سرویس سیاسی جوان آنلاین: اشرافیگری برخی از مسئولان و به تبع آن رسوخ اشرافیگری در بدنه جامعه را باید یکی از تهدیدات مهم دانست که نه تنها سبک زندگی ایرانی- اسلامی را با آفتهای دامنهدار روبهرو ساخته بلکه زمینههای بدبینی مردم به مسئولان کشور و آینده انقلاب را نیز به همراه داشته است که در ادامه به برخی از وجوه آن اشاره خواهد شد.
اینکه رهبر معظم انقلاب در آخرین دیداری که با مردم شهر قم به مناسبت حماسه ۱۹ دی این شهر داشتند، میفرمایند: «قدر نعمت مسئولیت در نظام اسلامی را بدانید و به لوازم قدرشناسی از آن یعنی مراقبت در حرف و رفتار، پرهیز از گرایش به اشرافیگری و اسراف و رفتارهای طاغوتی پایبند باشید و تلاش کنید مسیر حرکت شما همواره به سمت الگوی رفتاری و مدیریتی امیر مؤمنان باشد» ناشی از آسیبهایی است که به واسطه چنین فرهنگی آینده کشور و زندگی مردم را تهدید میکند، آن هم در شرایطی که مردم طی یک سال اخیر با توجه به ناتوانی دولتمردان در اجرایی کردن شعارهای انتخاباتی- تبلیغاتی خود، در تنگناهای معیشتی و اقتصادی فراوانی قرار دارند و سبک زندگی تجمل گرایانه مسئولان میتواند به شدت آنها را آزردهخاطر کرده و حتی به تقابل ذهنی با برخی از ارکان حاکمیت اسلامی بکشاند.
رابطه تجملگرایی و ایجاد بدبینی به آینده انقلاب
طبیعی است که مردم در شرایط اقتصادی فعلی این انتظار را از کارگزاران نظام دارند که آنها نیز طعم تحریم را در زندگی روزانه بچشند و حتی از دریافت نیمی از حقوقهای دریافتی خود به خاطر کاهش فشارهای اقتصادی و به نفع مردم چشمپوشی کنند. اگر چه خطاب رهبری انقلاب به همه مسئولان انقلاب اسلامی نیست، اما با این حال طبیعی است اگر در شرایط امروز برخی از مسئولان دولتی و غیردولتی که حقوقهای چندین میلیونی دریافت میکنند در تریبونهای رسمی عنوان کنند که به نفع مردم و با هدف بهبود اوضاع اقتصادی از دریافت بخشی از حقوق خود چشمپوشی میکنند و این رفتار در بین لایه دیگر مدیران تسری پیدا کند، بسیاری از طراحیهای نظام سلطه و رسانههای ضدانقلاب جهت بیاعتمادسازی مردم به حاکمیت و دوقطبیسازی مردم- حاکمیت رنگ میبازد. چنانچه امروز برخی از مسئولان مورد نظر رهبری که به زندگی اشرافی روی آوردهاند، از بخشی از داراییهای منقول و غیرمنقول غیرضروری خود که نماد تجملگرایی آنهاست و جامعه را نسبت به آنها بدبین کرده است، به فروش گذاشته و اعلام کنند از این تاریخ به بعد سبک زندگی متوسطی را دنبال خواهند کرد.
اشرافیگری و امید غرب برای تخریب اعتماد عمومی
هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم که طی پنج سال اخیر بارها مورد تکرار قرار گرفته است چنانچه با نگاهی ناظر بر رخدادهای چهار دهه انقلاب اسلامی به صورت دقیق و دلسوزانه بررسی شود، میتوان با قاطعیت گفت: یکی از نقاطی که دشمنان انقلاب اسلامی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بر آن متمرکز شدهاند و تلاش میکنند جامعه را بر پایه آن از نظام اسلامی رویگردان کنند «تجملگرایی» برخی از مقامات اجرایی کشور است. در عبارت فوق خطاب رهبر معظم انقلاب به صورت صریح و روشن تمام مسئولان کشور و به ویژه مسئولان اجرایی کشور است. معظمله طی پنج سال اخیر بارها نسبت به پیامدهای چنین سبک زندگی هشدار دادهاند و از سرایت چنین سبکی در بین اقشار مختلف جامعه و آفتهای اجتماعی- سیاسی آن در جهت اهداف دشمن سخن به میان آوردهاند، به طوری که اسفندماه سال ۹۶ ایشان اشرافیگری، اعتماد به بیگانه و بیتوجهی به طبقات ضعیف را سه تهدید جدیدی عنوان میکنند که کیان انقلاب اسلامی را تهدید میکند؛ تهدیداتی که رشد فزاینده طی چند سال اخیر داشتهاند. قابل توجه اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی «اشرافیگری» را بستر اساسی دو آفت «اعتماد به بیگانه» و «بیتوجهی به طبقات ضعیف» میدانند.
دلیل آن نیز این مسئله است که بر اساس منابع دینی و به استناد وقایع تاریخی قبل و بعد از انقلاب اسلامی، یکی از نتایج قطعی رفاهزدگی و اشرافیگری بیاعتنایی به فقر و تنگدستی سایر اقشار است. از سوی دیگر جماعت اشرافیزده اساساً قائل به این مسئله نیست که حتی مشقت و سختیهای حداقلی ناشی از تحریمها را تاب بیاورد تا کشور به سمت توسعهدرونزا حرکت کند و برای حفاظت از زندگی مرفه خود حاضر است به بیگانه اعتماد کند تا بلکه وضع موجود (زندگی بیدغدغه) خود را از گزند آسیب حفظ کند! در عین حال که اشرافیگری و خوی تجملگرایی (که بیتوجهی به طبقات ضعیف جامعه جزءلاینفک آن است) به عنوان رویکرد ارتجاعی منجر به ایجاد نارضایتی عمومی و رویگردانی مردم از اصل انقلاب و نظام اسلامی خواهد شد و شکاف اجتماعی- اعتقادی میان مردم با حاکمیت اسلامی را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر «غربزدگی و امریکازدگی» به عنوان مولد قطعی اشرافیگری و تجملگرایی نه تنها اعتماد به انقلاب را در بین اقشار مختلف مردم میتواند با تردید روبهرو کند بلکه هزینههای سرسامآوری را به کشور به شدت افزایش خواهد داد، کمااینکه تجربه اعتماد به غرب طی ماههای اخیر هزینههای سرسامآوری را به کشور تحمیل کرده است.
همانطور که اشاره شد یکی از پیامدهای قطعی اشرافیگری مسئولان اجرایی، بیتوجهی نسبت به وضعیت اقتصادی اقشار فرودست جامعه است و زمانی که این گزاره با «عدم تحقق وعدههای برجامی» و «زندگی لوکس و بدون دغدغه برخی از مسئولان» همراه شود میتواند موجی از ناامیدی و یأس را نسبت به آینده انقلاب در سطوح مختلف جامعه ایجاد کند و دامنه نارضایتیهای اقتصادی را نیز گسترش دهد. آن هم در شرایطی که حجم گستردهای از تبلیغات رسانههای طیف غربزده داخلی، رسانههای ضد انقلاب و شبکههای فارسی زبان وابسته به مراکز جاسوسی انگلیس و امریکا علیه حاکمیت اسلامی با همین محور کماکان در جریان است و معظمله در همینباره میفرمایند: «البته مردم به برخی مسائل جاری کشور انتقاد دارند و ما کاملاً از انتقادها، گلایهها و شکوههای آنها مطلع هستیم، اما وقتی پای انقلاب و نظام در میان است، مردم اینگونه در دفاع از انقلاب به صحنه میآیند.»
با بررسی مواضع، رفتار و تحرکات مقامات امریکایی و همپیمانان اروپایی و منطقهای آنها حداقل طی دو سال اخیر میتوان دریافت که آنها امید فراوانی به رساندن جامعه ایرانی به این باور غیر واقعی دارند که «مسئولان جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به وضعیت اقتصادی مردم، دچار رفاهزدگی هستند.» خب در چنین شرایطی که دشمنان توطئههای چندلایهای برای سست کردن پایههای مردمی نظامی را عملیاتی میکنند نباید در سه سال باقی مانده از عمر دولت دوازدهم، برخی از مسئولان اجرایی کشور به جای رویآوردن به اشرافیگری دنبال نسخه جایگزین «مذاکره با غرب- برداشته شدن تحریم و گشایش آنی اقتصادی» باشند؟