سرویس بینالملل جوان آنلاین: زیمباوه این روزها را با ناآرامیهای خیابانی سپری میکند. بعد از اینکه امرسون منانگاگوا، رئیسجمهور زیمبابوه، به دلیل کمبود شدید بودجه سیاستهای اقتصادی جدیدی را اعلام و بهخصوص قیمت بنزین و گازوئیل را دو برابر کرد، معترضین در روز دوشنبه به خیابانهای هراره، پایتخت زیمبابوه و بولاوایو، دومین شهر بزرگ زیمبابوه ریختند که درگیری آنها با نیروهای پلیس دست کم چندین کشته و زخمی را در پی داشته است. حالا واحدهای ارتش در خیابانهای هراره مستقر شدهاند تا نظم را به پایتخت برگردانند، اما خود منانگاگوا در هراره نیست بلکه او در مسکو است تا شاید با گرفتن وام از روسیه به اوضاع وخیم اقتصادی کشورش سر و سامان بدهد و به خبرنگاران گفته که نیازمند کمک مسکو برای مدرنسازی ارتش زیمبابوه است. بنابراین، روسها در حال مذاکره با رئیسجمهوری هستند که کشورش بهشدت دچار مشکلات اقتصادی است و آستانه صبر عمومی هم به انتهای خود رسیده است. آیا روسها با این شرایط خواهان بازگشت به آفریقا هستند؟
یافتن حوزههای نفوذ
واقعیت امر این است که روسیه فقط قصد سرمایهگذاری در زیمبابوه را ندارد و نگاه مسکو به افقی بسیار گستردهتر از این کشور در قاره آفریقا است. یک هفته قبل بود که نوئل کویارا، وزیر دفاع جمهوری آفریقای مرکزی، در مصاحبهای با تارنمای اسپوتنیک خبر از احتمال ساخت یک پایگاه ارتش روسیه در کشورش را داد. هرچند گفته هنوز در مورد جزئیات ساخت این پایگاه مذاکرهای انجام نشده است. موضوع ساخت این پایگاه جدای از یک مرکز آموزشی به نام برنگو است که مربیان روس در آنجا مشغول آموزش به نیروهای ارتش آفریقای مرکزی هستند. آرکانژ توادرا، رئیسجمهوری آفریقای مرکزی، سه ماه قبل و در جریان مراسم فارغالتحصیلی ۱۴۴ نفر از سربازان ارتش گفت: سربازان کشور که از سوی شرکای روس ما آموزش نظامی دیدهاند برای انجام وظیفه به میادین اعزام میشوند. علاوه بر ارتش آفریقای مرکزی، روسیه کشتیهای حامل تسلیحات را برای ارتش کامرون فرستاده تا از این تسلیحات برای جنگ با شورشیان بوکوحرام استفاده کند. مشارکت نظامی در کنگو، بورکینافاسو، اوگاندا و آنگولا دیگر زمینههایی است که روسیه در آن فعال شده و همکاریهای نظامی با سودان تا آن حد رسیده که عمرالبشیر، رئیسجمهور سودان، برای سفر یک ماه قبل خود به دمشق، پایتخت سوریه، از هواپیمای روسی استفاده کرد. سرتیپ الهادی آدم، رئیس کمیسیون امنیتی و دفاعی پارلمان سودان هم خبر از توافقنامه با روسیه برای ورود کشتیهای جنگی آن به بنادر سودانی را داده و گفته که سودان برای داشتن یک همپیمان راهبردی به فکر ساخت پایگاه ارتش روسیه در خاک خودش است. در این بین، حمایت مسکو از ژنرال عبدالفتاح السیسی بعد از کودتا علیه محمد مرسی در ژوئیه ۲۰۱۳ فصل جدیدی از روابط نزدیک دو طرف را بهخصوص در زمینه نظامی ایجاد کرده که حالا دو طرف توافقنامهای برای استفاده از حریم هوایی، زیرساختها و فرودگاههای دو طرف امضا کردهاند و گفته شده که روسیه قصد انتقال سامانه دفاعی اس ۳۰۰ به مصر را دارد و حتی منبعی در بخش صنایع نظامی روسیه به خبرگزاری رویترز گفته که «مسکو ارائه توافقنامه صدور سامانههای پدافند هوایی اس ۳۰۰ ویام را به مصر آغاز کرده است.»
همکاریهای گسترده
شکی نیست که نقطه عزیمت روسها برای گسترش حوزههای نفوذ در آفریقا متکی به صنایع نظامی آنها است. انستیتو بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم مرکزی است که فعالیت آن به طور عمده در زمینه رقابتهای تسلیحاتی است و بهخصوص بازار فروش سلاح را در سرتاسر جهان زیر نظر دارد. طبق برآوردهای این انستیتو، روسیه طی دو سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ یا سفارش خرید اسلحه از بسیاری از کشورهای آفریقایی دریافت کرده یا اینکه عملاً به بسیاری از کشورهای این قاره سلاح فروخته است. اقلام تسلیحاتی در گزارش این انستیتو عبارتند از: هلیکوپترهای ترابری و جنگی، جنگندهها و سیستمهای پدافند هوایی. هرچند شاید به نظر برسد سلاحهای روسی به همان اندازه تسلیحات غربی پیشرفته نباشند، اما واقعیت این است که این سلاحها هم کارایی لازم را در میدان جنگ دارند و هم قیمت آنها در مقایسه با تسلیحات غربی بسیار کمتر است. این نکته دوم بهخصوص مورد توجه کشورهای آفریقایی است که توان اقتصادی برای خرید تسلیحات غربی ندارند و به این جهت هم خرید سلاح از روسیه برای آنها بهترین گزینه برای ارتقای ارتشهای آنها است. این جدای از زمینه قدیمی همکاری بین کشورهای آفریقایی با روسیه است که در سالهای دور به نام شوروی بود و حالا روسیه دوباره میخواهد همان نقش را داشته باشد. الجزایر و اتیوپی دو نمونه جالب توجه در این زمینه هستند که رابطه قدیمی این دو کشور با روسیه موجب میشود از عمدهترین خریداران سلاح از روسیه باشند. در این بین، باید به زمینههای دیگر اقتصادی نیز توجه داشت که برای روسها اهمیت خاص خود را دارند و شرکتهای روسی در حال گسترش فعالیت خود در کشورهای آفریقایی هستند. شرکت آلومینیوم روسال در حال استخراج سنگ آهن از معادن گینه است. آلکس واینز، محقق در اندیشکده چتمهاوس لندن، میگوید: «گاز شرق آفریقا بهخصوص مورد توجه شرکت روسی روسنفت است و این شرکت دفتری در موزامبیک باز کرده و امتیاز استخراج گاز را در دو حوزه دریایی به دست آورده است.» یفگینی کورنیاسوف، سفیر شوروی سابق در بورکینافاسو معتقد است که روسیه باید صددرصد نیاز خود به فلز منگان و ۸۰ درصد به فلز کروم را از خارج کشور تأمین کند و منابع طبیعی اورانیوم در روسیه جوابگوی نیازهای این کشور نیست و به همین جهت هم کشورهای غنی از منابع معدنی در صدر فهرست مورد توجه مسکو است. یکی از این کشورها نامیبیا است که سومین تولیدکننده اورانیوم در جهان است و روسیه برنامه سرمایهگذاری ۶/ ۱ میلیارد دلاری را در یکی از بزرگترین ذخایر پلاتین جهان دارد. در فهرست بلندبالای اهداف اقتصادی روسیه میتوان نام کشورهای مختلف آفریقایی را دید که گذشته از زمینههای مربوط به انرژی و معادن، در عرصه فناوریهای پیشرفتهای مثل پرتاب ماهواره و اتمی با روسیه همکاری دارند.
رقابت به غرب
شکی نیست که این دایره گسترده از فعالیتها نمیتواند با رضایت کشورهای غربی باشد بهخصوص اینکه برخی از این کشورها همچنان رویکرد استعماری خود را به کشورهای آفریقایی دارند و نمیتوانند حضور روسیه را در این کشورها تحمل کنند. آفریقا یکی از همین کشورها است که فلورنس کارلی، وزیر دفاع فرانسه، از همکاریهای نظامی روسیه با این کشور بهشدت انتقاد کرده و گفته: «اقدامات مسکو باعث ایجاد بیثباتی در آفریقای مرکزی میشود.» این انتقاد نمیتواند هیچ وجه قابل قبولی داشته باشد زیرا فعالیت نظامی روسیه در این کشور با مجوز شورای امنیت در سال ۲۰۱۷ است. واقعیت این است که سابقه استعماری فرانسه در این منطقه است که باعث این موضع تند آن علیه روسیه شده چنان که کارلی بیپرده تحرکات روسیه در جمهوری آفریقای مرکزی را تهدیدی علیه منافع فرانسه دانست. تندتر از این موضع کارلی سخنانی بود که جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا، یک ماه قبل و در اندیشکده دست راستی هریتیج فاندیشن بیان کرد. او در آن سخنان به رقابت روسیه و چین با امریکا در آفریقا اعتراف کرد: «سعی میکنند در کشورهای آفریقایی دست به سرمایهگذاری بزنند تا به برتری رسیده و امریکا را در این رقابت کنار بزنند.» او تا اینجا تنها اعتراف به واقعیت موجود کرده بود، اما بدون ارائه دلیل و مدرک و با صرف بیان اتهاماتی مثل رشوه یا سوءاستفاده از بدهیها، سعی داشت تا دو کشور روسیه و چین را متهم به رقابت ناعادلانه بکند و گفت: «روسیه در سراسر آفریقا از تماسهای سیاسی و اقتصادی خود بدون احترام قائل شدن برای حاکمیت قانون و حکومت شفاف استفاده میکند. روسیه مثل همیشه اسلحه و مواد انرژیزا را در عوض رأی کشورهای آفریقایی در سازمان ملل متحد میفروشد. آنها رأیهایی هستند که نظامیان را در حکومت نگه میدارند و صلح و امنیت را از بین برده و در تضاد با منافع اصلی ملل آفریقا قرار دارد.» هرچند خلقوخوی بولتون در دروغگویی و فریبکاری حتی بر تحلیلگران واشنگتن هم پوشیده نیست، بیان شدت این اتهامات بهخوبی گویای رقابت نزدیک روسیه و چین با امریکا در آفریقا است. همچنان که دیمیتری بوندرانکو، محقق در آکادمی علوم روسیه، گفته است: «آفریقا در حال حاضر جزو اولویتهای سیاست خارجی روسیه است و شرایط جدید میتواند به طور قابل توجهی باعث تغییر نظام ژئوپولتیک در این قاره بشود.» ناگفته پیدا است که روسها برای رسیدن به این هدف تجربه سالهای قبل شوروی را دارند و بهخوبی آگاه به کشورهای آفریقایی و بافت اجتماعی و سیاسی آن هستند. جبهه استقلالطلب سواپو در نامیبیا یکی از همین موارد گذشته دور است که برای کسب استقلال نامیبیا مورد حمایت شوروی بود و حالا حزب حاکم در این کشور است. به این ترتیب، روسها برای رقابت با امریکا و دیگر کشورهای غربی هم تجربه کافی و هم منابع مالی لازم را در اختیار دارند تا بعد از سالها وقفه دوباره نفوذ خود را در قاره آفریقا گسترش بدهند و همین نیز نگرانی، اعتراض و اتهامزنیغربیها را برانگیخته است.