خوب توأم با تصاویر خوشحالکننده در حالی است که هفته گذشته نیز مشابه چنین اخباری را باز هم شنیدیم، یکبار با حضور دادستان کل کشور میان کسبه بازار و نشستن پای درد دل آنها و پس از آن حضور بیواسطه وی میان دانشجویان علوم و تحقیقات که متأثر از حادثه تلخ فوت همکلاسیهای خود بودند. شاید برخی بگویند وجود چنین محافظتها و نردههایی به دلایل امنیتی واجب است، اما واضح است که در سایه امنیت موجود در کشورمان قریب به همه مسئولان نیازی به داشتن محافظ یا پناه گرفتن ذیل چنین نردههایی را ندارند؛ اتفاقی که در شرایط نامساعدتر امنیتی نظیر اوایل انقلاب هم رخ داد. این نکته را هم نباید نانوشته گذاشت که برداشتهشدن نردههای نماز جمعه را نمیتوان به نشانه مستقیم کم شدن فاصله مردم و مسئولان تفسیر کرد، بلکه این فاصله وقتی از بین میرود که مسئولان کاملاً در بطن جامعه زندگی و خود و خانوادههایشان همه مسائل و مشکلات مردم را با تمام وجود لمس کنند.
مردم ما با چنین خبرهایی حداقل ابراز خرسندی میکنند و مسئولان را تافته جدا بافته نمیدانند. شاید مردم ما بیشتر از گرانی و معضلات اجتماعی و اقتصادی از همین احساس تبعیض، تفاوت و جدا بودن مسئولان از خودشان ناراحت هستند. قطعاً مردم دوست دارند مابقی نردهها هم برداشته شود و این یعنی بازگشت به اصالت انقلاب.