سرویس دانشگاه جوان آنلاین: در حالیکه برخی دانشگاههای امریکا را بهترین مراکز آموزشی میدانند، صورتهای مالی، اما از فشار دانشگاههای این کشور بر دانشجویان خبر میدهد. گزارش جدید خبرگزاری بلومبرگ نشان میدهد ۴۳ میلیون دانشجو بهدلیل وامهای دانشجویی بدهکار هستند. به همین دلیل بدهی ۱۵۰۰ میلیارد دلاری سیستم آموزشی این کشور را رنج میدهد.
اقشار کم درآمد امریکایی برای ورود به دانشگاههای معتبر باید از وامهای دانشجویی استفاده کنند که این روند باعث ایجاد فشارهای اقتصادی غیرقابل تصوری بر خانوادهها شده است. افزایش هزینه تحصیل از سالها قبل خانوادهها را وادار به دریافت بیشتر وام دانشجویی کرد تا جایی که ترامپ در رقابتهای انتخاباتی از این معضل به نام لنگر اقتصاد امریکا یاد کرد.
چالشی بزرگ برای نظام آموزشی
برآوردهای انجام شده بیانگر آن است که طی یک دهه گذشته، بدهیهای دانشجویی تقریباً دو برابر شده، اما نگرانی اصلی درباره شهریههای دانشگاهی است، چون اشتیاق روزافزون خانوادههای قشر متوسط موجب رشد هزینه تحصیل در دانشگاهها شده است و در آینده میتواند چالشی بزرگ برای نظام آموزشی و اقتصادی کشور شود.
آمارها نشان میدهد یک سوم از بدهکاران وام دانشجویی بیش از ۹۰ روز موعد اقساط خود را به تعویق انداختهاند. بحران بدهی دانشجویان از دولت دوم اوباما شروع شد و به مرور شدت گرفت.
هرچند دولت ۹۰ درصد از کل مبالغ پرداختشده به عنوان وام دانشجویی را تضمین کرده است، اما نپرداختن اقساط میتواند توازن بازار پولی را با چالش نگران کنندهای روبهرو کند.
گزارش خبرگزاری بلومبرگ نمایانگر این است که روند افزایش بدهی دانشجویی در ایالات متحده به حدی سرعت گرفته که تقریباً غیرقابل باور است، چون هر ثانیه مبلغی معادل ۱۷۰۰ دلار افزایش مییابد.
هشدار سندرز
برهمین اساس تقریباً ۷۰ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاههای امریکایی با رقم قابل توجهی از بدهی مؤسسات آموزشی ایالات متحده را ترک میکنند و روانه بازار کار میشوند تا بتوانند در نهایت با پرداخت اقساط خود بدهی به دولت را تسویه کنند.
برنارد سندرز، سناتور امریکایی که در انتخابات اخیر ریاستجمهوری امریکا بهعنوان یکی از رقبای جدی کلینتون مطرح شده بود، کتابی دارد با عنوان «انقلاب ما؛ آیندهای که باید به آن اعتقاد داشت» که در این کتاب به بررسی وضعیت سیستم آموزشی امریکا پرداخته است.
سختتر از سفر به ماه
سندرز در این کتاب فقر خانوادهها را به تصویر میکشد و مینویسد: «در کل کشور امروزه جوانانی از خانوادههای کمدرآمد در کلاس چهارم یا پنجم درک میکنند و بهطور غریزی میفهمند که هرگز به طبقه متوسط تعلق نخواهند گرفت. والدینشان فقیر هستند، آنها هم فقیر هستند و در آینده هم فقیر خواهند بود. همین است که هست. آنها و والدینشان در مناطقی زندگی میکنند که اندکی از افراد به کالج میروند. دنیای آنها در ارتباط با خانوادههای تحصیلکرده نیست.»
سندرز در کتابش ورود به مراکز آموزش عالی را از سفر به ماه دشوارتر میداند و مینویسد: «برای آن کودکان، فکر داشتن تحصیلات عالیه و تبدیلشدن به طبقه متوسط، سختتر از رفتن به ماه است. بسیاری از این کودکان در سن خیلی پایین، تحصیل و آرامش را رها میکنند. آنها ممکن است تا ۱۶ سالگی بهطور رسمی ترک تحصیل نکنند، ولی از نظر ذهنی در سن بسیار پایینتری ترک تحصیل کردهاند.»
همراه تمام عمر
برخلاف انواع دیگر بدهیهای شخصی که در سالهای اخیر کاهش یافته، بدهی دانشجویان مرتباً درحال افزایش است. بهطور کل، ۳ /۴۳ میلیون نفر ازجمله دانشجویان، فارغالتحصیلان جاری و کسانی که دانشگاه را قبل از اتمام درس ترک کردهاند، بیش از هر ۳/ ۱ تریلیون دلار بدهی دانشجویی دارند.
این مبلغ بیش از سه برابر بدهی دانشجویی در سال ۲۰۰۴ بوده و بیش از مجموع بدهی وامهای خرید خودرو و کارتهای اعتباری در ایالات متحده است و تعداد درحال افزایشی از این ۳ /۴۳ میلیون نفر، این بدهی دانشجویی را در سراسر عمرشان به همراه خواهند داشت.
ایالات متحده بهواسطه تعداد دانشجویان، کالجهایش روزگاری پیشروی جهان بود. برای نمونه امریکاییهای ۵۵ تا ۶۴ ساله هنوز در تحصیلات دانشگاهی از همسنهای خود در کشورهای دیگر جلوتر هستند (۴۱ درصد) ولی این رقم کاهش یافته است.
کرسی علمی در ازای پول
دلیل دیگر اینکه تحصیلات دانشگاهی آنقدر گران تمام میشود، این است که کالجها بهطور فزایندهای توسط تجار چپگرا چرخانده میشوند که با هم در بازار رقابت میکنند. آنها بسیاری از کرسیهای خود را در قبال پول به هر شخصی که مرام سیاسی نزدیک به آنها را دارد، واگذار میکنند.
تا همین دو دهه قبل هم هزینه تحصیل در یک کالج، حدود ۸ درصد درآمد سالانه یک خانواده معمولی بود و امروز ۱۵ درصد است. در ۱۹۷۸، فقط با یک کار تماموقت تابستانی که حداقل دستمزد را داشت، میشد یک سال شهریه کالج را پرداخت.