کد خبر: 942242
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ - ۰۳:۴۲
تأملی در ادبیات مفهومی و رویکرد‌های هرمنوتیک
هرمنوتیک را می‌توان در واقع علمی دانست که نخست در تفسیر متون مذهبی مسیحی پدیدار گشت و سپس با گسترده شدن حوزه کارکردش برای تفسیر تمام متون به کار گرفته شد. در طول تحول مزبور نحله‌های مختلفی در این علم شکل گرفت که به ترتیب هرمنوتیک لغوی، روشی و فلسفی را شامل می‌شوند.
حسين مطلق
سرويس انديشه جوان آنلاين:
 
ماهیت تأویل‌گرایی
از هرمنوتیک (یا تأویل‌گرایی) تعاریف متعدد و مختلفی صورت گرفته است و هر زاویه از نگاه علمی یا فلسفی به گونه‌ای به طرح آن پرداخته‌اند، اما آنچه تعریف رایج و مصطلح در علوم شناختی از تأویل‌گرایی ارائه شده، آن را نوعی روش پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی می‌داند که بحث اصلی آن «چگونه فهمیدن» یک موضوع و نحوه انتقال یک محتوا از فردی به فرد دیگر است. معتقدان به هرمنوتیک برآنند که هیچ متن یا گفتاری آنچنان که نویسنده یا گوینده در ذهن داشته است به فرد دیگر منتقل نمی‌شود و در واقع خواننده هر متن یا شنونده هر مطلب، «فهم خود» از مطلب بیان‌شده را ادراک می‌کند. همچنان که در یک نقاشی ممکن است نقاش مفهومی را به تصویر بکشد، اما هر بیننده‌ای درکی متناسب با فهم خود از موضوع نقاشی داشته باشد؛ لذا هیچ دو نفری را نمی‌توان یافت که برداشت عین یکدیگر از مفهوم مشترک داشته باشند. حتی موضوع از این فراتر می‌رود و در حوزه زبان‌شناسی این گونه مطرح می‌شود که به دلیل اقتضائات زبان‌شناختی و محدودیت‌های آن، فرد منتقل‌کننده نیز نمی‌تواند عین مفهوم مورد نظر خویش را در قالب کلمات بیان کند و لذا همان زمان ارائه یا نگارش محتوا، از مفهوم ذاتی خویش فاصله می‌گیرد. به دنبال موضوع تأویل‌گرایی، مباحثی پیرامون عینی یا انتزاعی بودن معرفت، میزان نسبی بودن معرفت، زبان‌مندی و تاریخ‌مندی فهم و امکان تجربه جهان‌زیست‌های پیشین، تأثیر ساخت معنایی در فهم و نقادی متون مطرح می‌شود که در دایره این علم مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای شناخت بهتر مفهوم تأویل‌گرایی، باید به رویکرد‌های مختلف هرمنوتیکی در تاریخ فلسفه غرب رجوع کرد.

رویکرد‌های تأویل‌گرا

موضوع هرمنوتیک در فلسفه غرب، طی ادواری تکامل یافته است. نگرش اولیه به موضوع «هرمنوتیک متن» است که توسط اشلایرماخر مطرح شد و به کارکرد تأویل‌گرایی در حوزه متون می‌پردازد. ممکن نبودن کنار گذاشتن پیش‌داوری‌ها، اصالت دادن به معنای نهایی متن و تلاش برای تشخیص نیت مؤلّف برای فهم مفهوم واقعی از ویژگی‌های هرمنوتیک اشلایرماخر هستند. برخی روش‌های اجتهاد شیعی را که می‌کوشند با تحلیل متون دینی (آیات و روایات) نیت شارع را از طرح موضوعات استخراج نموده و به عنوان قواعدی برای افتا مطرح کنند از همین جنس می‌دانند. دیدگاه‌های اشلایرماخر بعد‌ها توسط فردریش نیچه تشریح و تکمیل شد و این فیلسوف پسامدرن زبان را ناتوان از انتقال «حقیقت غایی» معرفی کرد و این اندیشه را پیش کشید که هرچه برای ما مانده، صرفاً تفسیر است.

نگرش دیگر به تأویل‌گرایی که در آثار ویلهلم دیلتای یافت می‌شود، «هرمنوتیک روش‌شناسانه» است. این رویکرد دنبال شناخت متن یا معنای متن نیست. این تأویل‌گرایی از دامن الفاظ و دستور زبان خارج شده و رنگ روانشناسی و تاریخ‌شناسی به خود می‌گیرد. تأویل‌گرایی دیلتای، تفسیری است از حیات تاریخی انسان که مرکزیت ایده او «تفاوت قائل شدن میان روش شناخت در علوم انسانی و علوم طبیعی» است. این گرایش، به نقد ورود پوزیتیویسم به حوزه علوم انسان‌شناسی می‌پردازد و معتقد است گزاره‌های علوم انسانی باید با روش خود ادراک شوند که به ویژگی‌های انسانی افراد نیز در پژوهش و تحقیق اهمیت می‌دهند. دیلتای ویژگی‌هایی که بر مبنای آن می‌توان به شناخت و تفسیر حیات اجتماعی پرداخت را تحت عنوان مقولات عام حیات بیان می‌دارد که برخی از آنان عبارتند از: «روابط میان رفتار‌های درونی و بیرونی» (مثل نمود رفتار درونی به اسم شادی با رفتار ظاهری خندیدن)، «معنا» (درک رفتار در بستر تاریخ)، «ارزش» (تجربه در زمان حال) و «هدف» (درک از طریق سهیم شدن در آینده). هرمنوتیک دیلتای در واقع به دنبال روشی در علوم انسانی است که در محتوا‌های ارائه شده در این حوزه، انسان (محقق) بتواند خود را در زندگی ذهنی و درونی مؤلف جای دهد و حقیقت مفاهیم را از این طریق ادراک کند.

رویکرد اشلایرماخر و دیلتای رویکرد‌های کلاسیک به هرمنوتیک شناخته می‌شوند و در مقابل رویکرد‌های مدرن قرار می‌گیرند. مهم‌ترین رویکرد مدرن در تأویل‌گرایی را می‌توان متعلق به هایدگر دانست. رویکرد هایدگر در هرمنوتیک «فلسفی» است. هایدگر برخلاف دیلتای، هرمنوتیک را نه به مثابه روش، بلکه آن را یک نوع بینش می‌داند. در واقع وی معتقد است تأویل‌گرایی در نوع نگاه و تلقی پژوهشگر از هستی و محیط پیرامونی کاملاً تأثیرگذار است. در این دیدگاه برخلاف نگرش سنتی به تأویل‌گرایی، نیت نویسنده یا روش و موضوع مورد پژوهش در ادراک و فهم واقعی از کنه یک موضوع چندان تأثیرگذار نیست، بلکه همه فهم‌ها و قرائت‌ها از یک متن می‌توانند معتبر باشند؛ لذا معیار معین و قطعی برای فهم گزاره صحیح از ناصحیح در تأویل متون نداریم و اینجاست که نسبت در فهم متون رسمیت می‌یابد. چون هر تفسیری که از یک متن ارائه می‌شود، طبعاً از داوری و مفروضات مفسران آن متن آن هم زمینه تاریخی متعلق به آن دوره نشئت می‌گیرد؛ لذا هر فهم و تفسیری نسبی قلمداد می‌شود. در تأویل‌گرایی هایدگری، برخلاف گزاره «می‌اندیشم پس هستم»، گزاره «هستم پس می‌اندیشم» مطرح می‌شود؛ به این معنا که هر فرد، بهره‌ای از فهم معنی «تجربه بودن» (دازاین) دارد، اما از عهده‏ تبیین فهم خویش برنمی‏آید. این فهم حتی می‌تواند به طریق انکشاف و شهود برای انسان نمایانده شود و کسی نمی‌تواند به استناد سایر منطق‌ها این فهم را غلط بداند؛ لذا لازمه و پیش‌فرض دیدگاه هایدگر، نگاه نسبی‌گرایانه به حقیقت هستی است که دست‌کم در جهان‌بینی اسلامی مورد تأیید نیست. در تأویل‌گرایی هایدگر حتی مسیر برای تفسیرگرایی نیز مسدود و امکان انتقاد از متون سلب می‌شود چراکه هیچ تفسیری از یک متن را نمی‌توان مردود شمرد و ارزش همه تفاسیر طبق آن یکسان است.

گرچه پس از هایدگر، نحله‌های فکری مختلف و متعدد دیگری در صدد مطرح کردن نگاه خود به مقوله تأویل‌گرایی برآمدند، اما شاید بتوان گئورگ گادامر، شاگرد مارتین هایدگر را از زمره افرادی دانست که به تکمیل رویکرد هرمنوتیک فلسفی استاد خود پرداخت و مدعی شد که انسان بدون پیش‌داوری‌ها و پیش‌دانسته‌ها و پیش‌ساختار‌های ذهنی خود نمی‌تواند به فهم و تفسیر از یک متن دست یابد. گادامر که می‌کوشد تا تأویل‌گرایی روش‌شناختی و فلسفی را به یکدیگر پیوند دهد اساساً با توجه به خاستگاه و سنت متفاوت انسان‌ها افکار و گزاره‌های وی تحت این موقعیت فرهنگی شکل می‌گیرد و با توجه به این تفاوت سنت، هیچ‌کس آنچه را دیگری می‌بیند به شکلی که او می‌بیند، نمی‌تواند ببیند زیرا یکسانی در نگاه مستلزم یکسانی سنت است و سنت هیچ دو نفری یکسان نیست. البته در نگاه او، انسان‌ها هنگامی در «موقعیت مکالمه» قرار می‌گیرند که دارای چشم‌انداز مشترکی باشند، ولی حتی در آن نقطه مشترک نیز دیدگاه آن‌ها با یکدیگر متفاوت خواهد بود. از نگاه گادامر با شکل‌گیری تدریجی فهم، انسان در تعاملی مستمر با سنت قرار می‌گیرد و «سنت او» در تحولی دائم تعین می‌یابد.

گفتمان هرمنوتیک در دین

هرمنوتیک را می‌توان در واقع علمی دانست که نخست در تفسیر متون مذهبی مسیحی پدیدار گشت و سپس با گسترده شدن حوزه کارکردش برای تفسیر تمام متون به کار گرفته شد. در طول تحول مزبور نحله‌های مختلفی در این علم شکل گرفت که به ترتیب هرمنوتیک لغوی، روشی و فلسفی را شامل می‌شوند.

آگوستین قدیس از حکما و فلاسفه معروف اوایل قرون وسطی است که نخستین بار به صورت مشخص «هرمنوتیک متن» را به عنوان یک علم مطرح کرد. وی پس از ورود به کلیسا، نظرات خود در خصوص تفسیر کتاب مقدس و مسائل کلامی و عقلی را ابراز کرد. به اعتقاد وی، آشنایی مفسر کتاب مقدس با زبان‌های مختلف عربی، یونانی و لاتین ضرورت دارد چراکه تأویل‌گرایی، از تفاوت معانی اولیه یا جوهری هر واژه با معنی رمزی (قابل تفسیر) آن شروع می‌شود. چنانچه در اساس خاصی که در کتاب مقدس مطرح شده است، معانی رمزگونه‌ای نهفته است. مثلاً «خلقت جهان در شش روز» عبارتی است حاوی رمزگونگی که باید آن را تفسیر کرد. (حال محققی می‌تواند با رویکرد تفسیر علمی خود این مراحل را با نگاه علوم طبیعی و با ادله تجربی بررسی کند و محقق دیگری این عبارت را انکشاف حقیقت عالم در سیر معرفتی خود طی شش روز بداند). آگوستین روش‌شناسی صحیح برای درک کتاب مقدس را البته استفاده از خود کتاب مقدس (متن به متن) می‌دانست.
با این نگرش تأویل‌گرایانه در اروپاى سده‌هاى میانه نه‌تن‌ها در سخن و متون دینى بلکه در تمامى دانش و فلسفه، رنگ تأویل به خود گرفتند و روش تأویل به مجموعه متون گسترش یافت و شمارى از فیلسوفان به شرح و تأویل اندیشه‌ها و آثار دشوار خویش پرداختند.

اصل تفسیر متون دینی در زمان ظهور نهضت پروتستانتیسم بار دیگر مطرح شد. در این هنگام اصلاح‌طلبان پروتستان در مقابل اصرار کاتولیک‌ها مبنی بر اینکه کلیسا و سنت و ودایع فرهنگی در مباحثی، چون تفهم و تفسیر نصوص مقدسه مرجعیت دارند اظهار داشتند که عبارات کتاب مقدس به افهام مردمان نزدیک است و ثانیاً برای فهم آن کتاب به چیز دیگری جز خود آن حاجت نیست. به عبارتی هر فرد می‌تواند کتاب مقدس را برای خود بدون نیاز به مرجعی بیرونی تفسیر کند. رویکرد تأویل‌گرایی مد نظر پروتستان‌ها چنانچه اشاره شد، بعداً توسط فلاسفه و تشریح رویکرد‌های هرمنوتیکی خاصه تأویل‌گرایی متون شلایرماخر نیز مطرح و پررنگ شد و در کنار این دو، بسط دو علم مهم «حقوق» و «زبان‌شناسی» منجر به تکمیل نظریات هرمنوتیکی در خصوص تفسیر متون شد.

نقد رویکرد تأویل‌گرایانه در فهم متون اسلامی

تفسیر در معنای توضیح و تفصیل مفاهیم کتب دینی در تاریخ اسلامی نیز از همان ابتدا مطرح بوده و مورد توجه علمای مسلمان به منظور تفهیم و انتقال بهتر حقیقت مفاهیم قرآن استفاده شده است، اما رویکرد هرمنوتیک یا تأویل‌گرایی که به واسطه عدم امکان انتقال همه مفاهیم ذهنی گوینده در قالب کلمات یا فهم متفاوت هر انسان از یک متن، برداشت و حقیقت واحد مستخرج از متون مقدس را منتفی بداند، مورد انتقاد است چراکه طبق چنین رویکردی، قرائت‌های مختلف و گاه متضاد از متون دینی رسمیت می‌یابد و از آن جا که ذهنیت مفسران متعدد است، لذا تفاسیر نیز می‌توانند هر یک جهتی را بپیمایند و هیچ تفضل یا امکان نقدی برای این تفاسیر نمی‌توان متصور بود. همین موضع مجال را برای «تفسیر به رأی» متن قرآن هموار می‌سازد در حالی که رویکرد تفسیری شیعه متکی بر تفسیر متن بر اساس سایر آیات و روایات وارده از ناحیه حضرات عقول عالم هستی (پیامبر و ائمه اطهار علیهم‌السلام) است. گرچه دخالت ذهنیات مفسر در موضوع تفسیر امری اجتناب‌ناپذیر بوده و مفسر دست‌کم معین می‌کند تا به کدام بعد از ابعاد متن، اهمیت و بار محتوایی بیشتری دهد؛ لکن این حد از رویکرد تأویل‌گرایی لازمه ورود به تفسیر است و، اما نکته مهم، باز گذاشتن باب انتقاد به تفاسیر و تطابق آن‌ها با عقل و سنت و پرهیز از بستن این باب به بهانه «نسبی‌گرایی» است.

همچنین با نگاه تأویل‌گرایانه مدرن به موضوع تفسیر متون دینی امکان اعتبارسنجی تفاسیر کمرنگ می‌شود چراکه عمل فهم بین احتمال ترکیب‌های بی‌پایان و در نتیجه، امکان قرائت‌ها و تفسیر‌های مختلف و بی‌انت‌ها از متن وجود دارد و به عبارتی هیچ‌گونه فهم ثابت و غیرسیالی وجود ندارد و درک نهایی و تغییرناپذیر از متن نداریم.
نهایت آن که تأویل‌گرایی در متون دینی، به تدریج موجب اعتباربخشی به همه فرقه‌های انحرافی و برداشت آنان از قرآن می‌شود چراکه همه فرق دینی به‌اتفاق ادعای صحت نظر و تفسیر خود را نسبت به همه برداشت‌های دیگر از دین دارند و اعتباربخشی به نگاه تأویل‌گرایی موجب می‌شود ملاک و معیاری برای انحرافی بودن ادعای آنان نتوان یافت و راه محاجه منطقی با تفکرات ناصواب بسته می‌شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر